میرجلیل اکرمی؛ مجید واحدپور
دوره 69، شماره 233 ، شهریور 1395، صفحه 1-26
چکیده
غزل از قرن ششم حضور جدّی و چشمگیر در ادب فارسی مییابد. این نوع شعر، با آنکه از کیفیّت زبانی و معنایی خاصّی برخوردار است که آن را از انواع دیگر شعر متمایز میسازد، نمیتواند خود را از تأثیر عناصر زبانی دورههای پیشین – که عمدتاً عناصر تصویرآفرین هستند- دور نگه دارد. البته طرز نگرش شاعر و جغرافیای فرهنگی که وی در آن پرورش یافته ...
بیشتر
غزل از قرن ششم حضور جدّی و چشمگیر در ادب فارسی مییابد. این نوع شعر، با آنکه از کیفیّت زبانی و معنایی خاصّی برخوردار است که آن را از انواع دیگر شعر متمایز میسازد، نمیتواند خود را از تأثیر عناصر زبانی دورههای پیشین – که عمدتاً عناصر تصویرآفرین هستند- دور نگه دارد. البته طرز نگرش شاعر و جغرافیای فرهنگی که وی در آن پرورش یافته است، نحوة استفاده از این عناصر را دچار دگرگونی میسازد. از میان عناصر گوناگون زبانی، میتوان از عناصر دیوانی نیز سخن گفت. این عناصر سبب پدید آمدن تصاویر برجسته و درخور اعتنایی در غزل شدهاند. عناصر مربوط به دربار وقتی در قصاید فارسی به کار گرفته میشوند، بهندرت میتوانند از معنای ظاهری خود عدول کنند. معنای مجازی این عناصر بیشتر در غزل است که خود را نشان میدهد. گسترش صنایع ادبی در فضای غزل و تغییر کیفیت این صنایع نسبت به فضای قصیده، سبب میشود تا هر آنچه که به غنای زبان ادبی کمک میکند- از جمله عناصر دیوانی- از طرف شاعران با استقبال مواجه شود. با بررسی غزل فارسی، در دورة مورد مطالعه، به این نکته پی میبریم که عناصر مربوط به تمام دیوانها، کمابیش، حیات خود را در این قالب شعری حفظ کردهاند. در این مقاله، از میان عناصر دیوانی، عناصر سپاهی (دیوان لشکر)، عناصر دیوان انشاء و عناصر دیوان استیفاء از منظر کارکردهای بلاغی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
محمد طاهری خسروشاهی
دوره 69، شماره 233 ، شهریور 1395، صفحه 27-54
چکیده
همزمان با گسترش دامنة نفوذ فکری و روحانی مشایخ خراسان، شاهد گسترش نحلههای صوفیه در آذربایجان و ظهور چهرههای اصیل تصوّف در این منطقه هستیم. نخستین صوفیان تبریز از سدههای سوّم تا پنجم، در مبانی و اصول عمدتاً به مکتب خراسان توجه داشتند و با آنچه در مکتب بغداد میگذشت، ناآشنا بودند. شیخ ابواسحاق ابراهیم بن یحیی جوینانی، نخستین ...
بیشتر
همزمان با گسترش دامنة نفوذ فکری و روحانی مشایخ خراسان، شاهد گسترش نحلههای صوفیه در آذربایجان و ظهور چهرههای اصیل تصوّف در این منطقه هستیم. نخستین صوفیان تبریز از سدههای سوّم تا پنجم، در مبانی و اصول عمدتاً به مکتب خراسان توجه داشتند و با آنچه در مکتب بغداد میگذشت، ناآشنا بودند. شیخ ابواسحاق ابراهیم بن یحیی جوینانی، نخستین چهرة مکتب عرفان آذربایجان، از شاگردان بایزید بسطامی بود که تصوّف خراسان به وسیله او به آذربایجان راه گشود. از دیگر چهرههای تصوّف آذربایجان در این دوره، ابونصر شروانی از مریدان ابوسعید ابیالخیر است که او را باید واسطه انتقال مشرب خراسان به شروان در ناحیه ارّان (جمهوری آذربایجان) دانست. آذربایجان، در مقطعی پذیرای عارفان خراسان بود. مسافرتهای احمد غزّالی، یحیی باخزری و نظامالدین غوری از این جمله است. همچنین دو روایت از هجویری در کشفالمحجوب، دلیلی دیگر براین ادّعاست. مشایخ آذربایجان نه تنها در سدههای نخستین، که در دوران نضج و اوجگیری مکتب عرفان تبریز (سدههای ششم تا هشتم) نیز همچنان به خراسان توجه داشتند. آثارصوفیانه موجود در مجموعه خطّی ارزشمند سفینه تبریز شاهد عدلی براین دعوی است. ما ضمن بیان شواهدی از متون درجه اوّل تصوّف پیرامون مناسبات مشایخ آذربایجان و خراسان، درصدد تبیین این نکتهایم که مکتب عرفان تبریز، ضمن برخورداری از ویژگیهای منحصر عرفان آذربایجان، در طول تاریخ تصوّف، به چشمه جوشان عرفان خراسان متّصل و از آبشخور این چشمه سیراب بوده است.
عبدالله طلوعی آذر؛ رحیم کوشش؛ علی صمدی
دوره 69، شماره 233 ، شهریور 1395، صفحه 55-69
چکیده
استفاده از تمثیل به عنوان یک صنعت بلاغی و همچنین یک شیوه استدلالی، روشی اساسی در ادبیات عرفانی ایران است. این رویه که از دیرباز در ادبیات ایران متداول بود در متون عرفانی از اشعار سنایی آغاز شد، در اشعار عطّار تکامل یافت و در اشعار مولوی به نقطه اوج خود رسید. بررسی تمثیلهای عرفانی از دید «ریختشناسی» امکان تحلیل جامع ...
بیشتر
استفاده از تمثیل به عنوان یک صنعت بلاغی و همچنین یک شیوه استدلالی، روشی اساسی در ادبیات عرفانی ایران است. این رویه که از دیرباز در ادبیات ایران متداول بود در متون عرفانی از اشعار سنایی آغاز شد، در اشعار عطّار تکامل یافت و در اشعار مولوی به نقطه اوج خود رسید. بررسی تمثیلهای عرفانی از دید «ریختشناسی» امکان تحلیل جامع ادبی، اجتماعی و عرفانی آنها را فراهم میکند و فرصتی پدید میآورد که کاربرد صنعت تمثیل در ادبیات عرفانی با روشی کاملاً علمی مورد بررسی قرارگیرد. این بررسی افقهای جدیدی را در تحلیل، تفسیر و معناشناسی متون عرفانی ادبیات فارسی که شاخه اساسی و محوری ادبیات ماست، فراهم میآورد. در این مقاله ضمن بیان و بررسی دیدگاههای علمای بلاغت در باب تمثیل، تلاش می کنیم عناصر سازای آن را از دیدگاه نظریهپردازان ریختشناسی تجزیه و تحلیل کنیم تا از این رهگذر روند تکاملی بیان تمثیلی عرفا با تکیه بر متغیرها و عناصر تمثیل تبیین شود.
سوسن جبری؛ مریم جعفری
دوره 69، شماره 233 ، شهریور 1395، صفحه 71-93
چکیده
موضوع این پژوهش بررسی کنشهای گفتاری در بخش تفسیر عرفانی کشفالاسرار و عدهالابرار است. شیوۀ پژوهش بر پایۀ نظریۀ جان راجرز سرل و طبقهبندی پنجگانۀ او از کنشهای گفتاری و نمونهبرداری سیستماتیک از پارهگفتارها قرار دارد. تحلیل دادهها نشان میدهد که بیشترین بسامد را کنشهای اظهاری با حدود 55% از کل کنشها دارد ...
بیشتر
موضوع این پژوهش بررسی کنشهای گفتاری در بخش تفسیر عرفانی کشفالاسرار و عدهالابرار است. شیوۀ پژوهش بر پایۀ نظریۀ جان راجرز سرل و طبقهبندی پنجگانۀ او از کنشهای گفتاری و نمونهبرداری سیستماتیک از پارهگفتارها قرار دارد. تحلیل دادهها نشان میدهد که بیشترین بسامد را کنشهای اظهاری با حدود 55% از کل کنشها دارد و قصد آن بیان باورهای صوفیانۀ میبدی است که اغلب از زبان خداوند و مشایخ طریقت بیان میشود. پس از آن کنشهای عاطفی با 26% قرار دارد که که از زبان خداوند نقل میشود و قصد آن فراخوانی عواطف مخاطب و اقناع است. پس از آن کنشهای ترغیبی با 15% فراوانی قرار میگیرند. بسامد کمتر کنش ترغیبی نشان میدهد که قصد ترغیب مخاطب و تبلیغ صریح چندان مورد توجه صوفیان بزرگ نیست و کمتر کاربرد دارد. در مرتبۀ چهارم، کنشهای تعهدی با 2% هستند که قصد دارند، مهر و بخشش الهی را از زبان خداوند تعهد کنند. سرانجام کنشهای اعلامی هستند با کمتر از 1% از اصول دین، از زبان خداوند و قرآن سخن میگویند. تحلیل کنشهای گفتاری، موضع پنهان میبدی را نسبت به جریانهای فکری دورانش بازمیتاباند و حضور او را در گیرودار جدال میان اهل شریعت و اهل طریقت و همچنین جدال میان فرقههای صوفیه اهل عشق و اهل زهد در هرات قرن ششم نشان میدهد نیز، نگرش انتقادی او را به جریانهای فکری روزگارش آشکار میسازد و بالأخره راهبرد گزیدۀ میبدی را در جمعآوری، حفظ و سامان دادن به یک نظام فکری منسجم از اندیشههای مشایخ پیشرو صوفیه مینمایاند.
مرتضی حیدری
دوره 69، شماره 233 ، شهریور 1395، صفحه 95-122
چکیده
سبکشناسی با مطالعة بسامدها سر و کار دارد؛ از همین رو، به کارگیری تحلیلهای آماری در ارزیابیهای سبکشناسانه بسیار سودمند است. از آنجا که آمارهای توصیفی، همیشه نمیتوانند نوسانهای سبکی را توضیح دهند، استفاده از روشهای آمار استنباطی از دقّت علمی بالایی در ارزیابی پدیدارهای سبکی برخوردار خواهد ...
بیشتر
سبکشناسی با مطالعة بسامدها سر و کار دارد؛ از همین رو، به کارگیری تحلیلهای آماری در ارزیابیهای سبکشناسانه بسیار سودمند است. از آنجا که آمارهای توصیفی، همیشه نمیتوانند نوسانهای سبکی را توضیح دهند، استفاده از روشهای آمار استنباطی از دقّت علمی بالایی در ارزیابی پدیدارهای سبکی برخوردار خواهد بود. سبکسنجی، اصطلاحی است که برای پژوهشهای سبکشناسانة مرتبط با رایانه وضع شده است. در مقالة حاضر، نگارنده میکوشد رابطة میان فشردگی زاویة ساختمان تشبیه در شعر سبک عراقی را با بسامد انواع تشبیهات حروفی از لحاظ ساختمان در دیوان شاعران این سبک با توجّه به گذار زمان، ارزیابی کند. از همین رو، با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون در نرمافزار رایانهای spss به تحلیل استنباطی آمارها میپردازد. با توجّه به نتایج کمّی برآمده از نرمافزار spss که گویای ضریب همبستگی570/. و سطح معناداری 004/. در تبیین رابطة میان متغیّرها (فشردگی زاویة تشبیه و بسامد تشبیهات حروفی) است و مقایسة این اعداد با شاخصهای تعریف شده برای ضریب همبستگی (دامنة میان 1+ و 1ـ) و سطح معناداری (کوچکتر از 01/. تا 05/.)، رابطة مثبت و مستقیم میان متغیّرها تأیید میشود؛ به زبان سبکشناسی، یعنی فشردهتر شدن زاویة تشبیه و خیالیتر شدن آن در شعر سبک عراقی به معنای افزایش بسامد تشبیهات حروفی دارای ساختمان بستهتر و خیالیتر بوده و این رخداد سبکی از هنجارهای مسلّط بر سبک دوره پیروی کرده است.
اکبر شاملو؛ غلامرضا سالمیان؛ نسرین خانی
دوره 69، شماره 233 ، شهریور 1395، صفحه 123-139
چکیده
تقابلهای دوگانه از مهمترین مباحث مورد توجّه ساختارگرایان است و بر اساس یک فلسفی که بنیاد هستی را بر مبنای تقابلهای دوگانه میانگارد، ایجاد شده است. در پژوهش حاضر برآنیم تا با تحلیل اشعار وصفی خاقانی از منظر نظریّۀ تقابل دوگانه، دریابیم که تقابلهای دوگانه چه تأثیری در شکلگیری محتوای شعر خاقانی داشته است؟ نتایج پژوهش ...
بیشتر
تقابلهای دوگانه از مهمترین مباحث مورد توجّه ساختارگرایان است و بر اساس یک فلسفی که بنیاد هستی را بر مبنای تقابلهای دوگانه میانگارد، ایجاد شده است. در پژوهش حاضر برآنیم تا با تحلیل اشعار وصفی خاقانی از منظر نظریّۀ تقابل دوگانه، دریابیم که تقابلهای دوگانه چه تأثیری در شکلگیری محتوای شعر خاقانی داشته است؟ نتایج پژوهش نشان داد که خاقانی در توصیف صبح از تقابلهای بسیاری بهره برده است؛ زیرا این وصف، بیشتر صحنۀ جنگ بین سیاهی و سپیدی را نشان میدهد. وصف آتش نیز چنین وضعیّتی دارد؛ زیرا آتش به خودی خود واژۀ بینشانی است که عناصر متقابل خود را به ذهن متبادر میکند. قصاید سفرنامهای نیز، از آنجا که مسافر با عناصر بسیاری روبهرو میشود که ذهن، عنصر مقابل آن را به یاد میآورد، محلّی برای بروز تقابلهاست؛ امّا در وصف می و مسائل احساسی، میزان تقابلها به حدّاقلّ خود میرسد؛ چراکه مسائل احساسی از خواستههای غریزۀ اروس است که هدف آن ایجاد وحدت بیشتر است.
حسین شهبازی؛ ساناز جعفرپور ناصر؛ کریم میمنت نژاد حکم آباد
دوره 69، شماره 233 ، شهریور 1395، صفحه 141-160
چکیده
سفینة تبریز (723-721ق)، نوشتة ابوالمجد محمد بن مسعود تبریزی، آینهای است که اوضاع فرهنگی و علمی و ادبی تبریز را در فاصله قرن ششم تا اواسط قرن هشتم نشان میدهد. این اثر، تنها منبع شناخته شدهای است که به نقل از «امالی» امینالدین حاجی بُله تبریزی (م.720ق) به محل زندگی خاقانی شروانی در تبریز اشاره دارد. چنانکه بر اساس حکایت آمده ...
بیشتر
سفینة تبریز (723-721ق)، نوشتة ابوالمجد محمد بن مسعود تبریزی، آینهای است که اوضاع فرهنگی و علمی و ادبی تبریز را در فاصله قرن ششم تا اواسط قرن هشتم نشان میدهد. این اثر، تنها منبع شناخته شدهای است که به نقل از «امالی» امینالدین حاجی بُله تبریزی (م.720ق) به محل زندگی خاقانی شروانی در تبریز اشاره دارد. چنانکه بر اساس حکایت آمده در سفینه، خانة خاقانی در میدان کهن تبریز واقع بوده است. هدف این جستار، پاسخ به پیشنهاد علمی دکتر شفیعیکدکنی، دربارة یافتن اطلاعاتی در خصوص میدان کهن و اهمیت داشتن این امر جهت شناسایی محدودة خانة خاقانی است. براساس یافتههای تحقیق، عرصة میدان کهن تبریز واقع در محله مهادمهن در سیر تطور زمان از میان رفته و اینک یادگارهایی از آن با قراین تاریخی باقی مانده است. نویسندگان این مقاله با پرداختن به قراین موجود، علاوه بر بررسی محدوده میدان طی قرن ششم تا زمان حاضر، بنابر شواهد و مستندات تاریخی سعی در بازشناسی مسیر بازگشت خاقانی از ضیافتی از راه دروازه سنجاران و دیدارش با اثیرالدین اخسیکتی در کوچة صاینالدین دارد. روش تحقیق پژوهش، میدانی و تحلیلی، براساس مستندات کتابخانهای است.
محمد مهدی پور؛ احمد فرشبافیان؛ محمدرضا عابدی؛ حسین حسن زاده
دوره 69، شماره 233 ، شهریور 1395، صفحه 161-180
چکیده
شاهنامه به عنوان نماد همبستگی ایرانیان، کتابی زمینیـ انسانی است که هیچ مؤلفهای از نیازهای زیستی بشر در آن به غفلت سپرده نشده است. این حماسه بزرگترین بازنمود فرهنگی ایرانیان در دنبالۀ شیوع چند صد ساله مبارزۀ فکری با برتراندیشی و سیاست متعصبانه نژادی تازیان است که توانست با منظوم ساختن روایات کهن ملی، مهمترین سرمایه فرهنگ ملی ...
بیشتر
شاهنامه به عنوان نماد همبستگی ایرانیان، کتابی زمینیـ انسانی است که هیچ مؤلفهای از نیازهای زیستی بشر در آن به غفلت سپرده نشده است. این حماسه بزرگترین بازنمود فرهنگی ایرانیان در دنبالۀ شیوع چند صد ساله مبارزۀ فکری با برتراندیشی و سیاست متعصبانه نژادی تازیان است که توانست با منظوم ساختن روایات کهن ملی، مهمترین سرمایه فرهنگ ملی ایران را به بشریت تقدیم کند. ساختار این حماسه به گونهای پرداخته شده که اولاً نمیتوان جامعیّت آن را از حیث برخورداری از شرایط و عناصر یک آرمانشهر مطلوب نادیده گرفت و ثانیاً انفکاک و جداسازی روح حکمت اسلامی از آن غیر ممکن مینماید. اهمیت بزرگ حماسه ایرانیان در چگونگی یاد کرد جنگهاست؛ مؤلفههای فراوان جنگ سخت (Hard war) و جنگ نرم (Soft war) و شیوههای متعدد مقابله با عملیات روانی دشمن در این اثر سترگ به وفور دیده میشود. این پژوهش یکی از نامدارترین جنگهای روانی شاهنامه، یعنی جنگ روانی رستم با اشکبوس کشانی را برپایۀ شگردهای جنگ نرم منطبق با تعاریف اندیشمندان معاصر ایرانی و خارجی مورد نقد و تحلیل قرار داده و بسامد بهرهگیری صاحبان تمدن کهن ایران قبل از اسلام را از شیوههای نرم دفاعی و تهاجمی باز نموده است.
علیرضا محمودی؛ فاطمه راشکی
دوره 69، شماره 233 ، شهریور 1395، صفحه 181-199
چکیده
حسآمیزی از شگردهای بلاغی و هنری بیان سخن زیبا و دلنشین است. این صنعت که گاه در حوزة دستگاه بلاغی و گاه در حوزة مسایل زبانی و دستوری قرار میگیرد، یکی از عوامل مهم زیبایی، آشناییزدایی و توجهبرانگیزی در شعر به محسوب میشود. نصرالله مردانی از برجستهترین شاعران انقلاب در دورة معاصر است. در این پژوهش که با هدف شناخت ...
بیشتر
حسآمیزی از شگردهای بلاغی و هنری بیان سخن زیبا و دلنشین است. این صنعت که گاه در حوزة دستگاه بلاغی و گاه در حوزة مسایل زبانی و دستوری قرار میگیرد، یکی از عوامل مهم زیبایی، آشناییزدایی و توجهبرانگیزی در شعر به محسوب میشود. نصرالله مردانی از برجستهترین شاعران انقلاب در دورة معاصر است. در این پژوهش که با هدف شناخت و تبیین هر چه بهتر ویژگیهای شعر معاصر فارسی صورت پذیرفته، با فرض بر اینکه حسآمیزی از عوامل مهم دخیل در زیبایی و حسن تأثیر اشعار نصرالله مردانی است، تلاش گردیده تا به شیوة توصیفی ـ تحلیلی بدین پرسش اساسی پاسخ داده شود که کاربرد حسآمیزی در اشعار شاعر یاد شده مبتنی بر چه اصولی است؟ بدین منظور حسآمیزی در سه شکل بلاغی، دستوری و نوعی در اشعار این شاعر بررسی شد. نتیجة این پژوهش ضمن آنکه نشان از تنوع در ساختار و کارکرد حسآمیزی در اشعار نصرالله مردانی دارد، مشخص میسازد که حسآمیزی یکی از اصلیترین ارکان خیال در اشعار این شاعر بوده، جایگاه خاصی در حسن تأثیر اشعار وی دارد.
یدالله نصراللهی؛ عاطفه جنگلی
دوره 69، شماره 233 ، شهریور 1395، صفحه 201-218
چکیده
داستان رستم و سهراب، از غم انگیزترین داستانهای شاهنامه است که پژوهشگران مختلف، از جنبه های گوناگون به بحث و فحص پیرامون آن پرداخته اند. این نوشتار، با استناد به منابع مرتبط با نقدروانشناختی قرائت تازه ای در باب این داستان به دست میدهد و در این زمینه، به مباحثی چون آنیما، مادرتباری، عقده اودیپ و عقده بیمسئولیتی که همه از ...
بیشتر
داستان رستم و سهراب، از غم انگیزترین داستانهای شاهنامه است که پژوهشگران مختلف، از جنبه های گوناگون به بحث و فحص پیرامون آن پرداخته اند. این نوشتار، با استناد به منابع مرتبط با نقدروانشناختی قرائت تازه ای در باب این داستان به دست میدهد و در این زمینه، به مباحثی چون آنیما، مادرتباری، عقده اودیپ و عقده بیمسئولیتی که همه از اصطلاحات بنیادین روانشناسی هستند اشاره می کند. در ابتدا، به ارتباط بین تهمینه با آنیما و بعد پیوند آن در بستر تاریخ و دوره باستان با مادر تباری می پردازد و نظرخود را با استناد به منابع روانشناسی، اثبات میکند و سپس از منظر نقد روانشناختی، جدال پدر و پسر را بررسی میکند. در نهایت با استناد به پیروزی ترفندآمیز رستم بر سهراب، از اصطلاح«عقده بی مسئولیتی» بهره میبرد که در آن، رستم بعد از کشتن سهراب، احساس گناه و بیکفایتی میکند و میکوشد با تربیت پهلوانانی چون سیاوش، کیخسرو و بهمن این احساس خود را تسکین دهد. همه این نظرها را میتوان برگرفته از نقد روانکاوی دانست و قرینه و نظیرهای دیگر آن برای احساس بیمسئولیتی را در رابطه کاووس و کیخسرو بعد از مرگ سیاوش و گشتاسب و بهمن بعد از مرگ اسفندیار برای اثبات این مدعا میتوان عرضه کرد.