علمی- پژوهشی
بلاغت و دستور زبان فارسی
محبوبه همتیان
چکیده
الگوی طراحی شده بر مبنای اقتضای حال نگاهی متفاوت به چراییِ کاربرد ساختهای زبانی و آرایههای بلاغی در کلام است. در این رویکرد چرایی و علت کیفیت یا چگونگی زبان بررسی و نقش اقتضائات عوامل گوناگون در این زمینه مطالعه میشود. و فراتر از دستور و بلاغت، ویژگیهای کلام و عوامل مؤثر در ایجاد آن و همچنین چگونگی ایجاد آن و چراییِ ویژگیهای ...
بیشتر
الگوی طراحی شده بر مبنای اقتضای حال نگاهی متفاوت به چراییِ کاربرد ساختهای زبانی و آرایههای بلاغی در کلام است. در این رویکرد چرایی و علت کیفیت یا چگونگی زبان بررسی و نقش اقتضائات عوامل گوناگون در این زمینه مطالعه میشود. و فراتر از دستور و بلاغت، ویژگیهای کلام و عوامل مؤثر در ایجاد آن و همچنین چگونگی ایجاد آن و چراییِ ویژگیهای کلام بررسی میشود.در این طرح با دیدی وسیع و بنیادی زمینههای مبنایی و مؤثر در ایجاد ویژگیهای ساختاری و زیباییشناسی زبان تبیین و این امکاناتِ بالفعل و بالقوه در زبان برای کشف و تبیین ویژگیهای کلام در نظر گرفته میشود و حتی گاهی در تحلیل محتوا و مفهوم آن نیز مؤثر است.این دیدگاه در واقع الگویی زبانی - شناختی است که علل وجود و ایجاد ویژگیهای زبان را در همۀ حوزههای زبانی و بلاغی بررسی میکند؛ این بررسی به حوزۀ صوری کلام محدود نمیشود؛ بلکه حوزۀ اصلی مطالعه در این نظریه نحوۀ کاربرد امکانات صوری زبان برای مفهومسازی و ایجاد و خلق معنا است. در واقع مطالعۀ ویژگیهای صوری و ظاهری زبان برای کشف معانی و مفاهیم کلام (هدف اصلی این دیدگاه)، از ملزومات و بهنوعی ضروریات تلقی میشود. این رویکرد بر کاربرد این امکانات زبانی متمرکز است. از سویی نقش آنها را در خلق معانی و مفاهیم بررسی میکند و از سوی دیگر نقش معانی و مفاهیم را در تعیین ویژگیهای ظاهری زبان تبیین میکند.
علمی- پژوهشی
محمود ندیمی هرندی
چکیده
خاکخواری، یعنی عادت به خوردنِ خاک وگِل و نظایر آن، سابقۀ طولانی در سراسر جهان دارد. این پدیده در متون کهن فارسی و عربی نیز به صورتهای مختلف انعکاس یافته است و طیفهای گوناگونی از مردم، اعمّ از زاهدان و صوفیان، خلفا و پادشاهان و دولتمردان، فُقرا، زنان، کودکان، دیوانگان و عموم مردم به آن گرایش داشتهاند. در این پژوهش به بررسیِ ...
بیشتر
خاکخواری، یعنی عادت به خوردنِ خاک وگِل و نظایر آن، سابقۀ طولانی در سراسر جهان دارد. این پدیده در متون کهن فارسی و عربی نیز به صورتهای مختلف انعکاس یافته است و طیفهای گوناگونی از مردم، اعمّ از زاهدان و صوفیان، خلفا و پادشاهان و دولتمردان، فُقرا، زنان، کودکان، دیوانگان و عموم مردم به آن گرایش داشتهاند. در این پژوهش به بررسیِ بازتابِ خاکخواری در متون نظم ونثر فارسی و عربی پرداختهایم. این پژوهش را به روش توصیفی- تحلیلی انجام دادهایم و با شناساییِ منابعِ گوناگونی که در آنها اشارهای به خاکخواری شده است و استناد به آنها به بررسی و تحلیل موضوع پرداختهایم.چنانکه از شواهد متون کهن برمیآید، خاکخواری، گذشتهاز جُنون، غالباً بهسببِ فقر، زُهد و ورع، التذاذ و اعتیاد، و یا ویارِ زنانِ باردار بوده است. رواجِ امثالِ گوناگون در میانِ اقوامِ ایرانی با مضمونِ خاکخواری نشانگرِ میزانِ شیوع و همچنین دشواریِ ترکِ این عادت بوده است. جُز زاهدانِ قرونِ نخستین اسلام که خاکخواری را نوعی زهد و ورع و پرهیز از امور دنیوی و تقیّد به حلالخواری و کمآزاری میپنداشتهاند، شاعران و نویسندگان اغلب برخورد منفی با این پدیده داشتهاند وآن را از عادتهای ناپسند و بیمارگونه شمردهاند و به خودداری از آن دعوت کردهاند. در متونِ طبّی خاکخواری را نوعی بیماری و مرض شناختهاند و راهکارهایی برای درمان آن ارائه دادهاند. در متون اخلاقی گِلخواری را از جملۀ اَمراضِ نفس شمردهاند و گاه در تمثیل، به اعتیادِ گِلخواری اشاره کردهاند. در متونِ دینی نیز خاکخواری حرام شمرده شده است.
علمی- پژوهشی
تصوف و عرفان
سالومه صیاد راجبی؛ محمد ابراهیم پور نمین؛ خسرو جلیلی کهنهشهری
چکیده
ادبیات صوفیه در دو صورت منثور و منظوم آن، بخشی بزرگ و مهم از ادبیات فارسی است با گونهها و زیرگونههای متنوعی چون دستینهها و آثار منثور و منظوم تعلیمی و نیز آثار خلاقهای که گزارشگر لحظات شور و اشراق صوفی در زبانی غنایی یا رمزی(سمبلیک) است. یکی از مواد اصلی و مشترک در میان تقریباً تمامی این انواع گوناگون، نقل «حکایات» و «اقوال» ...
بیشتر
ادبیات صوفیه در دو صورت منثور و منظوم آن، بخشی بزرگ و مهم از ادبیات فارسی است با گونهها و زیرگونههای متنوعی چون دستینهها و آثار منثور و منظوم تعلیمی و نیز آثار خلاقهای که گزارشگر لحظات شور و اشراق صوفی در زبانی غنایی یا رمزی(سمبلیک) است. یکی از مواد اصلی و مشترک در میان تقریباً تمامی این انواع گوناگون، نقل «حکایات» و «اقوال» مشایخ صوفی است. این پژوهش کوششی است برای ارائۀ تصویری دقیق و مستند از کمّ و کیفِ بازتابِ «حکایات» (و نه اقوالِ) مشایخ صوفی در مهمترین منظومههای تعلیمی صوفیانۀ فارسی شامل حدیقةالحقیقۀ سنایی، مثنوی معنوی مولانا، و هفتاورنگ جامی. نتایج این پژوهش نشان میدهد از مجموع 300 حکایت منقول در مجموع این آثار، گذشته از حکایات منسوب به پیران ناشناس (47 حکایت)، که بالاترین میزان حکایات را تشکیل میدهد، بیشترین حکایتها بهترتیب مربوط به بایزید(با 24مورد)، ابوسعید ابوالخیر(با 21 مورد) و شبلی(با 20 حکایت) است. همچنین حدود یکچهارم از مجموع کل حکایات، «حکایات کرامات»اند و مضمون بقیۀ حکایات، تعلیم معارف و مفاهیم صوفیانه است. گفتنی است در نگاهی تاریخی و تطبیقی، بهروشنیمیتوان افزایش توجه به نقل حکایاتِ کرامات را در فاصلۀ سنایی تا مولانا دید؛ چنانکه در حدیقةالحقیقه، هیچ حکایت کرامتی نقل نشده اما از میان 26 حکایت منقول در دفاتر ششگانۀ مثنوی مولانا، 15 حکایت، (یعنی حدود 60درصد حکایات) کرامتمحور است. درنهایت نیز میتوان مجموع منظومههای صوفیانۀ فارسی را در مقایسه با انواعی همچون تذکرهها و اولیانامهها و نیز عدهای از دستینههای کهن عربی، برخوردار از توجه کمتری به حکایات کرامات تلقی کرد.
علمی- پژوهشی
نظریه های ادبی
فاطمه جمالی؛ گلاره الوندپور؛ نرگس محمدی بدر
چکیده
در پژوهش حاضر، گفتمان عاشقانه ای از مولانا و شمس بر اساس دستور نقش گرای هلیدی تحلیل شده است. بررسی متن(گفتار و نوشتار) در تحلیل گفتمان، در حدی فراتر از ساختارهای صوری زبان صورت می گیرد. در کلام و متون عاشقانه با توجه به بیان انتزاعی گوینده، تصاویر ذهنی به گونه ای خاص رمزگذاری شده اند. هدف اصلی در این پژوهش، پی بردن به چگونگی بازنمایی ...
بیشتر
در پژوهش حاضر، گفتمان عاشقانه ای از مولانا و شمس بر اساس دستور نقش گرای هلیدی تحلیل شده است. بررسی متن(گفتار و نوشتار) در تحلیل گفتمان، در حدی فراتر از ساختارهای صوری زبان صورت می گیرد. در کلام و متون عاشقانه با توجه به بیان انتزاعی گوینده، تصاویر ذهنی به گونه ای خاص رمزگذاری شده اند. هدف اصلی در این پژوهش، پی بردن به چگونگی بازنمایی عواطف موجود در این گفتمان عاشقانه، همچنین دستیابی به شباهت ها و تفاوت های احتمالی در بروز بیان احساسات درونی آن هاست. این پژوهش به این سؤال پاسخ می دهد که ویژگی های کلام عاشقانۀ مولانا و شمس چگونه براساس دستور نقش گرای هلیدی مشخص می شود. فرضیۀ تحقیق این است که دستور نقش گرای هلیدی در تحلیل گفتمان متون عاشقانه کارآمد است. بر همین اساس یک غزل از مولانا و بیان عاشقانه ای از شمس تبریزی به صورت موردی انتخاب شده است تا بتوانیم ابعاد گسترده تری از این بحث را به دست آوریم. بافت متن به شیوۀ توصیفی- تحلیلی؛ به کمک هر سه فرانقش اندیشگانی ، بینافردی و متنی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که بسامد بالای فرایند رفتاری در غزل مولانا، نشان دهندۀ تجربۀ دیداری او از معشوق و توجه خاص وی به توصیف حالات رفتاری معشوق است. بسامد بالای فرایند وجودی در کلام شمس مفهوم وجود این عشق را آشکار می کند.
علمی- پژوهشی
تصوف و عرفان
محمدرضا حسنی جلیلیان؛ مرتضی شکری؛ علی نوری
چکیده
معنای زندگی مفهومی مربوط به دوران معاصر است. انسان سنتی در سایة معنایی میزیست که برآمده از دین و اسطوره بود، و انسان مدرن معنا را در علم و عقل و پیشرفت جستوجو میکرد، اما انسان معاصر – مشخصاً از جنگ جهانی دوم به بعد – با رد فرا روایتهای پیشین در برهوت بیمعنایی سرگردان است. بحرانِ معنا، دلمشغولی اصلی روزگار کنونی است. ...
بیشتر
معنای زندگی مفهومی مربوط به دوران معاصر است. انسان سنتی در سایة معنایی میزیست که برآمده از دین و اسطوره بود، و انسان مدرن معنا را در علم و عقل و پیشرفت جستوجو میکرد، اما انسان معاصر – مشخصاً از جنگ جهانی دوم به بعد – با رد فرا روایتهای پیشین در برهوت بیمعنایی سرگردان است. بحرانِ معنا، دلمشغولی اصلی روزگار کنونی است. مسألة اصلی این پژوهش، چگونگی درمان پیشنهادی دردِ بیمعنایی با رجوع به اندیشههای مولوی(604-672 ه.ق) و اکهارت تُله (1948- م) است. یدین منظور آراء آنان در این باب به روش توصیفی-تحلیلی مقایسه شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد مولوی، عامل اصلی گمگشتگی و بیمعنایی انسان را خودی میداند و عشق را فراگیرترین درمان برای بیماریهای وجودی معرفی میکند. عشقی که با پدیدار کردن شور زندگی و شیرینی هستی و همچنین غنیمت شمردن وقت و ایجاد نگاهی نو در جانِ عاشق، بیمعنایی را از میان برمیدارد. تُله، ذهن شرطی شده، تفکر قالبی، اسارت در مفهوم زمان و هویّت غیر اصیل را عوامل اصلی ایجاد بحرانِ معنا در روزگار معاصر میداند و برای حلّ این بحران، زیستن در لحظۀ حال را توصیه میکند. خدا در مرکز توجه مولوی است؛ اما برای تله، انسان اصل است. نفسِ مورد نظر مولانا با ذهنِ مورد نظر اکهارت شباهت دارد. عشقِ مولوی، آسمانی و معطوف به حضرت حق، و عشقِ تله، معطوف به هستی و تمامی موجودات است. هر دو عشق را موجب یگانگی با هستی میدانند.
علمی- پژوهشی
تاریخ ادبیات ایران
ابوالفضل حری
چکیده
در روایت پژوهی، بحث مؤلفههای ششگانۀ الگوی ارتباط روایی همیشه مسألهبرانگیز بوده است. این مؤلفهها به صدای روایت مربوط میشوند که یا بیرونی است یا درونی. سعدی در بیرونیترین جایگاه است که بوستان و گلستان را نگاشته است. اما شیخ شیراز مؤلف مستتر هم هست که واسطِ سعدی واقعی و سعدی روایتگر است و تصویر برساخته در ذهنیت خواننده از شیخ شیرازی ...
بیشتر
در روایت پژوهی، بحث مؤلفههای ششگانۀ الگوی ارتباط روایی همیشه مسألهبرانگیز بوده است. این مؤلفهها به صدای روایت مربوط میشوند که یا بیرونی است یا درونی. سعدی در بیرونیترین جایگاه است که بوستان و گلستان را نگاشته است. اما شیخ شیراز مؤلف مستتر هم هست که واسطِ سعدی واقعی و سعدی روایتگر است و تصویر برساخته در ذهنیت خواننده از شیخ شیرازی واقعی است. حال، صدای سعدی روایتگر، گلستان و به طریق اولی، دیباچه را به خواننده/روایتگیر انتقال میدهد. وانگهی، صدای سعدی شیرازی میتواند حاکی از ایدئولوژی وی در مقام مؤلف واقعی هم باشد. اما، بوستان و گلستان بلندگوی اعلان مواضع سعدی واقعی نیست، بلکه سعدی واقعی این نظرگاه را از رهگذر ابزارهای متنی تبیین میکند. دقیقتر، از طریق سعدی نویسنده یا مستتر بهتر میتوان دربارۀ ایدئولوژی سعدی شیرازی واقعی سخن گفت. این مقاله، جایگاه سعدی واقعی و مستتر/نویسنده را در دیباچۀ گلستان بررسی میکند. توسل به سعدی نویسنده ممکن است راهحلی برای بحث دربارۀ تضادها و تناقضها و گفتههای منسوب به سعدی واقعی محسوب شود، چه از این نظر، گلستان و بوستان دیگر آثار از آن سعدی نویسندهمحور است تا سعدی واقعی که در تذکرهها ذکر شده است.
علمی- پژوهشی
تصوف و عرفان
خلیل بیگزاده؛ احسان زندی طلب؛ ابراهیم رحیمی زنگنه
چکیده
بیداری به معنای از میان رفتن غفلت و ناآگاهی و یکی از مهمترین اصطلاحات در عرفان اسلامی است که مولوی در داستانهای مثنوی معنوی بارها از آن سخن گفته، ویژگیهای آن را بازنموده است. همچنین در روایتهای آیین ذن، ساتوری همین معنا را دارد و درک و تجربة آن اساس و جانمایة مراقبه و سلوک بهشمار میرود. بر این پایه، هدف این جستار، تحلیل یافتههای ...
بیشتر
بیداری به معنای از میان رفتن غفلت و ناآگاهی و یکی از مهمترین اصطلاحات در عرفان اسلامی است که مولوی در داستانهای مثنوی معنوی بارها از آن سخن گفته، ویژگیهای آن را بازنموده است. همچنین در روایتهای آیین ذن، ساتوری همین معنا را دارد و درک و تجربة آن اساس و جانمایة مراقبه و سلوک بهشمار میرود. بر این پایه، هدف این جستار، تحلیل یافتههای بیداری است از نگاه مولوی در مثنوی معنوی بهعنوان اثری شاخص در حوزة عرفان اسلامی ـ ایرانی با روایتهای ساتوری در مجموعههای «دروازة بی دروازه» و «صد و یک داستان ذن» که هر دو از مشهورترین نوشتهها در سنت عرفانی ذن یهشمار میروند. بازنمودن یکسانیها و ناهمسانیهای این دو مکتب فکری با روش توصیفی ـ تحلیلی سامان یافته است و تحلیل و تبیین دادههای پژوهش نشان میدهد، ویژگیهای بیداری در مثنوی معنوی و ساتوری در آیین ذن مانند: ناگهانیبودن، آگاهیبخشی و تکرارپذیری با یکدیگر همسانی دارند، اگر چه ویژگی ناگهانیبودن در روایتهای ساتوری بازتاب بیشتری دارد. همچنین ویژگی حیرتانگیزی که خصوصیتی فرعی و برآمده از نگاه مخاطب است، در روایتهای آیین ذن بازتاب فراوانی یافته که برخاسته از ساختار منطقگریز و تحلیلناپذیر این مکتب است. حال اینکه داستانهای مبتنی بر بیداری در مثنوی معنوی که در تطبیق با روایتهای ساتوری از بنیانهای عقلانی و منطقی مستحکمی پیروی میکنند، حایز این ویژگی نیستند.
علمی- پژوهشی
ادبیات غنایی و تعلیمی
علی اکبر سام خانیانی
چکیده
تحلیل گفتمان مبحث مشترکی بین زبانشناسی و شاخه های مختلف علوم انسانی و اجتماعی است و تلاش می کند انسجام صورت و مفهوم را در یک متن یا ساحت ارتباطی نشان دهد. متون ادبی از مهمترین محملهای گفتمان هستند. تحلیل گفتمان در آثار ادبی نه تنها در شناخت دقیقتر آثار بلکه در مردمشناسی، شناخت ساختارهای ارتباطی و بنمایههای اندیشگانی یک جامعه اهمیت ...
بیشتر
تحلیل گفتمان مبحث مشترکی بین زبانشناسی و شاخه های مختلف علوم انسانی و اجتماعی است و تلاش می کند انسجام صورت و مفهوم را در یک متن یا ساحت ارتباطی نشان دهد. متون ادبی از مهمترین محملهای گفتمان هستند. تحلیل گفتمان در آثار ادبی نه تنها در شناخت دقیقتر آثار بلکه در مردمشناسی، شناخت ساختارهای ارتباطی و بنمایههای اندیشگانی یک جامعه اهمیت دارد. گفتمان «ضداستبدادی» که از پیوستهای اصطلاح «استبداد» است در متون ادبی و تاریخی فارسی با شاخصه ها، مؤلفهها و عنوانهای منفاوت قابل پیجویی است. تحلیل گفتمان ضداستبدادی بروزهای این گفتمان انتقادی را در یک ساحت نشانهشناختی و مطالعۀ میانرشتهای بررسی مینماید. در پژوهش حاضر تحلیل فلسفی میشل فوکو دربارۀ پاریزیا و روش نورمن فرکلاف و تئون وندایک در تحلیل گفتمان مد نظر قرار گرفته است. با توصیف، تبیین و تفسیر ابعاد زبانشناختی، بلاغت وزیباشناسی متن، اثبات شده است که گستاخگویی سعدی در باب اول بوستان بعد فلسفی دارد و مصداق التزام به حقیقت است. همچنین با صورتبندی مفاهیم مؤلفه های مختلف گفتمان ضداستبدادی سعدی در باب اول نشان داده شده است.
علمی- پژوهشی
تاریخ ادبیات ایران
امیرافشین فرهادیان؛ محمد طاهری
چکیده
شماری از سرودههای حافظ با یکدیگر در ارتباطاند. تحلیل عناصر این پیوندها به درک دقیقتر اشعار، شناخت بهتر اندیشهها و رویکردهای شاعر و ترسیم بهتر سیمای شخصیتهای حاضر در سرودهها میانجامد. آگاهیهای حاصل از تأمل در روابط درونمتنی دیوان حافظ، میتواند در تصحیح اشعار کارایی داشته باشد. در این جستار با روش تحلیل محتوا و به ...
بیشتر
شماری از سرودههای حافظ با یکدیگر در ارتباطاند. تحلیل عناصر این پیوندها به درک دقیقتر اشعار، شناخت بهتر اندیشهها و رویکردهای شاعر و ترسیم بهتر سیمای شخصیتهای حاضر در سرودهها میانجامد. آگاهیهای حاصل از تأمل در روابط درونمتنی دیوان حافظ، میتواند در تصحیح اشعار کارایی داشته باشد. در این جستار با روش تحلیل محتوا و به شیوهی توصیفی-تحلیلی، نمونهای از نتایج سودمند توجه به روابط درونمتنی در تصحیح اشعار حافظ تبیین میشود. در بیت «نمیکند دل من میل زهد و توبه ولی/ به نام خواجه بکوشیم و فرّ دولت او»، از «خواجه» که در شمار شخصیتهای حاضر در گروهی از سرودههای حافظ است؛ سخن رفته است. دقت در روابط درونمتنی دیوان نشان میدهد مراد حافظ از «خواجه» در این بیت خواجه جلالالدین تورانشاه، وزیر مشهور شاهشجاع مظفری است. حافظ از این ممدوح خویش در شمار قابل توجهی از سرودهها یاد کرده است. تحلیل سرودههای مرتبط با او در دیوان حافظ، اطلاعات قابل توجهی از اندیشه و سیرهی او و روابطش با حافظ در اختیار ما مینهد. مفهوم بیت مورد نظر در تعارض کامل با آگاهیهای حاصل از تحلیل آن اشعار است. ناهمخوانی موجود، این گمان را به میان میآورد که احتمالاً ضبط کنونی بیت، با اشکال مواجه است. با مراجعه به نسخههای کهن و بررسی ضبطهای ثبت شده، بازیابی صورت صحیح بیت مذکور میسر گردید.
علمی- پژوهشی
بلاغت و دستور زبان فارسی
نسیم عظیمیپور؛ علی محمدی
چکیده
لطایف فی الاصول (تاریخ تألیف: 696 هجری قمری) از محمد بن محمد مرغینانی معروف به شمس دبیران کهنترین دانشنامۀ منظوم فارسی است که به دست ما رسیده است. این منظومۀ 4897 بیتی در دو موضوعِ اصلی «علم اصول» (شامل معرفت صفات و افعال حق و نبوّت انبیا) و «اصول اشعار» (شامل صنایع ادبی، عروض و قافیۀ فارسی) سروده شده است. مؤلف که از ادبا و علمای ...
بیشتر
لطایف فی الاصول (تاریخ تألیف: 696 هجری قمری) از محمد بن محمد مرغینانی معروف به شمس دبیران کهنترین دانشنامۀ منظوم فارسی است که به دست ما رسیده است. این منظومۀ 4897 بیتی در دو موضوعِ اصلی «علم اصول» (شامل معرفت صفات و افعال حق و نبوّت انبیا) و «اصول اشعار» (شامل صنایع ادبی، عروض و قافیۀ فارسی) سروده شده است. مؤلف که از ادبا و علمای اهل سنّتِ ماوراءالنهر بوده، این منظومه را پس از اقامت دهساله در آسیای صغیر در سنین پیری برای ارشاد فرزندان خویش ساخته و به وزیر مقتدر ایلخانی، صدرالدین احمد خالدی زنجانی ملقّب به صدر جهان (متوفی رجب 697) تقدیم داشته است. در مقالۀ حاضر یگانه نسخۀ خطی این کتاب که به خط شاعر است، خود شاعر، مهدیالیه کتاب و موضوعات و علوم مطروحه در آن معرفی شده است. لطایف فی الاصول مرجعی است برای آگاهی از تنوّعات نسبی و سنن گاه متفاوت در طبقهبندی علوم، بهویژه علوم دینی، و سیر تحوّلات آن در میان دانشمندان اسلامی. تمرکز این مقاله اما بر وجوه ادبی متن است.
علمی- پژوهشی
تصوف و عرفان
آرزو پوریزدانپناه کرمانی؛ زینب شیخ حسینی
چکیده
مکتوبات یکی از گونههای مهم ادبیّات و انواع نثر فارسی است که در دورههای مختلف تاریخی از نظر ادبی، اجتماعی، تاریخی و سیاسی از اهمّیت شایانی برخوردار بوده است. عرفای اسلامی با استفاده از فن مکتوبنگاری و با پیروی از پیشوایان دین، اقدام به نگارش نامههایی برای انتقال آموزههای عرفانی و هدایت سالکان طریقت کردهاند. عبدالله قطب یکی ...
بیشتر
مکتوبات یکی از گونههای مهم ادبیّات و انواع نثر فارسی است که در دورههای مختلف تاریخی از نظر ادبی، اجتماعی، تاریخی و سیاسی از اهمّیت شایانی برخوردار بوده است. عرفای اسلامی با استفاده از فن مکتوبنگاری و با پیروی از پیشوایان دین، اقدام به نگارش نامههایی برای انتقال آموزههای عرفانی و هدایت سالکان طریقت کردهاند. عبدالله قطب یکی از عارفان برجستة قرن نهم هجری است که اقدام به تأسیس جامعهای آرمانی و مدینهای فاضله با عنوان «اخوان آباد» در حوالی جهرم کرد. وی از طریق نگارش مکتوبات به ادارة این جامعة آرمانی و هدایت و تعلیم مریدان خود پرداخت؛ مکتوباتی که هم از نظر نثر شیوای فارسی و هم از نظر دربرداشتن نکات ارزشمند عرفانی برای ارشاد و تعلیم سالکان درخور توجّه است. بر این اساس، در این جستار با روش تحلیلی ـ توصیفی ساختار مکاتیب قطب مورد بررسی قرار گرفته است. یافتههای تحقیق حکایت از آن دارد ویژگیهای سبکی نگارش قطب، یعنی گرایش به سادهنویسی و ایجاز و اختصار، ساختار مکتوبات وی را دستخوش تغییر قرارداده و همین امر سبب تفاوت مکاتیب قطب در قیاس با سایر مکتوبات عرفانی شده است. این مکتوبات در زمرة مکتوبات اخوانی و چند سویه جای میگیرد.
علمی- پژوهشی
ادبیات غنایی و تعلیمی
علیرضا نبی لو
چکیده
در پژوهش حاضر کوشیده میشود با مراجعه به نسخههای خطی دو شرح مهم مخزن الاسرار نظامی یعنی شرح محمد بن قوام بلخی معروف به کرّی مربوط به قرن هشتم هجری و شرح قاضی ابراهیم تتوی متعلق به قرن یازدهم هجری، ابیاتی از مخزن الاسرار انتخاب شود، و شرح و تحلیل هر دو شارح درباره این ابیات بررسی و مقایسه گردد. شرح محمد بن قوام بلخی از قدیمی ترین شروح ...
بیشتر
در پژوهش حاضر کوشیده میشود با مراجعه به نسخههای خطی دو شرح مهم مخزن الاسرار نظامی یعنی شرح محمد بن قوام بلخی معروف به کرّی مربوط به قرن هشتم هجری و شرح قاضی ابراهیم تتوی متعلق به قرن یازدهم هجری، ابیاتی از مخزن الاسرار انتخاب شود، و شرح و تحلیل هر دو شارح درباره این ابیات بررسی و مقایسه گردد. شرح محمد بن قوام بلخی از قدیمی ترین شروح مخزن الاسرار است که نسخه خطی آن در دسترس است و شارحان بعدی غالبا از این اثر تاثیر پذیرفته اند؛ قاضی ابراهیم تتوی در شرح خود بر مخزن الاسرار، مکرر از محمد قوام بلخی یاد کرده است. در این پژوهش ضمن مقایسه شرح ابیات از هر دو شارح نشان داده میشود که قاضی ابراهیم صرفا مقلد نبوده و در برخی ابیات دست به نوآوری زده و شرح و تحلیل متفاوتی ارایه داده و در برخی ابیات نیز رد پای تقلید مشهود است. برای این منظور چند بیت که بعضا دشواری و ابهامی دارند انتخاب شده تا مشخص شود که آیا این شروح در تحلیل آنها راهگشا و بسنده هستند یا از عهده رفع ابهام بر نیامده اند و مشکل کماکان باقی مانده است، در عین حال میزان تاثیرپذیری قاضی ابراهیم یا ابتکار او نیز نشان داده میشود.