مقالاتی که در سامانه ثبت شده و تمامی فرآیند ارزیابی و داوری را طی کرده و اصلاحات بازنگری (در صورت لزوم) به انجام رسیده باشد، در صورتی که سردبیر نشریه آنها را در وضعیت پذیرش آنلاین قرارد داده باشد در قسمت مقالات آماده انتشار نمایش داده میشود.
علمی- پژوهشی
نظریه های ادبی
ابراهیم اقبالی؛ اباصلت احمدی دیزج؛ محمد خاکپور؛ محمدرضا عابدی
چکیده
مشتاقان فرهنگ و ادب ایرانی همواره در کشورهایی مانند هند، پاکستان، افغانستان و ... در پی التذاذ ادبی و دریافت صحیح از متون فارسی بوده، در تفهیم آنها اهتمام ورزیده و به شرح آثاری مثل شرفنامه نظامی گنجوی پرداختهاند. نگارندگان در این مقاله به روش کتابخانهای به کاربرد واژهها، ریختشناسی نوشتاری و دستور زبان در نسخ خطی شروح شرفنامة ...
بیشتر
مشتاقان فرهنگ و ادب ایرانی همواره در کشورهایی مانند هند، پاکستان، افغانستان و ... در پی التذاذ ادبی و دریافت صحیح از متون فارسی بوده، در تفهیم آنها اهتمام ورزیده و به شرح آثاری مثل شرفنامه نظامی گنجوی پرداختهاند. نگارندگان در این مقاله به روش کتابخانهای به کاربرد واژهها، ریختشناسی نوشتاری و دستور زبان در نسخ خطی شروح شرفنامة نظامی گنجوی تأکید نموده با توجه به ویژگیهای زبانی و سبکی آنها را به دلیل هم-پوشانی و همسانی نثرشان توصیف میکنند. نتایج این بررسی بعد از معرفی مختصر نسخ خطی شروح شرفنامه بهعنوان متون علمی- ادبی نشاندهندۀ آن است که همه شارحان با نگرش به محدوده مکانی آنها، شبهقاره هند، بر زبان فارسی تسلط خوبی داشته و معانی و مفاهیم را با واژگان و جملاتی ساده، قابلفهم، صریح، روشن و منطبق با زبان معیار هند و حتی ایران آن زمان مستقیم انتقال دادهاند. در عین سادهنویسی، از واژههای عربی و بومی یا اصطلاحات فنون ادبی و دیگر علوم و نیز آیات قرآنی و احادیث و عبارتهای عربی بهره برده، از اطناب و زیادهگویی و کاربرد واژههای مترادف و پیدرپی پرهیزکردهاند. علاوه بر این در شروح خطی مختصات دستوری مانند ترکیبات نحوی اضافی وصفی، ترکیبات و تکیهکلامهای عربی، آیات و احادیث، افعل تفضیل، حروف و اسامی و افعال ساده و کهن استفادهشده و نثر آنها را از یکدستی دور کرده است پس سبک آنها ازنظر واژگان و ریختشناسی، در مؤلفههای گزینش، ابداع و ساخت واژگان و رسمالخط بیشتر منطبق با ویژگیهای نثر دوره غزنوی و سلجوقی (بینابین) بوده، نشانگر علمی بودن نثرآنهاست.
علمی- پژوهشی
شعر معاصرایران
مهسا امجدی تنورآغاج؛ ابراهیم اقبالی
چکیده
مقاله حاضر، نگاهی به پدیده حسآمیزی از دیدگاه نظریه استعاره مفهومی است و به تحلیل حسآمیزیهای موجود در شعر سهراب سپهری پرداختهاست. بعضی از پژوهشگران علوم شناختی، با پیش چشم داشتن سلسله مراتب حواس اولمان، حسآمیزی را گونهای از استعاره مفهومی دانستهاند؛ همچنان که در ساخت استعاره مفهومی، یک حوزه مفهومی عینی بر یک حوزه مفهومی ...
بیشتر
مقاله حاضر، نگاهی به پدیده حسآمیزی از دیدگاه نظریه استعاره مفهومی است و به تحلیل حسآمیزیهای موجود در شعر سهراب سپهری پرداختهاست. بعضی از پژوهشگران علوم شناختی، با پیش چشم داشتن سلسله مراتب حواس اولمان، حسآمیزی را گونهای از استعاره مفهومی دانستهاند؛ همچنان که در ساخت استعاره مفهومی، یک حوزه مفهومی عینی بر یک حوزه مفهومی انتزاعی افکنده میشود تا آن را روشن سازد، در حسآمیزی نیز عناصر مربوط به حواس ضعیفتر به حیطه حواس قویتر برده میشوند تا موجب درک بهتری از مفهوم شوند.
این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی کوشیدهاست از منظر متفاوتی به صنعت پرتکرار حسآمیزی در شعر سپهری نگاه کند و جسمانیت مستتر در ظاهر انتزاعی آثار او را نشان دهد. نتیجه حاصل از بررسی بیش از صد مورد شواهد شعری از سپهری، نشان میدهد که تقریبا تمام حسآمیزیهای موجود در شعر او، استعارههایی مفهومی هستند که از الگوی سلسله مراتب حواس تبعیت میکنند. به عبارت دیگر، سپهری همواره در حسآمیزیهایش مفهوم انتزاعی را به عینیت و تجسم نزدیک کردهاست. این نکته نمایانگر آن است که شعر او بر خلاف ظاهر انتزاعی، باطنی جسمیتیافته و کاملا زمینی دارد.
علمی- پژوهشی
تصوف و عرفان
رحمان مشتاقمهر؛ مهناز نظامی عنبران
چکیده
علاوه بر وجود تعداد قابل ملاحظهای از رباعیات شعرای متقدم در میان رباعیات منسوب به مولانا، رباعیاتی نیز در دیوان او یافت میشود که مولانا در سرایش آنها به رباعیات دیگران توجه داشته و از آنها الهام گرفتهاست. او گاه بیت یا مصرعی از یک رباعی را تضمین کرده و در موارد بسیاری نیز به تتبع از ساختار برخی از رباعیات، به استقبال رباعیات ...
بیشتر
علاوه بر وجود تعداد قابل ملاحظهای از رباعیات شعرای متقدم در میان رباعیات منسوب به مولانا، رباعیاتی نیز در دیوان او یافت میشود که مولانا در سرایش آنها به رباعیات دیگران توجه داشته و از آنها الهام گرفتهاست. او گاه بیت یا مصرعی از یک رباعی را تضمین کرده و در موارد بسیاری نیز به تتبع از ساختار برخی از رباعیات، به استقبال رباعیات شعرای پیش از خود رفتهاست. در این پژوهش با بررسی و مقایسۀ رباعیات مولانا با رباعیات موجود و در دسترس شعرای پیشین، تا حدودی سرچشمهها و منابع الهامگیری و تأثیرپذیری مولانا از رباعیات پیشینیان مشخص گردید. در نقد ادبی معاصر، در زمینۀ رابطۀ یک متن با متون دیگر، این مقوله از رباعیات مولانا در نظریۀ بینامتنیت ژنت در دو حوزۀ بینامتنیت غیر صریح و ضمنی قرار گرفته و با آن قابل انطباق است. مولانا از شعرای متقدم بسیاری در رباعیاتش الهام گرفتهاست، اما در این میان عمدهترین سرچشمههای الهامگیری او در رباعیاتش به شعرایی از قبیل سنایی، اوحدالدین کرمانی، عطار و خیام نیشابوری تعلق دارد.
علمی- پژوهشی
تصوف و عرفان
اسدالله واحد؛ هادی صادقی؛ محمد مهدی پور؛ ابراهیم رنجبر
چکیده
«احمد یسوی» یکی از مشایخ مشهور و تأثیرگذار در خطّۀ ترکستان در قرن ششم بوده است. حرکت صوفیانه و سلوک عرفانی وی به نام «یسویّه» در جهان اسلام شهرت یافته است که در اسلامی شدن آناتولی نقش مهمی ایفا کردهاست و با فراز و نشیبهایی در آسیای صغیر حیات داشته است. یسویّه به عنوان اولین طریقتی تلقّی میشود که در میان ترکان پدید آمد؛ ...
بیشتر
«احمد یسوی» یکی از مشایخ مشهور و تأثیرگذار در خطّۀ ترکستان در قرن ششم بوده است. حرکت صوفیانه و سلوک عرفانی وی به نام «یسویّه» در جهان اسلام شهرت یافته است که در اسلامی شدن آناتولی نقش مهمی ایفا کردهاست و با فراز و نشیبهایی در آسیای صغیر حیات داشته است. یسویّه به عنوان اولین طریقتی تلقّی میشود که در میان ترکان پدید آمد؛ این جریان دینی ابتدا در شهر «یسی» یا «ترکستان» پدیدآمد و سپس آوازۀ آن کل ماوراءالنّهر را درنوردید و در آسیای صغیر نیز گسترش یافت. اهمّیّت اصلی طریقت یسویّه از این منظر است که توانست متناسب با سطح اندیشه، زبان و فرهنگِ ترکمانان، از ترکستان تا آناتولی، عقاید عرفانی و آداب و اصول صوفیانهشان را اشاعه و تبلیغ کند و با استفاده از اشعار عامیانۀ آهنگینی که ریشه در روح ملّی و آداب آن قوم داشت، روح بسیط و بیآلایش آنها را مجذوب اسلام و تصوّف کند و در نهایت فرهنگ و اجتماع آسیای صغیر را آمادۀ ورود و پذیرش آرای فرقههای مختلفی که اغلب آنها اصل خراسانی داشت، گرداند. با توجه به اینکه تاکنون تحقیقی در مورد نقد و بررسی آراء و آدابِ یسویّه و گسترش این طریقت در آسیای صغیر صورت نپذیرفتهاست. نگارندگان این پژوهش برآنند که با استناد به آثار مکتوب و منسوبِ شخصِ احمد یسوی، به شرح و تفسیر عقاید صوفیانه و آداب طریقت یسویّه و تطبیق آنها با تصوّف خراسان بپردازند تا از این طریق ماهیّت عرفانی و تأثیر فرهنگی و فکری این طریقت در آسیای صغیر آشکار و مشخّص شود.
علمی- پژوهشی
شعر معاصرایران
عباس باقی نژاد
چکیده
فصل پاییز و پدیدهها و عناصر پاییزی، از موضوعات محوری در شعر کودک به شمار میآیند. در این نوشتار، رویکرد شاعران کودک و انگیزههای آنان در بهرهمندی از جاذبههای دیداری و قابلیتهای طبیعی و زیستی فصل پاییز بررسی و تبیین شده؛ همچنین، چگونگی بهرهمندی شاعران کودک از ظرفیتهای نمادین و اساطیری پاییز در جهت دستیابی به اهداف شعر ...
بیشتر
فصل پاییز و پدیدهها و عناصر پاییزی، از موضوعات محوری در شعر کودک به شمار میآیند. در این نوشتار، رویکرد شاعران کودک و انگیزههای آنان در بهرهمندی از جاذبههای دیداری و قابلیتهای طبیعی و زیستی فصل پاییز بررسی و تبیین شده؛ همچنین، چگونگی بهرهمندی شاعران کودک از ظرفیتهای نمادین و اساطیری پاییز در جهت دستیابی به اهداف شعر کودک، تشریح و تحلیل گردیده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد بعضی از اشعاری که با موضوعیت پاییز در حوزۀ شعر کودک آفریده شدهاند، در ایجاد پیوند عاطفی و هنری، میان مظاهرِ فصلِ پاییز و مخاطبان کودک موثر بوده؛ همچنین در آشناساختن خوانندگان با محیط پیرامون و دگرگونیهایی که به واسطۀ رسیدن فصل پاییز در طبیعت و نیز در حیطۀ زندگی انسانی رخ میدهد، نقش ایفا میکنند؛ دیگر اینکه اشعار پاییزی کودکان بر اساس نمونههای مورد رجوع در این پژوهش، قابل تفکیک به چند گونۀ کلی با عناوینِ «رویکرد تصویری»، «رویکرد کلاسیک»، «رویکرد تصویری- شناختی» و «رویکرد عام» توانند بود و هر یک از اینگونهها دارای ماهیت و مختصاتی مستقل بوده و برآیند نگرش، سبک و شیوۀ بیانی خاصی هستند که شاعران کودک از آن برخوردارند.
علمی- پژوهشی
بلاغت و دستور زبان فارسی
فاطمه هجری؛ امیر مومنی
چکیده
ایجاز از مباحث مهم در دانش معانی است و دو گونه دارد؛ ایجاز حذف و ایجاز قصر. این بحث در متون بلاغی چنان که باید تدوین و تشریح نشده و چارچوب نظری روشنی برای شناخت مفهوم آن به خواننده ارائه نشده است. دقیق نبودن نمونهها، تداخل مثالهای اطناب در ایجاز، درک نادرست از مفهوم «کوتاهی جمله»، محدود و تکراری بودن مثالها، زیادهگویی و ...
بیشتر
ایجاز از مباحث مهم در دانش معانی است و دو گونه دارد؛ ایجاز حذف و ایجاز قصر. این بحث در متون بلاغی چنان که باید تدوین و تشریح نشده و چارچوب نظری روشنی برای شناخت مفهوم آن به خواننده ارائه نشده است. دقیق نبودن نمونهها، تداخل مثالهای اطناب در ایجاز، درک نادرست از مفهوم «کوتاهی جمله»، محدود و تکراری بودن مثالها، زیادهگویی و تعدد نابجای عنوانها، و عربیمآبی و نامأنوسگرایی، از دلایل این امر است. افزون بر آن، بحث حذف در مبحث جملههای خبری نیز آمده است (حذف مسندالیه، مسند)؛ اما دربارۀ نسبت آن با ایجاز حذف سخنی نرفته است. مهمترین این کاستیها دقت نکردن در ارائۀ مثالهاست که بیشتر حاصل تداخل نمونههایی از هر دو نوع ایجاز، در نظر نگرفتن تمامی موارد حذف یا قصر است. اساسیتر اینکه بلاغتنویسان هر جملۀ کوتاهی را در زمرۀ ایجاز قصر قرار دادهاند، در حالی که دو شرط اصلی برای در زمرۀ ایجاز قصر قرار دادن جملههای کوتاه، مناسبت با تعریف ایجاز گنجاندن معانی بسیار در الفاظی اندک و وجود معانی مختلف و مکمل در جملههای کوتاهِ متعدد و پیدرپی است. برایناساس تشریح و نقد این پراکندگیها ضروری مینماید و میتواند افزون بر رفع کاستیهای مذکور، سبب انسجام مبحث ایجاز در متون بلاغی و بهرهوری بیشتر از آن شود. در مقالۀ حاضر کوشش شده است با بازخوانی تحلیلی-انتقادی آثار بلاغت نویسان فارسی در گذشته و امروز، به نقد مباحث مرتبط با ایجاز، پرداخته شود.
علمی- پژوهشی
تصوف و عرفان
محسن پورمختار
چکیده
در بین حدود هفتاد قول که از شاه بن شجاع کرمانی باقی مانده است، دوازده قول به نام عارفان دیگری هم نقل شده است. هشت قول به نام ذوالنون مصری، یک قول به نام بایزید بسطامی، دو قول به نام ابوعثمان حیری نیشابوری و یک قول به نام ابوسعید ابوالخیر. در مقاله حاضر در باب گوینده اصلی این دوازده قول بحث شده و بر پایه استدلالهای ذیل، انتساب آنها به ...
بیشتر
در بین حدود هفتاد قول که از شاه بن شجاع کرمانی باقی مانده است، دوازده قول به نام عارفان دیگری هم نقل شده است. هشت قول به نام ذوالنون مصری، یک قول به نام بایزید بسطامی، دو قول به نام ابوعثمان حیری نیشابوری و یک قول به نام ابوسعید ابوالخیر. در مقاله حاضر در باب گوینده اصلی این دوازده قول بحث شده و بر پایه استدلالهای ذیل، انتساب آنها به شاه کرمانی مرجّح دانسته شده است. یک: راویان سخنان شاه کرمانی دارای اعتبار ویژهاند. راوی نخست ابوعبدالرحمان سُلمی نیشابوری، اقوال شاه را از طریق دو تن از شاگردان برجسته ابوعثمان حیری روایت کرده و حیری خود شاگرد شاه بوده و سخنان او را در دفتری مخصوص نگاشته بوده است. راوی دوم خواجه علی سیرجانی علاوه بر اینکه یکی از مشایخ بزرگ تصوف است و صاحب کتاب مهم البیاض و السواد، همشهری شاه و از علاقهمندان جدی اوست. دو: اقوال سهگانی یعنی سخنانی که در آنها از نشانههای سهگانه یاد شده، یک ویژگی مهم سبکی سخنان شاه شجاع کرمانی به شمار میروند و انتساب آنها به شاه کرمانی پذیرفتنیتر است. سه: طبق قاعده استناد به اشهر طبیعی است که سخنان شاه کرمانی به عارفان مشهورتر از او منسوب شدهباشند.چهار: حجم فوق العاده کتاب حلیة الأولیاء و کثرت نسبی سخنان ذوالنون در آن امکان انتساب اشتباه به او را بیشتر میکند.
علمی- پژوهشی
ادبیات داستانی
مهناز ابهری؛ منیژه فلاحی؛ علی اسکندری
چکیده
بررسی و تحلیل چگونگی تقابل سنت و تجدد در تاریخ ایران بر اساس رمان« طوبا و معنای شب»اثر شهرنوش پارسی پور است. رمان شامل رخدادهای چند دورۀ پرحادثه از تاریخ معاصر ایران است که با محور قرار دادن زندگی طوبا، می باشد. حوادث رمان در متن تحولات سیاسی از آستانۀ جنبش مشروطه خواهی تا دهه های پایانی حکومت پهلوی دوم و مبارزات می گذرد. پارسی ...
بیشتر
بررسی و تحلیل چگونگی تقابل سنت و تجدد در تاریخ ایران بر اساس رمان« طوبا و معنای شب»اثر شهرنوش پارسی پور است. رمان شامل رخدادهای چند دورۀ پرحادثه از تاریخ معاصر ایران است که با محور قرار دادن زندگی طوبا، می باشد. حوادث رمان در متن تحولات سیاسی از آستانۀ جنبش مشروطه خواهی تا دهه های پایانی حکومت پهلوی دوم و مبارزات می گذرد. پارسی پور درخلال آن زندگی نسلها را با محوریت زندگی طوبا به تصویر کشیده است. از این چشم انداز، رمان «طوبا و معنای شب» داستان زندگی وکشاکشهای انسان است که علاوه بر زیستن در متن کشاکشهای سیاسی و اجتماعی، درگیر آشوبها و درگیریهای روانی برخاسته از موج تجدد خویش است.
نتایج نشان می دهد که تقابل سنت و تجدد از آستانۀ مشروطیت تا وقوع انقلاب در عرصه های مختلف جامعۀ ایران جریان داشته و علاوه بر حوزۀ سیاست و حکمرانی، مناسبات خانوادگی و اجتماعی را نیز دگرگون کرده است. درهرزمان از این دوره، از یک سو پیشروی جلوه ها و نمودهای تجدد در عرصۀ فردی و اجتماعی، سیاسی است و از سوی دیگر مقاومت معیار ها و موازین سنت را در برابر تجدد می توان مشاهده کرد. یافته ها مؤید آن است که رویکرد اقشار مختلف جامعه به تجدد، متناسب با میزان تحصیلات، خاستگاه طبقاتی و اجتماعی آنان از یکدیگر تمایز می یابد. از این حیث، می توان آن ها را در سه طیف پذیرندگان مبانی و اندیشه های تجدد ، مخالفان ابعاد اجتماعی و سیاسی تجدد و سرگشتگان در برابر تجدد صورتبندی کرد.
علمی- پژوهشی
تصوف و عرفان
امیرحسین همتی
چکیده
قرن پنجم، در سیرِ تاریخیِ تصوّف، دوران طلایی این مَسلک، از نظر بالندگی است. ظهورِ مشایخ متعدد، و همچنین کمالِ تعدادی از عالمانِ عارف را در این دوران میتوان دید. بررسیِ احوال و مقاماتِ برجای مانده از معاریفِ این روزگار، مشخص میکند میانِ برخی از ایشان، صرف نظر از تقارن در ایامِ حیات، یا اشتراک در زیستبومِ جغرافیایی، روابطی ...
بیشتر
قرن پنجم، در سیرِ تاریخیِ تصوّف، دوران طلایی این مَسلک، از نظر بالندگی است. ظهورِ مشایخ متعدد، و همچنین کمالِ تعدادی از عالمانِ عارف را در این دوران میتوان دید. بررسیِ احوال و مقاماتِ برجای مانده از معاریفِ این روزگار، مشخص میکند میانِ برخی از ایشان، صرف نظر از تقارن در ایامِ حیات، یا اشتراک در زیستبومِ جغرافیایی، روابطی از نوع استادی و شاگردی، یا پیوندهای مرادی و مریدی، و همچنین ملاقات و مُراوده، برقرار بوده است. دو تن از نامآورانِ زمانۀ مذکور، که مناسباتی ویژه میانِ ایشان وجود داشت، ابوالقاسم قشیری و ابوسعیدابوالخیر هستند. این در حالی است که برخی بر مبنای چند استدلالِ کلی، ضمن انکارِ مُراودات این دو، هر سندِ تاریخی را که در این باب وجود دارد، ساختگی میدانند. این جُستار در پیِ آن است تا ضمن بحث دربارۀ این استدلالها، با بهرهگیری از اسنادِ کهن، و استناد به آنچه مؤیدِ اعتبارِ آنهاست، صحت یا سُقمِ مناسبات این دو شیخ را در بوتۀ نقد قرار دهد. نتایجِ حاصل از این پژوهش مؤید آن است که میانِ قشیری و ابوسعید، مراوداتی ویژه، نه فقط میانِ دو شخص، بلکه تا حدِّ شکلگیریِ روابطِ مستحکمِ خانوادگی، برقرار بوده است.