علی اصغر بابا صفری؛ محمدامین محمدپور
دوره 68، شماره 232 ، خرداد 1395، صفحه 1-15
چکیده
داستانها و اشعار مبتنی بر توصیف اعمال پهلوانی و بزرگیها و افتخارات قومی را در تعریف سنتی، حماسه میگویند. شعر حماسی از جمله جریانهای عمدة شعر معاصر است که ویژگیهای حماسی آن متناسب با شرایط تاریخی دگرگون شده است. در این پژوهش برای توصیف حماسه، متناسب با نیازهای بیانی تازه، ابتدا به روند تطور تعریف حماسه تا دورهء معاصر اشاره ...
بیشتر
داستانها و اشعار مبتنی بر توصیف اعمال پهلوانی و بزرگیها و افتخارات قومی را در تعریف سنتی، حماسه میگویند. شعر حماسی از جمله جریانهای عمدة شعر معاصر است که ویژگیهای حماسی آن متناسب با شرایط تاریخی دگرگون شده است. در این پژوهش برای توصیف حماسه، متناسب با نیازهای بیانی تازه، ابتدا به روند تطور تعریف حماسه تا دورهء معاصر اشاره شده و سپس نمودهای حماسی در شعرهای سیاوش کسرایی کاویده میشود. در این پژوهش اشعار حماسی سیاوش کسرایی در سه بخش بررسی وتحلیل شده است: ویژگیهای محتوایی ( شکل روایی اسطوره و حماسه های مردمی )، موسیقی حماسی و ویژگیهای زبانی ( بهرهگیری از زبان و کاربردهای باستانگرایانه، ذکر اسامی اسطورهای، ذکر ابزار جنگی، بهرهگیری نمادین از عناصر طبیعت ). نتایج این پژوهش نشان میدهد که هرچند منطق رمانتیکها در بخشی از شعر سیاوش کسرایی وجود دارد، اما او به اقتضای فضای سیاسی-اجتماعی روزگار خود به اشعار حماسی روی آورده است و در شعر و زبان وی میتوان مضامین و رویکرد حماسی را مشاهده کرد.
عاطفه بانک؛ مهدی افتخار
دوره 68، شماره 232 ، خرداد 1395، صفحه 17-29
چکیده
مسئله توحید و بحث وحدت از مهمترین مباحث ادبیات عرفانی فارسی است. در گذشتۀ عرفان اسلامی، عارفان شاعر، از وحدت به زبان نظم سخن میگفتند. نسیمی شروانی از خلفای فضلالله حروفی از شاعران آذری زبانی است که به فارسی و عربی نیز شعر میسروده است. اشعار فراوانی در مبحث توحید عرفانی و شهود وحدت در کثرت از او در دست است که برخی در ظاهر مشعر ...
بیشتر
مسئله توحید و بحث وحدت از مهمترین مباحث ادبیات عرفانی فارسی است. در گذشتۀ عرفان اسلامی، عارفان شاعر، از وحدت به زبان نظم سخن میگفتند. نسیمی شروانی از خلفای فضلالله حروفی از شاعران آذری زبانی است که به فارسی و عربی نیز شعر میسروده است. اشعار فراوانی در مبحث توحید عرفانی و شهود وحدت در کثرت از او در دست است که برخی در ظاهر مشعر به انسان خدایی است. در افق وحدت است که سالک همه جا حتی در وجود خود، خدا را میبیند. شهود وحدت در مسیر عرفان عملی، در عرفان نظری وحدت وجود را نتیجه میدهد. مشکل بودن تعبیر از شهودهای عرفانی ، عارفان را بر آن داشت تا از زبان نظم برای بیان مشاهدات خود استفاده کنند. گزارش عطار از شهود وحدت و تحلیل آنان از وحدت وجود در مقایسه با اشعار عمادالدین نسیمی شروانی نشان میدهد همان حقایقی را که آنان در باب وحدت در قالب های شعری بیان نمودهاند ، نسیمی نیز در قالب غزل و ترجیع بند و غیره به شیوائی تمام بیان کرده است. برخی از اشعار نسیمی که در ظاهر به انسان خدایی اشعار دارد را میتوان شطحیاتی دانست که در اثنای سلوک از سالک سرمیزند و گویای حال سکر و مقام فنای وی میباشد.
اختر پاریاد
دوره 68، شماره 232 ، خرداد 1395، صفحه 31-47
چکیده
نمادگرایی برای بیان مفاهیم در طی زمانها و قرون شکل گرفته و در تفکرات و رؤیاهای نژادهای مختلف جای گرفته است و درفراسوی مرزهای ارتباطی جای دارد. نماد، اندیشه را برمیانگیزد و انسان را به گسترة اندیشه بدون گفتار رهنمون میکند. تاریخ نماد نشان میدهد که هر چیز میتواند ارزش نمادین پیدا کند، مانند مظاهر طبیعت (سنگها، گیاهان، جانوران، ...
بیشتر
نمادگرایی برای بیان مفاهیم در طی زمانها و قرون شکل گرفته و در تفکرات و رؤیاهای نژادهای مختلف جای گرفته است و درفراسوی مرزهای ارتباطی جای دارد. نماد، اندیشه را برمیانگیزد و انسان را به گسترة اندیشه بدون گفتار رهنمون میکند. تاریخ نماد نشان میدهد که هر چیز میتواند ارزش نمادین پیدا کند، مانند مظاهر طبیعت (سنگها، گیاهان، جانوران، کوهها و درهها، خورشید و ماه، باد، آب، آتش) یا حتی اشکال مجرد (اعداد، مثلث، مربع و دایره). در حقیقت همه جهان یک نماد بالقوه است. انسان با تمایلی که به آفرینش نمادها دارد، اشیاء و اشکال و جانوران را به نماد تبدیل میکند؛ به این وسیله اهمیت روانشناسی بسزایی به آنها میدهد و آنها را در هنر بصری خود بیان میکند(لایافه، 1352: 364). شیر و گاو از جملة حیواناتی هستند که در فرهنگهای مختلف کارکردهای نمادین دارند. بررسی منشأ و نوع این کارکردهای نمادین نه تنها در شناخت هرچه بیشتر تمدنها و فرهنگها مؤثر خواهد بود، بلکه سیر فکری مشترک آنها را نیز نشان خواهد داد. بر این اساس، در پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی کارکردهای نمادین شیر و گاو در تمدنهای متعدد میپردازیم و عناصر مشترک و وجوه اختلاف آنها را از نظر نمادشناسی تبیین میکنیم.
بهجت السادات حجازی
دوره 68، شماره 232 ، خرداد 1395، صفحه 49-68
چکیده
محمدرضا بایرامی از نویسندگان توانمند معاصر است که دورمان او «پل معلّق» و «مردگان باغ سبز» به دلیل پرداختن او به عوامل برون زبانی مثل بافت موقعیتی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، تکثرگفتمانی را بین نسلها و عصرهای متفاوت به لحاظ پیوند لاینفک این عوامل با ایدئولوژی و پیوند رمانها با بافت اجتماعی و تاریخی، زمینه تحلیل گفتمان ...
بیشتر
محمدرضا بایرامی از نویسندگان توانمند معاصر است که دورمان او «پل معلّق» و «مردگان باغ سبز» به دلیل پرداختن او به عوامل برون زبانی مثل بافت موقعیتی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، تکثرگفتمانی را بین نسلها و عصرهای متفاوت به لحاظ پیوند لاینفک این عوامل با ایدئولوژی و پیوند رمانها با بافت اجتماعی و تاریخی، زمینه تحلیل گفتمان انتقادی را فراهم کرده است. از دو رمان وی «پل معلّق» جنبۀ روانشناختی و «مردگان باغ سبز» جنبۀ تاریخی و جامعه شناختی قویتری دارند و موضوع اصلی رمان دوم او، جستجوی هویّت است. یکی از نظریهپردازان معروف در تحلیل گفتمان انتقادی میشل فوکوست که ظاهراً بایرامی در این دورمان از اندیشۀ او بهره گرفته است با این تفاوت که غرض وی همچون فوکو، از واژۀ «ایدئولوژی»، هر نظام فکری و گفتمان مسلّط، منهای اندیشههای متافیزیکی و تجربۀ قدسی نیست. پرسش محوری نگارنده در این پژوهش، میزان تأثیرپذیری بایرامی از نظریه فوکو و توانایی وی در خلق تکثّر گفتمان است و در نهایت با تجزیه و تحلیل این دورمان به شیوه توصیفی-تحلیلی، نشانههای تکثّر گفتمان را از منظر زبانی، روانشناختی، جامعهشناختی و ایدئولوژیکی برمیشمارد.
لیلا درویشعلی پورآستانه؛ علی صفایی
دوره 68، شماره 232 ، خرداد 1395، صفحه 69-82
چکیده
یکی از راههای کشف سیر تحول پدیدههای ادبی روش تحلیل بینامتنی است که ارتباط عمودی بین متون را برجسته میسازد و از دیرباز با نام توارد، انتحال ، سلخ و المام مورد توجه محققان ادبی بوده است. براساس منطق مکالمة باختین، هیچ اثری منحصراً از قلم و فکر یک نویسندة خاص تراوش نکرده است و فقط انسان اسطورهای توانست با اولین ...
بیشتر
یکی از راههای کشف سیر تحول پدیدههای ادبی روش تحلیل بینامتنی است که ارتباط عمودی بین متون را برجسته میسازد و از دیرباز با نام توارد، انتحال ، سلخ و المام مورد توجه محققان ادبی بوده است. براساس منطق مکالمة باختین، هیچ اثری منحصراً از قلم و فکر یک نویسندة خاص تراوش نکرده است و فقط انسان اسطورهای توانست با اولین سخنش به دنیایی بکر و بیان ناشده نزدیک شود. اگر این دیدگاه را مبنای بحث قرار دهیم، دیگر نمیتوان گفت تنها پرویز شاپور (78 ـ 1302) پدر کاریکلماتور در ایران و دهة چهل بوده است؛ زیرا ردّپای کاریکلماتور در طنزهای عبارتیگذشتگان، مثل برخی ضرب المثلها، رسالة تعریفات عبید زاکانی، لطیفهها، جملات قصار و اشعار برخی شاعران نیز دیده میشود و خود شاپور هم به همان میزان برکاریکلماتورنویسان پس از خود از قبیل سهرابگلهاشم، مهدیفرج اللهی، عباسگلکار، حوریه نیکدست و ابوالفضل لعلبهادر اثرگذار بوده است که این اثر پذیری را میتوان در سه محورِ بازنویسی، تقلید از تکنیک و اندیشه و جهانبینی در آثار پیروان شاپور بررسی کرد. جستار حاضر میکوشد با رویکرد توصیفی ـ مقایسهای، ضمن معرّفی پیشینه و پسینة کاریکلماتورنویسی در ایران، با بررسی مجموعة « قلبم را با قلبت میزان میکنم» از پرویز شاپور و پنج تن از کاریکلماتورنویسان مذکور، به آسیبشناسی روش کار شاپور و پیروانش نیز بپردازد.
مسعود روحانی؛ محمد علی پور
دوره 68، شماره 232 ، خرداد 1395، صفحه 83-108
چکیده
کتب تاریخ و ادبیات هر دوره، آینهای است که شرایط اجتماعی آن دوره را منعکس میکند و میتوان از طریق بررسی و مطالعۀ دقیق این آثار به شرایط و مقتضیات آن دوره آگاهی پیدا کرد. عادات و رسوم هر قوم و طایفهای، نمودار میزان تمدن و فرهنگ آن قوم است و از میان آنها میتوان سایهروشنی از اوضاع یک ملت را شناخت و به آرا و عقاید آنها ...
بیشتر
کتب تاریخ و ادبیات هر دوره، آینهای است که شرایط اجتماعی آن دوره را منعکس میکند و میتوان از طریق بررسی و مطالعۀ دقیق این آثار به شرایط و مقتضیات آن دوره آگاهی پیدا کرد. عادات و رسوم هر قوم و طایفهای، نمودار میزان تمدن و فرهنگ آن قوم است و از میان آنها میتوان سایهروشنی از اوضاع یک ملت را شناخت و به آرا و عقاید آنها پیبرد. در این مقاله سعی شده است با بررسی اتفاقات و حوادثی که رد پای زنان در آنها دیده میشود، به شناختی همهجانبه از جایگاه و سیمای زنان در تاریخ جهانگشای جوینی دست یافت و نقش زنان در مسایل سیاسی و فرهنگی جامعه آن روزگار و چگونگی رسیدن زنان به پایگاه اجتماعی و حقوق مدنی خود را روشن ساخت. هرچند، این نقش ابتدا به صورت غیرمستقیم و پنهان بود و بعدها آشکارترگردید.
محمدرضا عابدی
دوره 68، شماره 232 ، خرداد 1395، صفحه 109-131
چکیده
رمانهای اجتماعیِ پس از مشروطه، محصول جامعۀ دورۀ گذر از سنت به تجدد و میل به رهایی مطلق از سنتهای گذشته بود. در غالب این رمانها دین به عنوان شالودۀ سنن گذشته، آماج بیشترین انتقادها قرار گرفت. رماننویسان این دوره در پی آن بودند که فرد را در جامعه، نزدیک به آنچه در عالم واقع اتفاق میافتد، به تصویر بکشند؛ اقتضای واقعگرایی ...
بیشتر
رمانهای اجتماعیِ پس از مشروطه، محصول جامعۀ دورۀ گذر از سنت به تجدد و میل به رهایی مطلق از سنتهای گذشته بود. در غالب این رمانها دین به عنوان شالودۀ سنن گذشته، آماج بیشترین انتقادها قرار گرفت. رماننویسان این دوره در پی آن بودند که فرد را در جامعه، نزدیک به آنچه در عالم واقع اتفاق میافتد، به تصویر بکشند؛ اقتضای واقعگرایی ارائه تصویری است که خوبیها و هنجارها را نیز در کنار نارواییها و پلشتیها بنمایاند. مسئله این است که نویسندگان در تصویری که از طیف مذهبی جامعه در قالب داستان بازنمودهاند، صرفا بر روی بخشی از این طیف، یعنی شخصیتهای منفی و متظاهر تمرکز کرده و عملاً خصوصیات آنها را به دیگر تیپهای مذهبی تعمیم دادهاند. آنها در این بین تیپ مذهبیِ دیندارِ راستین را تقریباً نادیده انگاشتهاند. در قریب به اتفاقِ مواردی که شخصیتی مذهبی در رمانهای اجتماعی حضور دارد، کانون تمرکز، رفتارهای منفی، گناهآلود و ریاکارانۀ اوست؛ از این رهگذر آثار مذکور غالبا از نوعی پیشداوری نسبت به مذهب رنج میبرد. به نظر میرسد، در پدیدآمدن چنین ذهنیتی تأثیر نوع نگاه غربی به دین ـ در مفهومِ کلیسایِ خردگریز و علمستیزِ قرونِ وسطاییـ که دین را در هیئتی منفور و تیره میدید، نمیتواند بیتأثیر باشد؛ نگارنده با مطالعۀ آثار داستاننویسان بزرگ نیمۀ نخست سدۀ حاضر، تیپهای مذهبی شاخص را انتخاب کرده و در قالب چهار تیپِ روحانی، مذهبی غیر روحانی، زنان مذهبی و تیپهای غیر مذهبی متظاهر به مذهب، به صورت تحلیلی بررسی کرده است. بررسی مولفههای شخصیتی تیپهای مذکور نشان داد که نگاه منفی به تیپهای مذهبی و تعمیم صفات تیپ مذهبی ریاکارِ گناهآلود به دیگر طیفهای مذهبی، تقریباً در همه داستانهای این دوره، با اندکی تفاوت در شدت و ضعف، یک امر شایع است.
احمد فرشبافیان
دوره 68، شماره 232 ، خرداد 1395، صفحه 133-149
چکیده
پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) ، سازمان و تشکیلات جدیدی در عالم اسلام به نام خلافت شکل گرفت. گروهی از دشمنان اسلام در کسوت مسلمانی، ولی با باطنی معتقد به آیینهای گذشته همچون یهود و مسیحیت و یا حتّی آیینهای بشری که از مقابله نظامی و توسل به زور علیه اسلام ناامید شده بودند با نفوذ در این سازمان نوپا، شیوة تحریف و وارونه ساختن حقایق ...
بیشتر
پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) ، سازمان و تشکیلات جدیدی در عالم اسلام به نام خلافت شکل گرفت. گروهی از دشمنان اسلام در کسوت مسلمانی، ولی با باطنی معتقد به آیینهای گذشته همچون یهود و مسیحیت و یا حتّی آیینهای بشری که از مقابله نظامی و توسل به زور علیه اسلام ناامید شده بودند با نفوذ در این سازمان نوپا، شیوة تحریف و وارونه ساختن حقایق را برای تخریب بنیانهای فکری و آموزههای معرفتی مسلمانان در پیش گرفتند. بر این اساس، افسانههای موجود در تورات و انجیل را در لابهلای معارف دین اسلام وارد کردند و با مسخ مفاهیم اسلام امکان القای شبهات را در بین مسلمین هموار ساختند. این مقاله با بررسی اینگونه افسانهها به موضوع مهم اسرائیلیات پرداخته و جلوههایی از آن را در کشفالمحجوب هجویری به عنوان یکی از امهات کتب صوفیه نمایانده است؛ که شبیهسازی در معارف اعتقادی اسلام مربوط به شخصیت پیامبر اسلام (ص)، شبهه افکنی درموضوع وحی و مهمتر از همه عادیسازی پذیرفتن برتری نژادی یهودیان و دفاع از تصوف حتی به بهای سستکردن اعتقاد به نبوت و امامت شیعه از آن جمله است. بنابراین هدف کلی این پژوهش، بررسی این نوع شبههافکنیها و شفافسازی فضای علمی متون جهت درک روش و تبیین آنهاست .
حمیدرضا فرضی؛ لیلا عدل پرور؛ علی دهقان
دوره 68، شماره 232 ، خرداد 1395، صفحه 151-168
چکیده
تحلیل ساختاری پراپ روش عملی و دقیقی است که میتوان آن را بر روی قصّه های ادب فارسی، به خصوص منظومههای غنایی و حکایات عرفانی و تعلیمی نیز اعمال کرد. هدف از این تحقیق آن است که همای و همایون خواجوی کرمانی و سلامان و ابسال جامی طبق الگوی پیشنهادی پراپ و براساس نقد ساختار گرایانه وی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. برای این ...
بیشتر
تحلیل ساختاری پراپ روش عملی و دقیقی است که میتوان آن را بر روی قصّه های ادب فارسی، به خصوص منظومههای غنایی و حکایات عرفانی و تعلیمی نیز اعمال کرد. هدف از این تحقیق آن است که همای و همایون خواجوی کرمانی و سلامان و ابسال جامی طبق الگوی پیشنهادی پراپ و براساس نقد ساختار گرایانه وی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. برای این منظور ابتدا مقدمهای دربارة تعریف و تبیین ریختشناسی، روایتشناسی، روش مطالعاتی پراپ، و معرفی خواجوی کرمانی و قصّة همای و همایون و معرفی جامی و قصّة سلامان و ابسال مطرح شده است. برای مقایسة ساختاری این دو داستان از نظر کارکردها، صحنة آغازین، راههای ترکیب حکایات، بسط داستان، شخصیّتها و صفات شخصیّتها جداولی تنظیم گردید تا تفاوتها و شباهتهای ساختاری این دو اثر براساس جدولها، تحلیل و بررسی شود. یافتههای این پژوهش گویای تطابق داستان همای و همایون و سلامان و ابسال با کارکردهای ریختشناسانة پراپ است. مقایسة ساختاری داستان همای و همایون با سلامان و ابسال بیانگر این است که هر دو اثر از نظر خویشکاریها، شخصیّتها، و صفات اشخاص قصَه، ساختار حکایات، نوع بسط و صحنة آغازین ساختاری مشابه دارند.
موسی محمودزهی
دوره 68، شماره 232 ، خرداد 1395، صفحه 169-185
چکیده
اسطورۀ خودمرکزی از مباحثِ جهانشمول است که در اساطیر ایران هم نمونههای آن به وضوح قابل مشاهده است. بر اساسِ این عقیدۀ اسطورهای، همۀ اقوام تلاش میکنند خود و داشتههای خود را نخستین، بزرگترین، بالاترین، بهترین، و ... معرفی کنند و تمام داشتههای دیگران را در ردههای پایینتر از آنِ خود جای دهند. به عبارت دیگر ...
بیشتر
اسطورۀ خودمرکزی از مباحثِ جهانشمول است که در اساطیر ایران هم نمونههای آن به وضوح قابل مشاهده است. بر اساسِ این عقیدۀ اسطورهای، همۀ اقوام تلاش میکنند خود و داشتههای خود را نخستین، بزرگترین، بالاترین، بهترین، و ... معرفی کنند و تمام داشتههای دیگران را در ردههای پایینتر از آنِ خود جای دهند. به عبارت دیگر خود را اصل و دیگران را فرع، و یا خود را مرکز و دیگران را حاشیه قلمداد کنند. در این مقاله، ابتدا به 17 مورد از نمونههایِ این اعتقاد اسطورهای در اساطیر و ادبیاتِ ایران اشاره شده است. مثلاً آنان سرزمینِ اولیۀ خود «ایرانویج» را از نخستین و بهترین سرزمینها میدانند که نخستین انسانها در آن به وجود آمدهاند؛ «البرز» کوهِ اساطیریِ خود را کوهی میدانند که گرداگرد زمین را فراگرفته و تا فلکِ خورشید کشیده شده است، و ... . در بخش دوم، به سرچشمهها و پیامدهای حاصل از این اسطوره اشاره شده است. به نظر میآید این اسطوره از عواملی مانند کمالگرایی (نهایتاندیشی)، باورهایِ دینی، ملکوتی بودنِ انسان، نمادسازی، خودبزرگبینی، تجارب گذشته و عادتها، جهانبینیِ محدود، خودِ آگاه و ناآگاه، گشایشِ عقدههای حقارت، رازِ تنازعِ بقا، و اصلِ جاذبۀ عمومی سرچشمه میگیرد؛ و واقعی پنداشتنِ چیزهای غیرواقعی، قهرمانسازی، توتمسازی، محدودیت حق انتخاب، سالاریت (رئیسسالاری، پدر یا مادرسالاری، ...)، افزایش خوی استکباری، حماسهسازی، قومسازی، و مواردی مانند این از آثارِ آن است.