علمی- پژوهشی
ادبیات حماسی و اسطوره
عباس آذرانداز؛ معصومه باقری حسن کیاده
چکیده
«زبانآوری» یا «سخنوری» شخصیتهای اسطورهای و حماسی پیشینهای دیرینه در ادبیات ایران دارد. فردوسی بسیاری از شخصیتهای شاهنامه را با صفاتی چون «گوینده»، «سخنور»، «چربزبان»، »چربگوی» و «گشادهزبان» معرفی کرده است و آنها را با این صفات ستوده است. برخی اصطلاحات ادبی چون «سخن شیرین» ...
بیشتر
«زبانآوری» یا «سخنوری» شخصیتهای اسطورهای و حماسی پیشینهای دیرینه در ادبیات ایران دارد. فردوسی بسیاری از شخصیتهای شاهنامه را با صفاتی چون «گوینده»، «سخنور»، «چربزبان»، »چربگوی» و «گشادهزبان» معرفی کرده است و آنها را با این صفات ستوده است. برخی اصطلاحات ادبی چون «سخن شیرین» و «زبان شیوا» دقیقاً در اوستا کاربرد داشته و به زبان فارسی رسیده و برخی نیز چون ویاخَنه، صفت مهر در مهریشت به معنای سخنوری و زبانآوری، تنها به شکل مهجورِ گیاخن در شعر رودکی و برخی لغتنامههای فارسی چون لغت فُرس اسدی به کار رفته و استمرار نیافته، اما مفهوم آن عنوان یک صفت پهلوانی در متون حماسی و در میان پهلوانان خودی و بیگانه ادامه پیدا کرده است. در این مقاله کوشش میشود گسترۀ معنایی «زبانآوری» که ویژگی مشترک ایزد مهر، زرتشت پیامبر، پهلوانانی چون گرشاسب، سام، رستم و گیو، و حتی پهلوانان تورانی است در متون ایرانی از گاهان تا شاهنامه بررسی شود.
علمی- پژوهشی
نظریه های ادبی
بهداد بیرانوند؛ جمیله اخیانی؛ امیر مؤمنی هزاوه
چکیده
««دیگری» مفهومی وابسته به هویت فردی است و هویت فردی فقط وقتی معنا پیدا میکند که با دیگران سنجیده شود. مفهوم «دیگری» حاصل معرفتشناسی و هستیشناسی انسان مدرن است که زندگی و تجاربی متفاوت از انسان کهن دارد. این مفهوم که با ماهیت مباحث ادبی نیز سازگار است، میتواند مبتای تازهای برای تحلیل آثار ادبی باشد و پنجرة تازهای ...
بیشتر
««دیگری» مفهومی وابسته به هویت فردی است و هویت فردی فقط وقتی معنا پیدا میکند که با دیگران سنجیده شود. مفهوم «دیگری» حاصل معرفتشناسی و هستیشناسی انسان مدرن است که زندگی و تجاربی متفاوت از انسان کهن دارد. این مفهوم که با ماهیت مباحث ادبی نیز سازگار است، میتواند مبتای تازهای برای تحلیل آثار ادبی باشد و پنجرة تازهای به آثار ادبی بگشاید .یکی از انواع ادبی که میتوان مفهوم دیگری را در آن کاوید و تابهحال از این جهت مورد توجه قرار نگرفته، «مَثَل» یا «ضربالمثل» است که به دلیل فقدان گفتگومندی منجر به حذف «دیگری» میشود. سعدی از شاعران و نویسندگانی است که هم از ضربالمثل استفاده فراوان کرده و هم در شیوه سخنوری کوشیده است کلام خود را به ساختار ضربالمثل نزدیک کند. وی با شناخت دقیق قابلیتهای زبان فارسی و نیز ظرفیتهای خاص مَثَل، بسیاری از سخنان خود را مثلواره ارائه و البته از این راه نظرات خود را به دیگران القا کرده است. او با استفاده از ویژگیهای خاصی از ضربالمثل ازجمله: «مخاطب قرار دادن»، «هشداردادن»، «استفاده از نام اشخاص مشهور»، «استفاده از طنز»، «استفاده از جادوی مجاورت»، «تحقیر کردن» و «تشبیه به حیوانات»، نظر خود را القا و خودآگاه یا ناخودآگاه «دیگری» را حذف میکند. در پژوهش حاضر ضمن تحلیل ساختار ضربالمثل، شیوة استفادة سعدی از این صورت ادبی به قصد حذف «دیگری» و القای هنرمندانة سخن به دیگران در گلستان و بوستان بررسی میشود.
علمی- پژوهشی
شعر معاصرایران
عباس باقی نژاد
چکیده
پستمدرنیسم پس از ظهور و ایجاد دگرگونی در ادبیات غرب، مورد توجه برخی نویسندگان و طیفی از شاعران معاصر فارسی قرار گرفت. شمس لنگرودی از شاعرانی است که پس از تجربههای زبانی مختلف که پیش و بعد از انقلاب از سرگذراند، به رویهای ساختارشکنانه و زبانی هنجارگریز روی آورد. تحت تأثیر این رویکرد، برخی مختصات در شعر لنگرودی ظهور یافت که با مختصات ...
بیشتر
پستمدرنیسم پس از ظهور و ایجاد دگرگونی در ادبیات غرب، مورد توجه برخی نویسندگان و طیفی از شاعران معاصر فارسی قرار گرفت. شمس لنگرودی از شاعرانی است که پس از تجربههای زبانی مختلف که پیش و بعد از انقلاب از سرگذراند، به رویهای ساختارشکنانه و زبانی هنجارگریز روی آورد. تحت تأثیر این رویکرد، برخی مختصات در شعر لنگرودی ظهور یافت که با مختصات و مولفههای پستمدرنیسم همانندی و قرابت دارد. در این گفتار، شاخصههایی از شعر لنگرودی که با مولفههای پستمدرنیسم نزدیکی دارد و به نوعی نشانگر گرایش خودآگاه و ناخودآگاه این شاعر به پستمدرنیسم است، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. یکی از این مولفهها، «عدم قطعیت» و تأکید بر نسبی بودن اجزا و عناصر کلام است که به نظر میرسد لنگرودی در مواردی از آن در جهت ساختارشکنی، عدم تجانس و نیز گسستِ معنایی استفاده کردهاست؛ دیگر، «تناقض» (پارادوکس) است که به عنوان شگردی برای تردیدزایی و تکثر معنا در شعر لنگرودی به کار رفته است؛ «عدم پیوستگی» مولفۀ دیگری از پستمدرنیسم است که در کلام لنگرودی در جهت ایجاد تردید و شگفتی در خواننده و به کنکاش و چالش ذهنی واداشتنِ او مورد استفاده قرار گرفته است؛ از مولفههای دیگر پستمدرنیسم که در شعر لنگرودی ظهوریافته، «تعلیق» است. تعلیق به صورت ترفندی برای ابهامآفرینی به کار گرفته شده تا به واسطۀ آن، انتقال پیام و کشف معنای قطعی کلام به تعویق افتد.
علمی- پژوهشی
تاریخ ادبیات ایران
حسن جهاندار
چکیده
عطاملک جوینی، نویسندۀ تاریخ جهانگشای جوینی، در نگارش کتاب خود از شعر دیگران بهره برده است. ضبط بسیاری از این اشعار با آنچه در مآخذ اصلی آمده است متفاوت است. در این پژوهش یکی از علل این اختلافها را که دستکاری و تغییر عمدی مؤلف باشد، مورد مطالعه قرار داده و با بررسی نمونهها نشان دادهایم که این نویسنده گاه، با هدف ایجاد هماهنگی بیشتر ...
بیشتر
عطاملک جوینی، نویسندۀ تاریخ جهانگشای جوینی، در نگارش کتاب خود از شعر دیگران بهره برده است. ضبط بسیاری از این اشعار با آنچه در مآخذ اصلی آمده است متفاوت است. در این پژوهش یکی از علل این اختلافها را که دستکاری و تغییر عمدی مؤلف باشد، مورد مطالعه قرار داده و با بررسی نمونهها نشان دادهایم که این نویسنده گاه، با هدف ایجاد هماهنگی بیشتر میان نظم و نثر، بهفراخور موضوع کلام، آگاهانه در اشعار دیگران تغییراتی اعمال کرده است. البته این تنها یکی از دلایل است و از این رو در ادامه دربارۀ عوامل دیگر از جمله اختلاف نسخ، احتمال خطای حافظه و تصرّف ذوقی نیز بهاختصار توضیحاتی آمده است.عطاملک جوینی، نویسندۀ تاریخ جهانگشای جوینی، در نگارش کتاب خود از شعر دیگران بهره برده است. ضبط بسیاری از این اشعار با آنچه در مآخذ اصلی آمده است متفاوت است. در این پژوهش یکی از علل این اختلافها را که دستکاری و تغییر عمدی مؤلف باشد، مورد مطالعه قرار داده
علمی- پژوهشی
نظریه های ادبی
فضل الله خدادادی
چکیده
تعمق در بوطیقای روایتِ مخزنالاسرار نظامی نشان میدهد که کلیت ساختار این اثر، گفتمانی مشتمل بر بیست مقاله با موضوعات متنوع است که شاعر در هر مقاله برحسب گفتمانی اخلاقی- دینی به طرح موضوعاتی نظیر آفرینش، جایگاه انسان، ارزش سخن، بیاعتباری دنیا و...پرداخته است. از دیدگاه نشانه - معناشناسی آنچه در این گفتمان مهم به نظر میرسد، روش چینش ...
بیشتر
تعمق در بوطیقای روایتِ مخزنالاسرار نظامی نشان میدهد که کلیت ساختار این اثر، گفتمانی مشتمل بر بیست مقاله با موضوعات متنوع است که شاعر در هر مقاله برحسب گفتمانی اخلاقی- دینی به طرح موضوعاتی نظیر آفرینش، جایگاه انسان، ارزش سخن، بیاعتباری دنیا و...پرداخته است. از دیدگاه نشانه - معناشناسی آنچه در این گفتمان مهم به نظر میرسد، روش چینش و توسعۀ معنایی کلام شاعر است، چراکه در هر مقاله از کلیات شروع کرده و بهتدریج – بهخصوص در ابیات پایانی هر مقاله-، سخن خود را با هنرمندی به سمتی میبرد که سپسِ آن حکایتی مرتبط با موضوع و معنای گفتمان مقاله میآورد و با این کار علاوه بر معنای تازه بخشیدن به گفتمان، بستری برای ایجاد بسط و اثبات معنایی گفتمان فراهم میآورد. هدف پژوهش حاضر تحلیل فرایند بسط و اثبات معنا در گفتمان مخزنالاسرار است، بنابراین نگارنده جهت اثبات ادعاها و همچنین علمیکردن نتایج کار، از نظریۀ «روش سازی معنایی» ونسان ژوو (1997) مدد گرفته است. نتایج پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی- تحلیلی فراهم آمده نشان میدهد که نظامی در مخزنالاسرار در هر مقاله ابتدا اطلاعاتی کلی در یک گفتمان با فضای خاص میآورد، سپس با محدود کردن دامنۀ کلام، سخن خود را به حکایتی متصل میکند که مضمون آن با ارزیابی یک شخصیت داستانی، مؤید و بسط دهندۀ معنا و مضمون گفتمان در آن مقاله است.
علمی- پژوهشی
تاریخ ادبیات ایران
مهدی رحیم پور
چکیده
پس از استقرار سلجوقیان در آسیای صغیر زبان فارسی در آنجا از رونق فراوانی برخوردار شد و سبب شد آثار متعددی به فارسی در آن سرزمین به رشتۀ تحریر درآید. درخصوص اینکه چه اثری برای اوّلین بار به فارسی در آناتولی تألیف شده، پژوهشهای زیادی صورت گرفته است و محقّقان ایرانی و ترکیهای در این زمینه مقالاتی را تألیف کردهاند. پیشتر حبیش بن ابراهیم ...
بیشتر
پس از استقرار سلجوقیان در آسیای صغیر زبان فارسی در آنجا از رونق فراوانی برخوردار شد و سبب شد آثار متعددی به فارسی در آن سرزمین به رشتۀ تحریر درآید. درخصوص اینکه چه اثری برای اوّلین بار به فارسی در آناتولی تألیف شده، پژوهشهای زیادی صورت گرفته است و محقّقان ایرانی و ترکیهای در این زمینه مقالاتی را تألیف کردهاند. پیشتر حبیش بن ابراهیم تفلیسی (متوفی 559 یا 579 قمری) را نخستین فارسینویس دیار روم دانستهاند که چند اثر به فارسی آن سرزمین نوشته است. امّا در سالهای اخیر رسالۀ دیگری با عنوان «کشفالعقبه» که در مجموعهای از رسائل که در قرن هشتم کتابت شده، مندرج است، به عنوان اوّلین اثر به زبان فارسی در آناطولی مطرح شده است. تاریخ تألیف این اثر اواخر قرن پنجم تخمین زده شده که بسیار جالب توجّه و قابل تأمّل است و در صورت اثبات این فرضیه تاریخ تألیف اوّلین اثر به فارسی در آناتولی بیش از نیم قرن عقبتر میرود و از لحاظ سابقۀ زبان و ادب فارسی در آسیای صغیر بسیار حائز اهمیت است. در این مقاله ضمن معرفی اجمالی رساله به قراینی اشاره شده که نشان میدهد این اثر میتواند به عنوان اوّلین اثر احتمالی در دیار روم پذیرفته شود.
علمی- پژوهشی
تصوف و عرفان
پروین گلی زاده؛ منوچهر جوکار؛ زینب رحمتی
چکیده
طرح جایگاه عنصر خارقالعاده در نظامی که جایگاه عناصر آن در نسبت درونی با طرح کلّی تعیین میشود، روشی درست برای بررسی ساختار داستانهای رئالیسم جادویی و حکایات عرفانی مشتمل بر رخدادهای شگفتانگیز است. برای نشاندادن پیوند ژرفساخت جادویی با طرح این آثار، ساختار روایی حکایات موجود در متون عرفانی اسرارالتوحید، رسالة قشیریّه، کشفالمحجوب، ...
بیشتر
طرح جایگاه عنصر خارقالعاده در نظامی که جایگاه عناصر آن در نسبت درونی با طرح کلّی تعیین میشود، روشی درست برای بررسی ساختار داستانهای رئالیسم جادویی و حکایات عرفانی مشتمل بر رخدادهای شگفتانگیز است. برای نشاندادن پیوند ژرفساخت جادویی با طرح این آثار، ساختار روایی حکایات موجود در متون عرفانی اسرارالتوحید، رسالة قشیریّه، کشفالمحجوب، مرصادالعباد من المبدأ الی المعاد و مصباحالهدایه و مفتاحالکفایه و نیز آثار داستانی صدسال تنهایی، مسخ، زیباترین غریق جهان، پیرمرد فرتوت با بالهایی عظیم و آئورا بر اساس الگوی «کلود برمون» با رویکرد ادبیات تطبیقی آمریکایی بررسی شده است تا پس از استخراج پیرفتهای اصلی، شباهتها و تفاوتهای ساختاری در پیرفت اصلی آثار بر اساس ترکیب پیرفتهای «واقعگرایانه» و «خارقالعاده» مشخّص شود. نتایج بهدستآمده نشان داد که در ساختار پیرفت اصلی آثار و شیوة استفادة آنها از پیرفت خارقالعاده یا واقعگرایانه شباهتهایی وجود دارد. ساختارهای مشترک در پیرفتهای اصلی آثار بررسیشده، «ساختار خطّی و بدون حذف پایهها»، «حذف وضعیّت متعادل اوّلیّه و آغاز با بحران» و «ساختار غیرخطّی» هستند. ترکیبهای مشترک پیرفتهای اصلی از نظر اشتمال بر واقعیّت یا امر خارقالعاده را نیز میتوان به صورت ترکیبهای «محذوف ـ خارقالعاده ـ واقعگرایانه»، «محذوف ـ خارقالعاده ـ خارقالعاده»، «خارقالعاده ـ خارقالعاده ـ خارقالعاده» نمایش داد.
علمی- پژوهشی
بلاغت و دستور زبان فارسی
محمدعلی موسی زاده؛ محمد طاهری خسروشاهی
چکیده
بر اساس شواهد تاریخی و مستندات فرهنگی، سرزمین قفقاز، دارای اشتراکات تاریخی و پیوندهای فرهنگی دیرینهای با ایران و مردمان آن است. یکی از این حوزههای مشترک که تأثیرات دو سویة فراوانی از روابط فرهنگی و تاریخی ایرانیان و ملّت قفقاز، در روزگاران دراز پدید آورده است، مسائل ادبی و حوزة تتبّعات شعری و تحقیقات مربوط به زبان و ادبیات است. ...
بیشتر
بر اساس شواهد تاریخی و مستندات فرهنگی، سرزمین قفقاز، دارای اشتراکات تاریخی و پیوندهای فرهنگی دیرینهای با ایران و مردمان آن است. یکی از این حوزههای مشترک که تأثیرات دو سویة فراوانی از روابط فرهنگی و تاریخی ایرانیان و ملّت قفقاز، در روزگاران دراز پدید آورده است، مسائل ادبی و حوزة تتبّعات شعری و تحقیقات مربوط به زبان و ادبیات است. بررسیهای نقدشناختی آثار گویندگانی چون نظامی گنجهای، خاقانی شروانی، مجیر بیلقانی، واله داغستانی و ... نشان میدهد که زبان شعری این سخنوران، نمیتواند با این شاعران آغاز گردد و در سخن همانها به اوج پختگی برسد. بیگمان در این میان، سنت و سابقهای در کار بوده و صد هزار دریای هنر و فضیلت پیش از آن دست در کار آفرینش هنری بوده است تا بزرگانی چون خاقانی و نظامی و مجیر از میان آنها سر برآورند. در این میان، یکی از شاخههای مهم جریان زبان و ادب فارسی در قفقاز، تألیف کتابهای دستور زبان و لغتنامه های فارسی است. نگاهی به سیر تاریخی تدوین و تألیف این کتابها نشان میدهد که پیشگامان تألیف کتابهای فرهنگ لغات و دستور زبان فارسی، نویسندگان قفقاز بودهاند. در تاریخ تدوین کتابهای دستور زبان، سرزمینهای قفقاز نقش بسیار مهمی دارند. این سرزمین یا خاستگاه مادری مؤلفان کتابها بودهاند و یا پذیرنده مؤلفانی غیربومی که در آن ناحیت ساکن شدهاند. ما در این مقاله ابتدا نگاهی کلّی به تاریخ دستورنویسی و لغتنامهنگاری در قفقاز میکنیم و سپس با رعایت اختصار و ایجاز، به معرفی چند تن از مؤلفان کتابهای لغت و دستور زبان فارسی می-پردازیم.
علمی- پژوهشی
ادبیات حماسی و اسطوره
چنگیز مولایی
چکیده
در میان آثار فاخر فارسی، درون مایۀ هیچ اثری به اندازۀ شاهنامۀ فردوسی با موضوع «ملیّت ایرانی» و «هویّت ملّی ایرانیان» گره نخورده است. عناصر و نمادهای ملّی نظیر «سرزمین» با مرزهای مشخّص جغرافیایی (خواه اساطیری یا واقعی)، آداب و رسوم و سنن، تاریخ، زبان ملّی مشترک و بالاخره جایگاه مردم و دین و دولت، جای جای در این اثر سترگ ...
بیشتر
در میان آثار فاخر فارسی، درون مایۀ هیچ اثری به اندازۀ شاهنامۀ فردوسی با موضوع «ملیّت ایرانی» و «هویّت ملّی ایرانیان» گره نخورده است. عناصر و نمادهای ملّی نظیر «سرزمین» با مرزهای مشخّص جغرافیایی (خواه اساطیری یا واقعی)، آداب و رسوم و سنن، تاریخ، زبان ملّی مشترک و بالاخره جایگاه مردم و دین و دولت، جای جای در این اثر سترگ و بی همتا تظاهر یافته است و به همین لحاظ شاهنامه را به حق «سند هویّت ملّی ایرانیان» دانسته اند. اما اینکه دوام و بقای «ملیّت ایرانی» تا چه اندازه مدیون حکیم طوس و شاهنامۀ او است، پرسشی است که گرچه در وهلۀ نخست پاسخ بدان دشوار می نماید، لیکن به نظر می رسد با مرور اجمالی تکوین پدیده هایی که به شکل گیری «ملیّت ایرانی» در جهان باستان و به تبع آن تدوین و تنظیم افسانه ها و روایت هایی انجامید که به طریق تاریخ روایی در باب تکوین ملیّت و مظاهر مختلف فرهنگی ایرانیان بازگو شده اند، بتوان پاسخی مناسب برای آن ارائه کرد.
علمی- پژوهشی
نظریه های ادبی
اسدالله واحد؛ محمّد علی کرم فر
چکیده
عصر صفوی از دورههای مهمّ در تاریخ زبان و ادب فارسی است که آثار ذیقیمتی از شعرا و ادبای جغرافیای فرهنگی این دوره به یادگار مانده است. حوزۀ فرهنگی شبه قارة هند و آسیای مرکزی، در این عهد اهمّیّت بیشتری داشته و سهم دانشمندان هند در حوزۀ لغت، نقد و زبانشناسی، گاه بیشتر از ادیبان ایرانی بودهاست. یکی از برجستهترین چهرههای ادبی شبه ...
بیشتر
عصر صفوی از دورههای مهمّ در تاریخ زبان و ادب فارسی است که آثار ذیقیمتی از شعرا و ادبای جغرافیای فرهنگی این دوره به یادگار مانده است. حوزۀ فرهنگی شبه قارة هند و آسیای مرکزی، در این عهد اهمّیّت بیشتری داشته و سهم دانشمندان هند در حوزۀ لغت، نقد و زبانشناسی، گاه بیشتر از ادیبان ایرانی بودهاست. یکی از برجستهترین چهرههای ادبی شبه قاره، سراج الدّین علیخان آرزوست که با و تصنیف بیش از بیست اثر، خدمات شایانی به ادب فارسی نمودهاست. مثمر یکی از آثار ارزشمند اوست. آرزو در این کتاب در باب مسائل زبانشناسی، فرآیندهای واجی ابدال، قلب، کاهش و افزایش واجی و تصرّفات ایرانیان در واژگان عربی و هندی سخن گفتهاست. او در نگارش این اثر به کتاب المُزهر سیوطی نظر داشتهاست. آرزو از پیشگامان گسترة زبانشناسی و جزء نخستین کسانی است که به سازواری میان زبان فارسی و هندی پی بردهاست. این اثر، فصولی دربارة سازواری و توافق فارسی و عربی، فارسی و هندی و تفریس آمده و سازواری واژگان فارسی و هندی را از جهات گوناگون بررسی شدهاست و علاوه بر آن در سرتاسر این اثر، کلمات متعدّدی را به تناسب موضوعات مطرحشده، مثال میزند. در این مقاله نگارندگان برآنند که برای مخاطبان با غور در اثر یادشده، با طرح شواهد، چشماندازی در زمینۀ سازواریهای زبان فارسی و هندی ارائه دهند.