ادبیات غنایی و تعلیمی
علیرضا نبی لو
چکیده
در پژوهش حاضر کوشیده میشود با مراجعه به نسخههای خطی دو شرح مهم مخزن الاسرار نظامی یعنی شرح محمد بن قوام بلخی معروف به کرّی مربوط به قرن هشتم هجری و شرح قاضی ابراهیم تتوی متعلق به قرن یازدهم هجری، ابیاتی از مخزن الاسرار انتخاب شود، و شرح و تحلیل هر دو شارح درباره این ابیات بررسی و مقایسه گردد. شرح محمد بن قوام بلخی از قدیمی ترین شروح ...
بیشتر
در پژوهش حاضر کوشیده میشود با مراجعه به نسخههای خطی دو شرح مهم مخزن الاسرار نظامی یعنی شرح محمد بن قوام بلخی معروف به کرّی مربوط به قرن هشتم هجری و شرح قاضی ابراهیم تتوی متعلق به قرن یازدهم هجری، ابیاتی از مخزن الاسرار انتخاب شود، و شرح و تحلیل هر دو شارح درباره این ابیات بررسی و مقایسه گردد. شرح محمد بن قوام بلخی از قدیمی ترین شروح مخزن الاسرار است که نسخه خطی آن در دسترس است و شارحان بعدی غالبا از این اثر تاثیر پذیرفته اند؛ قاضی ابراهیم تتوی در شرح خود بر مخزن الاسرار، مکرر از محمد قوام بلخی یاد کرده است. در این پژوهش ضمن مقایسه شرح ابیات از هر دو شارح نشان داده میشود که قاضی ابراهیم صرفا مقلد نبوده و در برخی ابیات دست به نوآوری زده و شرح و تحلیل متفاوتی ارایه داده و در برخی ابیات نیز رد پای تقلید مشهود است. برای این منظور چند بیت که بعضا دشواری و ابهامی دارند انتخاب شده تا مشخص شود که آیا این شروح در تحلیل آنها راهگشا و بسنده هستند یا از عهده رفع ابهام بر نیامده اند و مشکل کماکان باقی مانده است، در عین حال میزان تاثیرپذیری قاضی ابراهیم یا ابتکار او نیز نشان داده میشود.
ادبیات غنایی و تعلیمی
فرامرز جلالت؛ ابراهیم دانش
چکیده
تحلیل روابط بینامتنی متونِ ادبیِ ژانرهای مختلف، یکی از راهکارهای عملی بررسی آمیختگی یا «همزیستی» انواع ادبی است. قابوسنامه و آثار نظامی به عنوان متونی کانونی در ادب فارسی، نقش رسانهای در دادوستد فرهنگی، ادبی و تمدّنی ایران داشتهاند. تأثیرپذیریِ نظامی از قابوسنامه با شواهد چشمگیر بینامتنی قابل اثبات است. از نشانههای ...
بیشتر
تحلیل روابط بینامتنی متونِ ادبیِ ژانرهای مختلف، یکی از راهکارهای عملی بررسی آمیختگی یا «همزیستی» انواع ادبی است. قابوسنامه و آثار نظامی به عنوان متونی کانونی در ادب فارسی، نقش رسانهای در دادوستد فرهنگی، ادبی و تمدّنی ایران داشتهاند. تأثیرپذیریِ نظامی از قابوسنامه با شواهد چشمگیر بینامتنی قابل اثبات است. از نشانههای مهم این تأثیرپذیری، رسوخِ اندیشگانی و زبانیِ قابوسنامه در آثار اوست. بررسی آثار نظامی و قابوسنامه، اهمیّت تعاملات بینامتنی را در همزیستی انواع ادبی نشان میدهد. این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی، بینامتنیّت قابوسنامه و آثار نظامی را با ارائة شواهد، بررسی-کرده، به این نتیجه رسیدهاست که تعاملات بینامتنی، آشکارا نشاندهندة دادوستد انواعِ مختلف ادبی است. عنصرالمعالی و نظامی هر دو به همزیستی انواع ادبی اشراف داشته، از این طریق گفتگویی بین انواع و آثار ادبی برقرارکردهاند. در قابوسنامه علاوه بر اختصاص بابهایی به غنا و حماسه، در مطاویِ مطالب تعلیمی نیز عناصر غنایی و حماسی بهکار رفتهاست. نظامی نیز به فراخورِ بافتِ متنی و موقعیّتی آثارِ غیرتعلیمی خود، از عناصر تعلیمی به عنوان اجزائی جداییناپذیر، استفادهکردهاست که از نمونههای بارز آن درج «اندرزنامه» در آثار غنایی و حماسی خود، بویژه در ادامة «ساقینامه»هاست. فراوانی بینامتنیّتِ ضمنی(تلمیح و اشاره) و صریح(عقد) نشانگر نبوغ و خلاقیّت نظامی در استفاده از میراث منثورّ پیش از خود بویژه قابوسنامه است. وی به این میراثِ گرانقدر جامة وزن، قافیه وتصاویر ادبی پوشانده، تا به آثار خود غنای محتوایی، اتّساع معنایی، انسجام متنی و جذّابیّت هنری بخشد.
تاریخ ادبیات ایران
تقی پورنامداریان؛ مصطفی موسوی
چکیده
ابومحمد الیاس بن زکی موید نظامی گنجوی شاعر پارسی زبان داستانسرای قرن ششم هجری در بعضی مطالعات جهت دار چند دهۀ اخیر ترک زبان معرفی شده است. در این مقاله کوشیده ایم در درجه ی نخست با استناد به آثاری از نظامی گنجوی که در انتسابشان به وی هیچ گونه شک و تردیدی وجود ندارد و در درجه ی دوم با استناد به منابعی که از گذشته ی دور تا امروز در ارتباط ...
بیشتر
ابومحمد الیاس بن زکی موید نظامی گنجوی شاعر پارسی زبان داستانسرای قرن ششم هجری در بعضی مطالعات جهت دار چند دهۀ اخیر ترک زبان معرفی شده است. در این مقاله کوشیده ایم در درجه ی نخست با استناد به آثاری از نظامی گنجوی که در انتسابشان به وی هیچ گونه شک و تردیدی وجود ندارد و در درجه ی دوم با استناد به منابعی که از گذشته ی دور تا امروز در ارتباط با این موضوع وجود دارد و نیز پژوهش ها و تحلیل های منتشرشده در ارتباط با موضوع مورد بحث، به بررسی زبان نظامی بپردازیم. در این پژوهش روشن شد که زبان مادری نظامی گویشی ایرانی از گویش های مختلف موجود در تاریخ و جغرافیای پهناور ایران بوده است که به این گویش اشعار فراوانی معروف به فهلویات در لابه لای متون و نسخ خطی به دست ما رسیده است. زبان شعری نظامی نیز فارسی دری بوده است و هیچ سند معتبری گویای این که بیتی به زبان ترکی سروده باشد در دست نیست.
بلاغت و دستور زبان فارسی
سعید کریمی قره بابا
چکیده
بازیهای هنری با واژهها یکی از نقاط ثقل جمالشناسی شعر نظامی است. بخش چشمگیری از این بازیهای هنری در خمسه با نام شخصیتهای داستانی صورت گرفته است. نظامی با چهلویک نامواژه در مجموع حدود چهار صد بار، بازی هنری ترتیب داده است. بیشترین تعداد بازیها با نامهای شیرین، شکر، ماهان، شبدیز، گور (بهرام) و لیلی انجام شده است. ...
بیشتر
بازیهای هنری با واژهها یکی از نقاط ثقل جمالشناسی شعر نظامی است. بخش چشمگیری از این بازیهای هنری در خمسه با نام شخصیتهای داستانی صورت گرفته است. نظامی با چهلویک نامواژه در مجموع حدود چهار صد بار، بازی هنری ترتیب داده است. بیشترین تعداد بازیها با نامهای شیرین، شکر، ماهان، شبدیز، گور (بهرام) و لیلی انجام شده است. ایهام تناسب، جناس تام، جناس زائد، تکرار، ایهام، جناس اشتقاق و شبهاشتقاق، جناس لاحق و جناس اختلاف در مصوت بلند (به ترتیب از بیشترین به کمترین) آرایههای ادبیای هستند که نظامی با بهرهگیری از آنها بازیهایی هنری با نامواژهها راه انداخته است. این تحقیق که به روش تحلیل محتوا صورت گرفته است میکوشد تا ظرافتهای رفتار نظامی را با نامواژهها بررسی نماید و از این طریق، جلوهای از هنر و تواناییهای او را آشکار سازد. نظامی علاوه بر آفرینش زیباییهای شاعرانه، اهداف دیگری را نیز از بازیهای هنری با نامواژه شخصیتهای داستانی دنبال میکند. تقویت فضای داستانی و نقب زدن به درون شخصیتها و جلب توجه مخاطب به رفتار آنها برخی از مقاصدی است که نظامی در این هنرنماییها بدانها میاندیشیده است. هر چند ظاهر امر چنین نشان میدهد که شاعر در بسیاری از موارد، آگاهانه با نامواژهها بازی کرده است اما گاه این شگرد، چنان طبیعی و خوش افتاده است که خواننده بدون تأمل مضاعف به آن پی نمیبَرَد. بسامد بالای بازیهای شاعرانه با نامواژهها، یکی از ویژگیهای برجسته سبکی را در داستانسرایی نظامی رقم زده است.
فیروز فاضلی؛ محمد اصغرزاده
دوره 68، شماره 231 ، خرداد 1394، ، صفحه 77-108
چکیده
فاصله گذاری نمایشی به شکل مدوّن، نخستین بار توسط برتولت برشت نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر آلمانی مطرح شد اما ریشة این عنوان به تقسیمبندیهای افلاطون و ارسطو در باب تراژدی و حماسه باز میگردد. ارسطو تراژدی را نمایشی و حماسه را روایی میدانست. از آنجایی که برشت معتقد بود توهم عینیت در نمایش مخاطب را از نگاه مستقل به آن ...
بیشتر
فاصله گذاری نمایشی به شکل مدوّن، نخستین بار توسط برتولت برشت نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر آلمانی مطرح شد اما ریشة این عنوان به تقسیمبندیهای افلاطون و ارسطو در باب تراژدی و حماسه باز میگردد. ارسطو تراژدی را نمایشی و حماسه را روایی میدانست. از آنجایی که برشت معتقد بود توهم عینیت در نمایش مخاطب را از نگاه مستقل به آن بازداشته و قدرت قضاوت را از او سلب میکند، با نگاه به نظریة ارسطو در باب حماسه و مطالعة داستانهای شرقی نوعی نمایش مبتنی بر روایت و فاصلهگذاری پدید آورد. در ادبیات کلاسیک فارسی نمایشنامهنویسی وجود نداشت و منظومههای حماسی و غناییِ نمایشی در قالبی روایی سروده میشد و این در تضاد با نظریة ارسطو در باب غیرروایی بودن داستانهای تراژیک است؛ در نتیجه آثار غناییِ نمایشی فارسی نیز مانند آثار حماسی برخوردار از فاصلهگذاریهایی است که بیشتر از آنکه دلایلی برشتی داشته باشند، ریشه در سنّت اندیشهای جهان شرق دارند. در این پژوهش بعد از تشریح فاصلهگذاری در حماسة ارسطویی و تئاتر برشتی، فاصلهگذاریهای منظومههای نظامی به عنوان برجستهترین آثار غناییِ نمایشی فارسی مورد تدقیق قرار میگیرند تا از سویی، به استدراک جهان معنایی داستان فارسی پرداخته و از دیگر سو، روایت فاصلهگذارانة این آثار را به عنوان یک نقصان در دوری آنها از عینیت و انسجام نمایشی مورد واکاوی قرار دهیم.
خلیل حدیدی؛ علی دهقان
دوره 66، شماره 227 ، شهریور 1392، ، صفحه 45-70
چکیده
معراج سفری روحانی از دنیای ناسوت به جهان لاهوت است و در ادبیات شرق و غرب، خاستگاههای کهنالگویی عمیقی دارد. مهمترین رکن اساطیری در معراج، کهنالگوی صعود است. معراج روایت نمادین سیر انسان به سوی کیهان و سفری درونی، از کثرت خودآگاه به سوی وحدت ناخودآگاه جمعی است. در این سیر و سفر، ادراک جزئی انسان تبدیل به ادراک کلی میشود. در ...
بیشتر
معراج سفری روحانی از دنیای ناسوت به جهان لاهوت است و در ادبیات شرق و غرب، خاستگاههای کهنالگویی عمیقی دارد. مهمترین رکن اساطیری در معراج، کهنالگوی صعود است. معراج روایت نمادین سیر انسان به سوی کیهان و سفری درونی، از کثرت خودآگاه به سوی وحدت ناخودآگاه جمعی است. در این سیر و سفر، ادراک جزئی انسان تبدیل به ادراک کلی میشود. در بازگشت از این سیر و سفر، فرد پالایش یافته و به کمال رسیده با پشت سر گذاشتن مراحل مرگ ارادی و تولد دوباره و دست یافتن به رستاخیزی نو به انگارۀ انسان کلی یا کهنالگوی خود دست مییابد. نظامی با بیان شاعرانه معراج پیامبر در پایان منظومه خسرو و شیرین، نقش همین بازگشت را نمادینه کرده است. در این مقال ضمن بررسی فرایند تحول مزبور، به تحلیل معراج پیامبر در خسرو و شیرین نظامی و نمادهای موجود در آن از دیدگاه نقد کهن الگویی یونگ پرداخته شده است.
محمد علی محمودی؛ فرزاد شفیعی فر؛ یعقوب فولادی
دوره 65، شماره 226 ، اسفند 1391، ، صفحه 105-129
چکیده
چکیده اسطوره، به عنوان گونهای نگاه به جهان، ریشه در اعماق ذهنِ بشر و دورۀ پرستش ربالنوعها دارد. شکلگیری این نوع نگاه به مرورِ زمان و با گذشت سالیان دراز صورت میگیرد. به همین علّت اساطیر با فرهنگ اقوام گره میخورند. این ارتباط و گرهخوردگی باعث میشود که اسطوره در طول تاریخ دائماً بازتولید شود. یکی از اصلیترین جایگاههای ...
بیشتر
چکیده اسطوره، به عنوان گونهای نگاه به جهان، ریشه در اعماق ذهنِ بشر و دورۀ پرستش ربالنوعها دارد. شکلگیری این نوع نگاه به مرورِ زمان و با گذشت سالیان دراز صورت میگیرد. به همین علّت اساطیر با فرهنگ اقوام گره میخورند. این ارتباط و گرهخوردگی باعث میشود که اسطوره در طول تاریخ دائماً بازتولید شود. یکی از اصلیترین جایگاههای این بازتولید آثار ادبی و هنری است. در این آثار، بازتولید گاه آگاهانه است و گاه ناآگاهانه؛ گاه به صورت مستقیم و با همان شکل است و گاه با جرح و تعدیل و به شکلهای مختلف. اسطوره گاه در برخورد با تاریخ برای ادامۀ حیات خود به لایههای ژرفترِ متون پناه میبرد. این پژوهش بر آن است تا چگونگی و چرایی بازتولید ایزدبانوی "آناهیتا" را در منظومۀ "خسرو و شیرین" نظامی نشاندهد. به نظر میرسد ایزدبانوی آناهیتا از طریق ادبیات عامّه در شخصیت "شیرین" و "شکرِ" نظامی تبلّور یافته و به حیات خود در کالبَدی جدید ادامه داده است.