این تحقیق در پی آن آن است که ریشههای تاریخی-اجتماعی نزاع با عقل را در آثار عرفانی مخصوصا دیوان حافظ،بررسی کند. واژهء عقل،نردیک به پنجاه بار در دیوان حافظ به کار رفته،که با توجه به پنج دورهء زندگی شاعر،سعی شده است بین فراز و نشیب حیات اساسی- اجتماعی شاعر و طرز تلقی خوشبینانهء او از عقل در آغاز و عقل گریزی وعقل ستیزی او در پایان عمر،ارتباطی ...
بیشتر
این تحقیق در پی آن آن است که ریشههای تاریخی-اجتماعی نزاع با عقل را در آثار عرفانی مخصوصا دیوان حافظ،بررسی کند. واژهء عقل،نردیک به پنجاه بار در دیوان حافظ به کار رفته،که با توجه به پنج دورهء زندگی شاعر،سعی شده است بین فراز و نشیب حیات اساسی- اجتماعی شاعر و طرز تلقی خوشبینانهء او از عقل در آغاز و عقل گریزی وعقل ستیزی او در پایان عمر،ارتباطی قابل توجیه،پیدا و ارائه شود. تحقیق نشان میدهد که حافظ در دورهء نخست که هنوز جوان است و به اندیشههای تألیفی و پخته،دست نیافته است با عقل،برخوردی متعارف دارد. دوران دوم زندگی او،مصادف با اوج انحطاط اخلاقی و اجتماعی است.حافظ درمییابد که برای مواجهه با این وضعیت از عقل سلیم کاری ساخته نیست و بناچار به تصوف میگراید و به تحقیر عقل نیرنگباز میپردازد. در دوران سوم زندگی او-مصادف با نخستین سالهای حکومت شاه شجاع-اوضاع نسبتا بهتر است ولی حافظ پختهتر از آن است که دچار خوشبینی ظاهر بینانه شود.حافظ به شدت دورهء پیش،به عقل عملی نمیتازد، اما همچنان مهورزی و اغتنام فرصت و نقد اوضاع اجتماعی و عقل زمانه، مایههای اصلی شعر او محسوب میشود. دورههای چهارم و پنجم زندگی که با تغییر در شخصیت و منش سیاسی شاه شجاع،آغاز میشود حافظ به کمال و پختگی و هوشمندی خود رسیده و از درگاه و افقی بالاتر-از افق رندی-به عقل مینگرد و قابلیتهای آن را به ریشخند میگیرد. پیش از طرح مسألهء اصلی پژوهش،باید اشاره کرد که در بررسی آثاری مثل دیوان حافظ،به سختی میتوان مرز آشکاری بین جامعهشناسی و ادبیات رسم کرد؛از این رو،گفتهء بعضی صاحبنظران درست مینماید که،در واقع ادبیات،بازتاب فرایند اجتماعی نیست،بلکه جوهر و چکیدهء تاریخ تحولات اجتماعی میباشد1.وانگهی،اگر بپذیریم که هنرها و از جمله ادبیات، عنصر پویایی از فرهنگ هر جامعه هستند و فرهنگ هم عصارهء زندگی اجتماعی است.نکته بالا اندیشمندانه به نظر میرسد،زیرا شاید نتوان ادبیات واقعگرا و جامعهشناسی را به سادگی دو وادی فکری جداگانه به شمار آورد.
هیچ حادثهء تاریخی بدون مقدمه و زمینه به وقوع نمیپیوندد،بلکه هر واقعهای بر بنیاد پدیدههای گوناگون،شکل میگیرد؛بیداری ایرانیان و نهضت مشروطهء ایران هم از این قاعدهء کلی مستثنی نبوده است.از جملهء عوامل و پدیدههایی که زمینهساز آگاهی و نهضت گردید،علاوه بر وقوع جنگهای ایران و روسیه و شکست دولت ایران در این جنگها و تأثیر مؤسسات ...
بیشتر
هیچ حادثهء تاریخی بدون مقدمه و زمینه به وقوع نمیپیوندد،بلکه هر واقعهای بر بنیاد پدیدههای گوناگون،شکل میگیرد؛بیداری ایرانیان و نهضت مشروطهء ایران هم از این قاعدهء کلی مستثنی نبوده است.از جملهء عوامل و پدیدههایی که زمینهساز آگاهی و نهضت گردید،علاوه بر وقوع جنگهای ایران و روسیه و شکست دولت ایران در این جنگها و تأثیر مؤسسات تمدنی جدید از قبیل مطبوعات،مدارس،معاشرت و مؤانست با اروپاییها و...یکی هم نقش سیم و خطوط تلگرافی بوده است،موردی که در قیاس با سایر پدیدهها کمتر مورد توجه محققان و دست اندرکاران تاریخ معاصر قرار گرفته است. در مقالهء حاضر سعی شده است ضمن روشن ساختن عوامل بیداری ایرانیان با استفاده از منابع دست اول و نظر مردان بزرگ سیاسی و اجتماعی، نظری افکنده شود به تاریخچهء تاسیس خط تلگراف و تأثیر آن در ایجاد امنیت و آرامش ایران دورهء قاجار و مطالعهء سیر آن در خلال گفتهها و روزنامههای خارجی و داخلی تاریخ معاصر ایران.در بخشی از مقاله ضمن اشاره به کرونولوژی تأسیس تلگرافخانه و معرفی اولین شهرهایی که دارای خطوط تلگرافی شدهاند چون تهران و تبریز و تأثیر آن در دورهء مشروطیت،نویسندهء مقاله ضمن تأکید بر حوادث مشروطه در تبریز و انعکاس سر خط بعضی از تلگرافها در آن هنگامه،موضوع را با نشان دادن آخرین پاسخ تبریزیها به دربار به پایان میبرد.آخرین تلگرافی که حاکی از رساندن پیامهای تلگرافی به تبریز جهت صدور دستور تلگرافی برای مهاجمان و سر دستهء قوای دولتی به منظور برداشت محاصرهء تبریز و اجازهء ورود آزوقه به شهر و پاسخ تبریزیان که:«... دریغا از این تلگرافات چه سود توانست بود الان خبر بدبختی غیر متوقع رسید مذلت بر سر مملکت بیخته شد...خبر تلگرافی رسید که قشون روش از سرحد گذشت...»
کارکرد تعاملی بین سه جنبهء زیستی،روانی و اجتماعی انسان موجب شده است که وجود مشکل در یکی از این ابعاد،او را در دو جنبهء دیگر نیز دچار مشکل سازد.اگر تهاجم فرهنگی را در طبقهء مشکلات اجتماعی انسان قرار دهیم،باید اطمینان داشته باشیم که به دنبال خود،علاوه بر معضلات اجتماعی، مشکلات زیستی و روانی نیز برای مردم فراهم آورد؛مثلا افرادی که ...
بیشتر
کارکرد تعاملی بین سه جنبهء زیستی،روانی و اجتماعی انسان موجب شده است که وجود مشکل در یکی از این ابعاد،او را در دو جنبهء دیگر نیز دچار مشکل سازد.اگر تهاجم فرهنگی را در طبقهء مشکلات اجتماعی انسان قرار دهیم،باید اطمینان داشته باشیم که به دنبال خود،علاوه بر معضلات اجتماعی، مشکلات زیستی و روانی نیز برای مردم فراهم آورد؛مثلا افرادی که به شیوه و سبک غربی آرایش میکنند از نظر روانی نیز مشکل دارند و از نظر زیستی به اختلالات روان-تنی(مانند زخم معده،میگرم،آسم،و...)بیشتر گرفتار میشوند. لذا باید تهاجم فرهنگی را مسألهای مهمتر از آنچه تصور میشود پنداشت و در صدد مبارزه جدی با آن برآمد.طبیعی است که اگر این مبارزه با راهبردهای علمی و عملی همراه باشد نتایج سودمندی خواهد داشت؛و گر نه آب در هاون کوبیدن خواهد بود.در این مقاله تلاش بر این است که راهبرهای علمی و کاربردی مناسبی که در این راستا میتوانند سودمند باشند مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرند. یکی از مهمترین راههای مبارزه،شناخت دقیق مکانیزم شیوههای نفوذی تهاجم فرهنگی است؛زیرا که بدون شناخت دقیق،خنثی نمودن آنها امکانپذیر نخواهد بود.از راهبردهای دیگر آموزش جرأت ورزی است.بسیاری از مردم در مواجهه با کارگزاران تهاجم فرهنگی،از بیان مناسب احساسات، عقاید و باورهای خود،به گونه مستقیم و دور از ملاحظات ناتواناند؛لذا موجبات موفقیت تهاجم فرهنگی را فراهم مینمایند.جرأت آموزی به این دسته از مردم،جهت مقابله با تهاجم فرهنگی راهبردی ضروری است.استفاده از«اثر تلقیحی»راهبرد دیگری است.به این طریق،همیشه میتوان مردم را در مسیر مبارزه با تهاجم فرهنگی برانگیخته نگه داشت.راهبرد استفاده از«اثر تقدم و تاخر»موجب میشود که پیامهای مسؤولان فرهنگی،مذهبی و سیاسی خودی بر پیامهای کارگزاران تهاجم فرهنگی غلبه کند. راهبردهای حاکم کردن ارزشهای یکسان بر همه نهادهای اجتماعی، استفاد هاز یادگیری مشاهدهای(سرمشق دهی)،آگاهی دادن به اعضای جامعه، شیوههای عملی دیگری جهت مبارزه با تهاجم فرهنگی هستند که ساز و کار هر کدام از آنها به تفصیل در اصل مقاله آمده است.در پایان،پس از نتیجهگیری، پیشنهادهایی نیز متناسب با اهداف مقاله جهت مقابله و مبارزه به تهاجم فرهنگی ارائه شده است.
عوامل اجتماعینقش مهمی در ایجاد و حفظ و یا از میان رفتن سلامت انسان دارند.یک پزشک،موقعی میتواند در معالجهء انسان بیمار،بیشتر موفق گردد که قبل از پرداختن به بدن بیمار،به چگونگی ارتباط صاحب بدن،با جامعهای که در آن،بیماری ظاهر شده،توجه نماید:یعنی بیماری موقعی به سرعت رو به بهبود میرود که پزشک و جامعه شناس با هم همکاری نمایند ...
بیشتر
عوامل اجتماعینقش مهمی در ایجاد و حفظ و یا از میان رفتن سلامت انسان دارند.یک پزشک،موقعی میتواند در معالجهء انسان بیمار،بیشتر موفق گردد که قبل از پرداختن به بدن بیمار،به چگونگی ارتباط صاحب بدن،با جامعهای که در آن،بیماری ظاهر شده،توجه نماید:یعنی بیماری موقعی به سرعت رو به بهبود میرود که پزشک و جامعه شناس با هم همکاری نمایند و اطلاعات خود را در اختیار هم دیگر قرار دهند،وظیفهء اصلی یک پزشک، درمان یک فرد معین بیمار است نه درمان بیماری بخصوص و بدون در نظر گرفتن شخص بیمار.این امر امروز مسلم شده که ما مریض داریم نه مرض. یکی از گزارشهای سازمان بهداشت جهانی،مسئلهء(استرس)را در رابطه با جامعه به خوبی تجزیه و تحلیل کرده است.ترسهای ناگهانی،سبب بروز انواع خاصی از اسهال میگردد که اسهال عصبی نامیده میشود.در میان عوامل ایجاد کنندهء زخمهای گوارشی:هیجانات،اضطراب و اندوه،اهمیت ویژهای دارند.انواع سرطانها،بیماریهای قلبی و فشار خون،بیشتر از محیطهای اجتماعی نامساعد،ناشی میشوند و تا عوامل ایجاد کننده این بیماریها از میان نروند و تا نگرانیها و غم و غصههای موجود در جامعه،تعدیل نشوند،نمیتوان انتظار داشت که این امراض و آفات نابود شوند و سلامت و سعادت به جای آنها در جامعه مستقر گردند.
این مقاله،پویایی فرهنگ و تعلیم و تربیت را تحت چند عنوان جداگانه که در حوصله یک مقاله میباشد،بیان میکند و اهمیت موضوع را مورد تأکید قرار میدهد. در این مقاله،فرهنگ و تمدن حاصل تفسیرهای جدید و خلاقیتهای انسان معرفی گردیده،و هر امری از امور که به نحوی از انجا حامل معنی باشد موضوع فرهنگ محسوب شده است.البته تأثیر عوامل گوناگون را ...
بیشتر
این مقاله،پویایی فرهنگ و تعلیم و تربیت را تحت چند عنوان جداگانه که در حوصله یک مقاله میباشد،بیان میکند و اهمیت موضوع را مورد تأکید قرار میدهد. در این مقاله،فرهنگ و تمدن حاصل تفسیرهای جدید و خلاقیتهای انسان معرفی گردیده،و هر امری از امور که به نحوی از انجا حامل معنی باشد موضوع فرهنگ محسوب شده است.البته تأثیر عوامل گوناگون را مانند محیط جغرافیائی،اقتصادی،تاریخی،و وراثتی در پیدایش فرهنگها نباید از نظر دور داشت،با توجه به اینکه یکی از وظایف فرهنگ پاسخگویی به مسایل و مشکلات افراد جامعه میباشد،چو نمسایل و نیازهای جامعه در حال سکون و ثبات نیستند فرهنگ نیز به عنوان تنظیم کننده روابط انسانها در حال تحول خواهد بود،به همین مناسبت نوآوری،دلایل پذیرش فرهنگ و ارزشهای تازه، فرهنگ و ارتباط،بقای فرهنگ،راه تحول قابل قبول و نتیجه و نگرش تربیتی، در این مقاله موضوع بحث واقع شده است.
این مقاله به قصد الفیاح این بیت مثنوی-آن خیالاتی که دام اولیاست عکس مهرویان بستان خداست-نوشته و تفاسیر مختلف آن،از شروح گوناگون مثنوی نقل و نقد شده است. نویسندهء مقاله در پی اثبات این نکته است که این بیت مشعر بر یکی از اصول مسلم عرفان کلاسیک-و تا حدودی حکمت اشراق و متعالیه-است که کشف صوری حقایق غیبی و صور معانی را به هیأت مثالی ...
بیشتر
این مقاله به قصد الفیاح این بیت مثنوی-آن خیالاتی که دام اولیاست عکس مهرویان بستان خداست-نوشته و تفاسیر مختلف آن،از شروح گوناگون مثنوی نقل و نقد شده است. نویسندهء مقاله در پی اثبات این نکته است که این بیت مشعر بر یکی از اصول مسلم عرفان کلاسیک-و تا حدودی حکمت اشراق و متعالیه-است که کشف صوری حقایق غیبی و صور معانی را به هیأت مثالی در دایرهء خیال منفصل (تجلی خیال مطلق در آینهء قلوب اولیا)ممکن و چه بسا ضروری میشمارد. همچنین در ضمن مقاله،از دیدگاههای حاجی ملا هادی سبزواری و ملاصدرا را و محی الدین ابن عربی و ملا عبد الرزاق لاهیجی برای توضیح و تبیین مفهوم خیال و شهود صور غیبی استمداد شدهاست.
آنچه در این گفتار آمده شامل بیان نکاتی چند از حیات اندیشههای علمی ویگوتسکی و نیز نقل کامل داستان"نفس آرام"است که به باور ویگوتسکی نمونه اصیل ترکیب هنری میباشد.ویگوتسکی برای اثبات نظریهء خود مبنی بر این که روان پالائی یا کاتارسیس حاصل تعامل صورت و مادهء هنری میباشد و نیز این که بیرنگ داستان،یعتی ترکیب هنرمندانه مواد داستانی ...
بیشتر
آنچه در این گفتار آمده شامل بیان نکاتی چند از حیات اندیشههای علمی ویگوتسکی و نیز نقل کامل داستان"نفس آرام"است که به باور ویگوتسکی نمونه اصیل ترکیب هنری میباشد.ویگوتسکی برای اثبات نظریهء خود مبنی بر این که روان پالائی یا کاتارسیس حاصل تعامل صورت و مادهء هنری میباشد و نیز این که بیرنگ داستان،یعتی ترکیب هنرمندانه مواد داستانی (composition)،مقولهای جدای از رخداد طبیعی حوادث در درازنای زمان (disposition)میباشد این داستان را بعنوان شاهد میآورد.بخش نخست مقاله فرصتی بهنگارنده میدهد تا به برخی از عقاید علمی میگوتسکی که در نیمهء دوم قرن بیستم موجب اعتلاء نام او شده است،اشاراتی کوتاه داشته باشد و در بخش دوم،صورت کامل داستان نفس آرام آمده است.
در این مقاله هدف اصلی بررسی روند اثر پذیری ادب پارسی از تعالیم صوفیه است.بدین منظور نخست به صورت خلاصه،اصول تصوف را مطرح کرده؛سپس سیر تکاملی تصوف را از آغاز تا مرحلهای که این تعالیم به عنوان یک مکتب و جهان بینی مطرح شده است،از نظر گذرانده؛آنگاه به جریان پیوند لفظ و معنی در بیان معارف صوفیه پرداختهایم. پس از این بحثهای مقدماتی،با ...
بیشتر
در این مقاله هدف اصلی بررسی روند اثر پذیری ادب پارسی از تعالیم صوفیه است.بدین منظور نخست به صورت خلاصه،اصول تصوف را مطرح کرده؛سپس سیر تکاملی تصوف را از آغاز تا مرحلهای که این تعالیم به عنوان یک مکتب و جهان بینی مطرح شده است،از نظر گذرانده؛آنگاه به جریان پیوند لفظ و معنی در بیان معارف صوفیه پرداختهایم. پس از این بحثهای مقدماتی،با توجه به اهمیت قرنهای چهارمن و پنجم از نظر توسعه و رشد تعغالیم صوفیه،سیر تدریجی ورود این تعالیم را به ادب پارسی مورد بحث قرار دادهایم.در نهایت بازتاب این تعالیم را در تک تک آثار عرفانی این دو قرن،که بیشتر به قرن پنجم مربوط است،برریس نموده، سعی کردهایم که میزان انتقال اصول و مسایل تصوف را در آثار این قرن نشان داده،جایگاه هر یک از آن آثار را از این دیدگاه مشخص کنیم که عملا کشف المحجوب هجویری در ردیف اول قرار گرفته است.