علمی- پژوهشی
تصوف و عرفان
افشار عزیزی دولت آبادی؛ فهیمه اسدی؛ علیرضا فاطمی
چکیده
بایزید بسطامی(161-234)، صوفی ای متناقض نما، با تجربۀ عرفانی جدید، زبانی رمزآلود، آنی متفاوت و معراج روحانی، گنجینه ای از عرفان ایرانی و یکی از احیاگران این حکمت است. او در اقوال خود عناصری چون نور و نفس را، برای معرفی امور لطیفه، کشف راز و رمز دریای وجودی انسان، سعادت نفس و حلّ و معماهای وجودی او در اقوال و احوال خود بیان داشته است. فرضیۀ ...
بیشتر
بایزید بسطامی(161-234)، صوفی ای متناقض نما، با تجربۀ عرفانی جدید، زبانی رمزآلود، آنی متفاوت و معراج روحانی، گنجینه ای از عرفان ایرانی و یکی از احیاگران این حکمت است. او در اقوال خود عناصری چون نور و نفس را، برای معرفی امور لطیفه، کشف راز و رمز دریای وجودی انسان، سعادت نفس و حلّ و معماهای وجودی او در اقوال و احوال خود بیان داشته است. فرضیۀ پژوهش این است که محتوای برخی از عناصر حکمای ایران باستان و عرفان بایزید به هم مرتبط هستند. نویسنده تلاش کرده است، تا با بهره مندی از رهیافت های فلسفی و کلامی، مباحث مرتبط را شرح و تفصیل نماید. پرسشهای پژوهش عبارتند از: نور و نفس در حکمت ایرانی و تصوّف بایزید چه کاربردی داشته اند؟ و چه وجهی از نور و نفس با عرفان بایزید پیوند خورده است؟ نتیجۀ پژوهش مشخص می کند که، ارزش وجودی نور در نگاه بایزید ریشه ای کهن دارد و کیهان شناسی مشترکی در تضاد عوالم ملک و ملکوت، نور و نفس، خلق و امر، غیب و شهادت، بین این دو تفکّر وجود دارد که هدف آن تلاش مفرط انسان، برای رسیدن به سعادت حقیقی است. نفس محوری ترین عنصر تفکّر بایزید است که می تواند در نهایت به نور بپیوندد. در قال او، طریق نور تنها روشنی بخش عالم موجود نیست، بلکه راه گشای حقیقت حقّ است. این عناصر ، با هستی شناسی واحد، دگردیسی عرفانی و محتوای ایرانی، در تنش نیروهای متضاد و برتری نیروهای اهورایی برای سعادت نفس، در اقوال بایزید نیز تجلی یافتهاند
علمی- پژوهشی
ادبیات حماسی و اسطوره
محمدجعفر یاحقی؛ حمید طبسی؛ اعظم محمدی شکوری
چکیده
چکیدهروایات طوس، پهلوان و شاهزادۀ نوذری، از روزگار اوستا تا دوران تدوین متون تاریخی و حماسۀ ملی ایران، دستخوش دگرگونیهای بسیاری شده است. طوس که در اوستا، پهلوانی نامآور و یلی جنگجو معرفی شده، در شاهنامۀ فردوسی شاهزادهای است که از پادشاهی دور مانده و به بیخردی و سبکسری شهره شده است. این دوگانگی شخصیتی میتواند برآمده ...
بیشتر
چکیدهروایات طوس، پهلوان و شاهزادۀ نوذری، از روزگار اوستا تا دوران تدوین متون تاریخی و حماسۀ ملی ایران، دستخوش دگرگونیهای بسیاری شده است. طوس که در اوستا، پهلوانی نامآور و یلی جنگجو معرفی شده، در شاهنامۀ فردوسی شاهزادهای است که از پادشاهی دور مانده و به بیخردی و سبکسری شهره شده است. این دوگانگی شخصیتی میتواند برآمده از تفاوتهایی باشد که در روایات خاندان نوذر دیده میشود. شرح فردوسی از روایات نوذریان با متون پیش و پس از شاهنامه تفاوتهای بسیاری دارد. کردارهای گوناگون شخصیتهای اسطورهای-حماسی در حوزۀ تغییرات ناشی از سیر اسطوره، فرایند تکامل حماسه و نیز اختلاف روایات قابل بررسی است. در این پژوهش با بررسی روایاتِ مربوط به طوس (از اوستا تا متنهای تاریخی)، تصویر روشنتری از او ارائه و دربارۀ تغییرات کار و کردار طوس در گذار از اسطوره به حماسه و دلایل این دگرگونی بحث شده است.کلیدواژه: طوس، شاهنامه، اسطوره، حماسه، متون تاریخی.
علمی- پژوهشی
ادبیات حماسی و اسطوره
محمدحسن جلالیان
چکیده
با وجود تلاشهای بسیاری که برای تصحیح شاهنامۀ فردوسی انجام شده، هنوز در این اثر مسائل فراوانی هست که نیازمند تحقیق و تجدید نظر است و برای هر چه بیشتر نزدیک شدن به آنچه از قلم فردوسی تراویده، لازم است که پژوهشگران درحوزههای مختلف مرتبط با این اثر با مراجعه به ضبطهای نسخهها و سنجش و مقایسۀ تصحیحهای موجود به بازنگری یکایک عناصر این ...
بیشتر
با وجود تلاشهای بسیاری که برای تصحیح شاهنامۀ فردوسی انجام شده، هنوز در این اثر مسائل فراوانی هست که نیازمند تحقیق و تجدید نظر است و برای هر چه بیشتر نزدیک شدن به آنچه از قلم فردوسی تراویده، لازم است که پژوهشگران درحوزههای مختلف مرتبط با این اثر با مراجعه به ضبطهای نسخهها و سنجش و مقایسۀ تصحیحهای موجود به بازنگری یکایک عناصر این اثر اقدام نمایند. گاه صورت اصیلی توسّط مصحّحان از متن خارج شده و گاه تفاوتهای موجود در تصحیحها خوانندۀ متفنّن و متخصّص را سردرگم میکند. در مورد نخست باید با شواهد و دلایل کافی صورت صحیح مغفول به متن باز گردانده شود و در مورد دوم باید کوشید تا تکلیف واژه، مصرع و یا بیت روشن گردد تا مصحّحان در بازنگریها و چاپهای بعدی با در نظر گرفتن این گونه آثار، صورتی منقّحتر از متن ارائه نمایند. در این نوشتار بر پانزدهمین بیت از دیباچۀ شاهنامه تمرکز شده است و با بهرهگیری از ضبط دستنویسها و تأمل در معنای واژۀ «هستی» و نیز صفت برتر «بر» در متون سدههای نخستین اسلامی و پیشینۀ آنها در متون فارسی میانه، خوانشی و معنایی جدید اما متناسبتر با فحوای دیباچه ارائه گردیده است. در نهایت پیشنهاد شده است که بیت مذکور به شکل زیر تصحیح شود: ازین پرده برتر سخن راه نیست / ز هستی بر، اندیشه آگاه نیست
علمی- پژوهشی
ادبیات حماسی و اسطوره
خلیل کهریزی
چکیده
یکی از مفاهیمِ بنیادین در اساطیرِ جهان رویش است که در کانونِ پارهای از مهمترین اسطورههای ایرانی نیز دیده میشود. در پرتوِ این مفهوم میتوان داستانهای مهمی از اسطورههای ایرانی مانندِ مرگِ کیومرث و رویشِ مشی و مشیانه، کشته شدنِ سیاوش و بندی شدنِ ضحّاک را تحلیل کرد. ظاهراً در کنارِ بنمایههای معروفی که از مفهومِ رویش برآمدهاند ...
بیشتر
یکی از مفاهیمِ بنیادین در اساطیرِ جهان رویش است که در کانونِ پارهای از مهمترین اسطورههای ایرانی نیز دیده میشود. در پرتوِ این مفهوم میتوان داستانهای مهمی از اسطورههای ایرانی مانندِ مرگِ کیومرث و رویشِ مشی و مشیانه، کشته شدنِ سیاوش و بندی شدنِ ضحّاک را تحلیل کرد. ظاهراً در کنارِ بنمایههای معروفی که از مفهومِ رویش برآمدهاند و در کانون شماری از اسطورههای ایرانی نیز دیده میشوند، بنمایهای پدید آمده است که در آن بودههای اهریمنی نیز میتوانند برویند و تکثیر شوند. ما این بنمایه را که نمودی جهانی دارد، تکثیرِ شرّ نامیدهایم و در این مقاله، نخست، معروفترین نمودهای آن را در اسطورههای مللِ غیرایرانی به دست دادهایم. سپس در اسطورههای ایرانی در ماجرایِ مرگِ سریت، کُشندۀ گاوِ مرزنما، به دستِ پریِ تکثیرشونده و در پارهای از اسطورههای مربوط به ضحّاک نیز آن را پیگیری کردهایم. در حماسههای ایرانی این بنمایه را در شمارِ شگفتیهایی که پهلوان برای گذر از آنها باید از نیروهای معنوی و شیوههای آیینی کمک بگیرد، در گرشاسبنامه و بعضی حماسههای عامیانه و شفاهی جستوجو و تحلیل کردهایم. تکثیرِ شرّ با رواجِ ادبِ عرفانی در ایران در پیوند با مفهومِ نفس روی مینماید و دو نمونه از حضورِ آن را در اینگونه متون به دست دادهایم. این مقاله حاصلِ تلاشی است برای معرفیِ بنمایۀ تکثیرِ شرّ و نمودهای آن به همراه تحلیل و پیگیریِ نگاهِ ایرانیان به آن در سه دورۀ مختلف.
علمی- پژوهشی
تصوف و عرفان
میرجلیل اکرمی؛ احمد فرشبافیان نیازمند؛ صابر معصومی
چکیده
چکیده رسالة فی حقیقةالعشق(مونسالعشّاق) سهروردی(587 – 549 ه.ق.) ضمن اشاره به جلوههای عرفانی عشق و حالات آن در دو داستان خلقت آدم و یوسف پیامبر به دلیل اشتمال بر رمز و راز و تفسیرپذیری، امکان تحلیل و خوانش را با محور رمزگان پنجگانة رولان بارت که یک مدل تحلیلیِ روشمند و خلاقانه روایات و داستانهاست، فراهم میآورد. بارت هر متنی را ...
بیشتر
چکیده رسالة فی حقیقةالعشق(مونسالعشّاق) سهروردی(587 – 549 ه.ق.) ضمن اشاره به جلوههای عرفانی عشق و حالات آن در دو داستان خلقت آدم و یوسف پیامبر به دلیل اشتمال بر رمز و راز و تفسیرپذیری، امکان تحلیل و خوانش را با محور رمزگان پنجگانة رولان بارت که یک مدل تحلیلیِ روشمند و خلاقانه روایات و داستانهاست، فراهم میآورد. بارت هر متنی را زایا، پویا و دارای تکثّر معنایی میداند و معتقد است که از رهگذر زایایی و سیّال بودن متن، متون از یکدیگر متمایز میگردند. سهروردی ضمن بیان راز آفرینش حُسن و عشق و حُزن به شیوة نوافلاطونی و بهرهگیری از اندیشة مغانی و لطایف قرآنی به جایگاه آنها در جهانشناسی و معرفت شناسی اشراقی میپردازد. و عرفایی چون غزالی و بقلیشیرازی حُسن و عشق و حُزن را از ارکان اصلی سیر و سلوک دانسته، عشق را حاصل تجلّی حُسن و حُزن را حاصل خوف میدانند. این مقاله به روش تحلیلی ـ توصیفی به بررسی صداهای پنهان رسالة فی حقیقةالعشق سهروردی میپردازد و ابعادی از رمزگان را بر خواننده آشکار میسازد. رسالة مذکور با توجه به گستردگی رمز و نماد، از نوع متون نوشتنی(باز) است و خواننده در آن منفعل نیست؛ بلکه با به کارگیری خلاقیت خود هر چه در صدد تثبیت معناست، روش ابداعی خود را به کار میگیرد. پیشنهاد بارت برای این نوع خوانش، ابداع روشی است که متن از آن طریق فراپاشیده و افشانده میشود و خواننده به عنوان تولید کنندة متن حضور دارد.
علمی- پژوهشی
تصوف و عرفان
حسن اکبری بیرق؛ مصطفی طیبی
چکیده
تعبیر «خداوندان خداوند» در سرآغاز منظومه خسرو و شیرین نظامی ذیل عنوان «در توحید باری»، نه به لحاظ لفظی و نه معنوی با موازین اصل توحید در کلام اسلامی سازگار نیست. مسأله کانونی این مقاله آن است که با شرح و تفسیر این ابیات، بتواند ضمن تبارشناسی افکار نظامی، برای فهم دقیق ژرفای اندیشههای این حکیم سخنور، الگویی معرفتشناسانه ...
بیشتر
تعبیر «خداوندان خداوند» در سرآغاز منظومه خسرو و شیرین نظامی ذیل عنوان «در توحید باری»، نه به لحاظ لفظی و نه معنوی با موازین اصل توحید در کلام اسلامی سازگار نیست. مسأله کانونی این مقاله آن است که با شرح و تفسیر این ابیات، بتواند ضمن تبارشناسی افکار نظامی، برای فهم دقیق ژرفای اندیشههای این حکیم سخنور، الگویی معرفتشناسانه و هستی شناختی ارائه نماید. این الگوی پیشنهادی عبارت است از: «جهانبینی هرمسی». این جستار درصدد تأویل عبارتِ «خداوندان خداوند» در کلام نظامی بر اساس نظام معرفتی هرمسی و تعمیم آن به کلّ سامانه الهیاتی حکیم گنجوی میباشد. بدین منظور ابتدا با کاوش در تاریخچه و محتوای متون هرمسی، طرحی کلی از سامانه یزدان شناختی آن به دست داده، آنگاه ردّ پای آن آموزهها را در متون ایرانی و سپس اسلامی جستجو کردهایم. در مرحله بعدی نفوذ آن تعالیم را از طریق صابئیان حران، و آثار سهروردی در فضای فکری دوره مقارن نظامی بر رسیده، با شواهد درونمتنی و برونمتنی کوشیدهایم تأثّر وی را از اندیشههای هرمسی، بهویژه الهیات دوگانهانگار آن، نشان دهیم که قائل به وجود یک خدای متعال و یک خدای خالق است.
علمی- پژوهشی
ادبیات غنایی و تعلیمی
عباس واعظ زاده؛ الناز عیوب غازانی
چکیده
خمسهسرایی یکی از سنتهای دیرپای ادب فارسی است که از قرن شش هجری قمری آغاز شد و تا قرن چهاردهم در ایران و سرزمینهای زیر نفوذ فرهنگ ایرانی ادامه یافت. حکیم نظامی با سرودن «پنج گنج» چنان شهرتی به دست آورد که پس از او، شاعران بسیاری در ایران، شبه قاره، آسیای مرکزی و آسیای صغیر، خمسههایی به زبانهای فارسی و ترکی سرودند. یکی از ...
بیشتر
خمسهسرایی یکی از سنتهای دیرپای ادب فارسی است که از قرن شش هجری قمری آغاز شد و تا قرن چهاردهم در ایران و سرزمینهای زیر نفوذ فرهنگ ایرانی ادامه یافت. حکیم نظامی با سرودن «پنج گنج» چنان شهرتی به دست آورد که پس از او، شاعران بسیاری در ایران، شبه قاره، آسیای مرکزی و آسیای صغیر، خمسههایی به زبانهای فارسی و ترکی سرودند. یکی از خمسهسرایان مشهور آسیای صغیر، که خمسهای به زبان ترکی عثمانی سروده است، عطاءالله نوعیزاده متخلص به عطایی (قرن 11 ه.ق.) است. هدف این مقاله بررسی گونهشناختی خمسۀ عطایی به عنوان نمایندۀ خمسههای ترکی عثمانی و مقایسۀ آن با خمسۀ نظامی بهعنوان نمونۀ اولیۀ نوع ادبی خمسه است. نتایج بهدست آمده حاکی از آن است که عطایی به قراردادهای شکلی خمسه، مثل تعداد و نامگذاری منظومهها، وزن و باببندی آنها، حفظ توپوسهای برجسته مثل بیت بسمله، ساقینامه، ابیات آغازین و... پایبند بوده، اما یکی از ویژگیهای اصلی نوع ادبی خمسه را که داستانی بودن منظومههای آن است رها کرده و تنها یک منظومۀ داستانی به تقلید از هفتپیکر سروده است. عطایی در سرودن مثنویهایش به طور کلی، تحت تأثیر وضعیت جامعۀ عصر خود بوده و قصههای هفتگانۀ منظومۀ هفتخوان نیز حکایت از وضعیت اجتماعی عصر او دارد.
علمی- پژوهشی
ادبیات داستانی
امیر عباس عزیزیفر؛ فاطمه امیری کله جوبی
چکیده
قهرمانان قصهها و داستانها با افراد معمولی متفاوتند و این تفاوت ناشی از کارکردهای شگرف و شگفت آنان و نیز در سرنوشتی است که این افراد دارند. ازآنجا که این افراد «رسالتمحور» هستند؛ یعنی برای هدف یا اهدافی در متن روایت وارد میشوند؛ لذا تا هنگام انجام آن هدف یا رسالت بایسته است زنده و پویا باشند. هدف این پژوهش که با روش توصیفی- ...
بیشتر
قهرمانان قصهها و داستانها با افراد معمولی متفاوتند و این تفاوت ناشی از کارکردهای شگرف و شگفت آنان و نیز در سرنوشتی است که این افراد دارند. ازآنجا که این افراد «رسالتمحور» هستند؛ یعنی برای هدف یا اهدافی در متن روایت وارد میشوند؛ لذا تا هنگام انجام آن هدف یا رسالت بایسته است زنده و پویا باشند. هدف این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی و با مطالعۀ منابع اسنادی-کتابخانهای به انجام رسیده است، بررسی نقش، کارکرد و جلوههای نهانگویان و نهانکاران (گماشتگان) در قصۀ دارابنامۀ طرسوسی است. پس از این بررسی، نمودهای ظاهرشده بر قهرمان را به دو دستۀ کلی تقسیم کردیم: دستۀ نخست به شکل عناصر طبیعت ازجمله حیوانات، گیاهان، اجرام آسمانی و... که نشان از پیوند دیرین انسان و طبیعت است و دستۀ دوم به شکل آواها و صداهایی که از عالم غیب به گوش قهرمان میرسد که گویی همانا ندا و صدای خداوند است. دستۀ نخست نقش نجات جان قهرمان در لحظههای اضطرار و تنگناها را بر عهده دارند و دستۀ دوم نقش آگاهیبخشی و ارائه اطلاعات به قهرمان در مورد اتفاقاتی است که از پیش رخ داده است و یا در آینده رخ خواهد داد و نیز خبر یافتن از این اتفاقات در طی کردن مسیر و گذر از تنگناهاست؛ بنابراین عوامل یادشده در رشد و تعالی قهرمان داستان نقش دارند.
علمی- پژوهشی
نسخه شناسی
یاسر دالوند؛ مجید عزیزی هابیل
چکیده
نفثهالمصدور از مهمترین متون نثر فارسی است که نخستین بار دکتر امیرحسن یزدگردی آن را با استفاده از چهار نسخة خطی، که تاریخ کتابت آنها متأخر بوده است، تصحیح کرده است. باوجود تلاشهای چندین سالة ایشان در این زمینه، کتاب مذکور – برخلاف آنچه مشهور شده است - مشحون از غلطخوانی، تصحیف و بیتوجهی به ضبط دقیق نسخههاست. در این مقاله ...
بیشتر
نفثهالمصدور از مهمترین متون نثر فارسی است که نخستین بار دکتر امیرحسن یزدگردی آن را با استفاده از چهار نسخة خطی، که تاریخ کتابت آنها متأخر بوده است، تصحیح کرده است. باوجود تلاشهای چندین سالة ایشان در این زمینه، کتاب مذکور – برخلاف آنچه مشهور شده است - مشحون از غلطخوانی، تصحیف و بیتوجهی به ضبط دقیق نسخههاست. در این مقاله تلاش شده است تا تصحیح استاد یزدگردی در چهار دسته نقد و بررسی شد: 1) بدخوانیهای نسخ یا بیتوجهی به آنها؛ 2) تصحیح برپایة نسخهای که یزدگردی ندیده است؛ 3) تصحیح برپایة نسخهبدلها؛ 4) پیشنهادهایی در ضبط برخی عبارات. بدین منظور، در این پژوهش از دو نسخة خطی «کر» و «سی» که در اختیار استاد یزدگردی بوده است، و نیز از نسخة خطی کتابخانة مجلس، کتابت قرن 9 استفاده شده است. نسخة اخیر دربرگیرندة 12 صفحه از نفثهالصدور است که تاریخ کتابتش از جمیع نسخ موجود کهنتر است و یزدگردی نیز بدان دسترسی نداشته است. کلیدواژه: نقد و بررسی، تصحیح، نفثهالمصدور، تصحیف و بدخوانی.
علمی- پژوهشی
ادبیات غنایی و تعلیمی
امیرعلی برقی؛ سعید بزرگ بیگدلی؛ ناصر نیکوبخت
چکیده
بدرالدّین هلالی جغتایی از شعرای مهم و تأثیرگذار اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری است که خصوصاً در غزل و مثنوی از سرآمدان عصر خود بوده است. مشهورترین منظومة او شاه و درویش است که در عصر خود و پس از آن معروف بوده و حتّی به اقتفای آن در ادبیات ترکی هم کسانی چند داستان شاه و درویش ترکی سرودهاند. روایتهای مختصر از داستان عاشقانة شاه و ...
بیشتر
بدرالدّین هلالی جغتایی از شعرای مهم و تأثیرگذار اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری است که خصوصاً در غزل و مثنوی از سرآمدان عصر خود بوده است. مشهورترین منظومة او شاه و درویش است که در عصر خود و پس از آن معروف بوده و حتّی به اقتفای آن در ادبیات ترکی هم کسانی چند داستان شاه و درویش ترکی سرودهاند. روایتهای مختصر از داستان عاشقانة شاه و درویش در آثار پیش از روزگار هلالی هم وجود داشته و ما در این مقاله مهمترین نمونههای منظوم و بعضاً منثور آن را که عمدتاً در آثار عرفانی خصوصاً منابع مرتبط با عرفان جمالی آمده نقل کرده و وجوه شباهت و تفاوت آنها را با هم بررسی کردهایم و در ادامه شاه و درویش هلالی را هم با آنها مقایسه کرده و نوآوریهای هلالی در پرداخت داستان را متذکّر شدهایم. شاه و درویش هلالی از سه منظر ادبی، عرفانی و اخلاقی حائز اهمیّت است که از این میان جنبة اخلاقی و تعلیمی این منظومه هم که تا به حال به آن توجّه نشده بسیار مهم است. شاعر به طور ضمنی در این منظومه توصیههای خود به نهاد قدرت در زمینة لزوم رعایت عدالت و توجّه به تودة مردم و همچنین فوایدی را که حکمران از قبل آن میتواند به دست بیاورد یادآور میشود و همین نکته این منظومه را تا حدّ یک سیاستنامه ارتقا میدهد.
علمی- پژوهشی
ادبیات داستانی
علیرضا اسدی؛ محمد تقی جهانی؛ سلیمان هاشم بیگی
چکیده
اتوپیا ژانری برآمده از نقطه عطف های تاریخی است و اتوپیای ایرانی، برآیند اتفاقات خاص عصر مشروطه و بیداری است. عمده آثار اتوپیایی فارسی در فاصلۀ سالهای 1303 تا 1332 به رشتۀ تحریر درآمدهاند و این بازۀ زمانی را می توان عصر اتوپیانگاری نامید. این نویسندگان رمان اتوپیایی، با نقد وضع موجود، طرحی از جامعۀ کمال مطلوب را میریختند تا افق دید خوانندگان ...
بیشتر
اتوپیا ژانری برآمده از نقطه عطف های تاریخی است و اتوپیای ایرانی، برآیند اتفاقات خاص عصر مشروطه و بیداری است. عمده آثار اتوپیایی فارسی در فاصلۀ سالهای 1303 تا 1332 به رشتۀ تحریر درآمدهاند و این بازۀ زمانی را می توان عصر اتوپیانگاری نامید. این نویسندگان رمان اتوپیایی، با نقد وضع موجود، طرحی از جامعۀ کمال مطلوب را میریختند تا افق دید خوانندگان را وسعت دهند و زمینۀ تعلیم همراه با التذاذ ادبی آنان را فراهم آورند. این پژوهش در حیطۀ ادبیات ژانری است و پژوهش های ژانری در ادبیات فارسی از مایه و پیشینۀ قابل توجهی برخوردار نیست. و در زمینۀ ژانر اتوپیا و شناخت و نیز چگونگی پیدایش آن، پژوهشی مستقل و منسجمی انجام نشده است. مسألۀ این پژوهش، چگونگی شناخت ژانر اتوپیا و زمینۀ پیدایش آن در رمان فارسی است و در راستای پاسخ به این پرسش، پس از تعریف ژانر اتوپیا و بیان ویژگیهای سازندۀ آثار اتوپیایی، به بررسی زمینه های پیدایش این ژانر در سه ساحت؛ اجتماعی _تاریخی، ادبی و شخصی پرداخته شده است و به این نتیجه رسیدیم که پیدایش این نوع ادبی، حاصل تاریخ مشروطه و بیداری، سفرنامه های خیالی و رمانهای ترجمه ای و نیز نقش اساسی صنعتی زاده کرمانی به عنوان توسعه دهنده ژانر اتوپیاست. انجام این تحقیق به روش توصیفی - تحلیلی و تطبیقی، مبتنی بر تحقیقات کتابخانه ای است.
علمی- پژوهشی
ادبیات داستانی
فاطمه حیات داوودی
چکیده
طبیعت نقش مهمی در شکلدهی به کنشهای انسانی دارد که در عصر حاضر دچار اختلالاتی گردیده است. چنین مقولهای در آثار داستانی عدنان غریفی نمود بارزی دارد. به همین دلیل ما با روشی توصیفی- تحلیلی به این سؤال پاسخ خواهیم داد که چه عواملی در دور کردن طبیعت از جایگاه ابژگیاش و بالطبع آن بحرانهای زیستمحیطی و انسانی در جوامع آثار داستانی ...
بیشتر
طبیعت نقش مهمی در شکلدهی به کنشهای انسانی دارد که در عصر حاضر دچار اختلالاتی گردیده است. چنین مقولهای در آثار داستانی عدنان غریفی نمود بارزی دارد. به همین دلیل ما با روشی توصیفی- تحلیلی به این سؤال پاسخ خواهیم داد که چه عواملی در دور کردن طبیعت از جایگاه ابژگیاش و بالطبع آن بحرانهای زیستمحیطی و انسانی در جوامع آثار داستانی عدنان غریفی دخیل بوده است؟ نتایج پژوهش حاکی از آن است که گفتمانهای حاکم بر جامعهی داستانی عدنان غریفی گفتمانهایی مخرّب بوده و طبیعت را دچار اختلالاتی کرده و آن را از جایگاه ابژگیاش دور ساخته و با شیسازی طبیعت با توجّه به دیدگاه سودگرایانه و توسعهطلبی که در گفتمانهای استعماری و استبدادی نمود مییابد، کنشهایی را در انسانها برانگیخته و آنان را با بحرانهایی روبهرو کرده که ما نمود آن را در گفتمان استبدادی قدرت و اقتصاد سیاسی همراه آن و در پی آن آلودگی و نابودی طبیعت و به هم خوردن پیوند انسانها در مجموعه داستانی «مادر نخل»، در گفتمان توسعهیافتگی و اعمال تکنیکهای انضباطی جوامع توسعهیافتهی بروژوازی برای شهرسازی و به طبع آن اختلال در طبیعت و زندگی انسانی در مجموعه داستانی «چهار آپارتمان در تهرانپارس»، در گفتمان استبدادی و برساختگی سوژهها و جامعهی زندانگونه و در پی آن نفوذ قدرت در تمامی سطوح زندگی زیستی و انسانی و طبیعت مسلول در اثر توسعهی ناپایدار در مجموعه داستانی «شنلپوش در مه»، در گفتمان سرمایهداری و شکلدهی به کنشهای افراد و در پی آن آسیب به طبیعت در داستان «مرغ عشق» به وضوح میبینیم.