چکیده
حکایت از قالبهای داستانی است که پدیدآورندۀ آن، برای بیان تجربۀ خود از جهان بیرون، ارتباط تأثیرگذار و بیان اندیشه از آن بهره میگیرد. یکی از انواع حکایتها، حکایتهای صوفیانه است؛ حکایتهایی که بیش از هر چیز، ظرف بیان اصول انسانی بوده و با خلق متن، اندیشه را از حالت بالقوه به فعل درآوردهاند. بنابراین ...
بیشتر
چکیده
حکایت از قالبهای داستانی است که پدیدآورندۀ آن، برای بیان تجربۀ خود از جهان بیرون، ارتباط تأثیرگذار و بیان اندیشه از آن بهره میگیرد. یکی از انواع حکایتها، حکایتهای صوفیانه است؛ حکایتهایی که بیش از هر چیز، ظرف بیان اصول انسانی بوده و با خلق متن، اندیشه را از حالت بالقوه به فعل درآوردهاند. بنابراین با توجه به این موضوع، تحول از اساسیترین دغدغههای حکایتهای صوفیانه است که ابتدا در شخصیتها به عنوان پایههای حکایت، سپس در مخاطبان آن صورت میگیرد. بسیاری از منتقدان ادبی، شخصیتهای حکایت و از جمله حکایتهای صوفیان را شخصیتهایی ایستا و کمتغییر معرفی نمودهاند. در این جستار، حکایتهای صوفیانه با تکیه بر خوانش آزاد (خوانندهمحور و متنمحور) و از دیدگاه تحول بررسی شد. این بررسیها بیانگر دو گونه از تحول است: روایت تحوّل ( تحوّل در بینش و رفتار شخصیتهای حکایت) و خلق تحوّل (تأثیر حکایت بر اندیشۀ مخاطبان و تحوّل در بینش خوانندگان)، که تمامی عناصر حکایت و بیش از همه عنصر گفتگو در فرآهم آوردن زمینۀ این تحوّل نقش داشتهاند.
چکیده
دادستان مینوی خرد متنی به زبان فارسی میانه مشتمل بر63 فصل و در شمار اندرزنامههاست.در قرن14میلادی تریوسنگ آنرا به زبان سنسکریت ترجمه کرده است. ترجمۀ نریوسنگ ترجمهای لفظبهلفظ است، بدون مطالعۀ متن فارسی میانه قابل درک نیست و زبان آن ویژگیهایی دارد که آن را از سنسکریت کلاسیک متمایز و به زبانهای ...
بیشتر
چکیده
دادستان مینوی خرد متنی به زبان فارسی میانه مشتمل بر63 فصل و در شمار اندرزنامههاست.در قرن14میلادی تریوسنگ آنرا به زبان سنسکریت ترجمه کرده است. ترجمۀ نریوسنگ ترجمهای لفظبهلفظ است، بدون مطالعۀ متن فارسی میانه قابل درک نیست و زبان آن ویژگیهایی دارد که آن را از سنسکریت کلاسیک متمایز و به زبانهای ایرانی نزدیک میسازد. از این جهت لازم است با متن فارسی میانه مقایسه و ویژگیهای زبانشناختی آن بررسی شود. دادستان مینوی خرد در قرن هجدهم میلادی به فارسی نیز ترجمه شده است. در این مقاله فعل ماضی متعدی و ساخت ارگتیو دادستان مینوی خرد و شیوۀ ترجمۀ آن به سنسکریت و فارسی بررسی میشود.
چکیده
در مقایسة محتوایی آثار مهم ادبیات عرفانی ایران و نیز تمام آثاری که صبغة عرفانی دارند، موضوعات مشترک فراوانی به چشم میخورد که بحث تقابل عقل و عشق یکی از آنهاست و میتوان از آن به رویارویی فلسفه و عرفان نیز تعبیر کرد. در این منازعه بخش قابل توجهی از غوغای کارزار عقل و عشق شاعران متوسطی هستند که تنها با سلاح تقلید و تکرار اندیشههای ...
بیشتر
چکیده
در مقایسة محتوایی آثار مهم ادبیات عرفانی ایران و نیز تمام آثاری که صبغة عرفانی دارند، موضوعات مشترک فراوانی به چشم میخورد که بحث تقابل عقل و عشق یکی از آنهاست و میتوان از آن به رویارویی فلسفه و عرفان نیز تعبیر کرد. در این منازعه بخش قابل توجهی از غوغای کارزار عقل و عشق شاعران متوسطی هستند که تنها با سلاح تقلید و تکرار اندیشههای خردستیز در میدان ظاهر شدهاند و نه از روی باورهای برخاسته از تجربههای عرفانی. آنها صرفاً از دیدگاه ذوقی و شاعرانه و با تکیه بر سنتهای ادبی، عشق را بر عقل ترجیح دادهاند لیکن در میان انبوه این شعرا، شاعران معدودی را نیز سراغ داریم که با افکار متعالی عرفانی در این مصاف قد علم کردهاند و اندیشههای خردستیز و فلسفهگریز در کلام آنها به شکل بنیادین و بهعنوان یک باور استوار، و نه از روی تقلید و تکرار مطرح میشود. در میان شاعران دستۀ اخیر، حافظ به دلیل تجلی اندیشههای خردستیز در نهان و آشکار شعرش جایگاهی ویژه دارد. با توجه به شعر و اندیشة حافظ اگرچه انتظار نمیرود مقام و دلبستگیهای عرفانی حافظ با آنچه ما از مولانا وعطار سراغ داریم، پهلو بزند لیکن حضور اندیشههای عرفانی و به تبع آن باورهای خردستیز در کلام او بهقدری پررنگ است که اگر او را بهعنوان شاعری عارف- نه عارفی شاعر- در سلک این بزرگان یاد کنیم، سخنی بهگزاف نگفتهایم. در این مقاله جلوههای مختلف خردستیزی در دیوان حافظ که در لباس ذم عقل جزئی، نفی فلسفه و حکمت فلسفی، نفی علوم مکتبی و مدرسی و توصیه به مستی رخ مینماید، بررسی شده است.
چکیده
گویشهای ایرانی که گاه همپای زبان فارسی و گاه بیش از زبان فارسی قدمت دارند، ذخایری هستند که با گذشت سالیان دراز میتوان از دل آنها به فرهنگ غنی و پربار ایرانی دست یافت و با شناخت هرچه بیشتر این گویشها میتوان به شناخت بیشتر زبان فارسی و باروری آن کمک فراوانی نمود؛ اما گاه پراکندگی و کمبود منابع در زمینۀ تعداد ...
بیشتر
چکیده
گویشهای ایرانی که گاه همپای زبان فارسی و گاه بیش از زبان فارسی قدمت دارند، ذخایری هستند که با گذشت سالیان دراز میتوان از دل آنها به فرهنگ غنی و پربار ایرانی دست یافت و با شناخت هرچه بیشتر این گویشها میتوان به شناخت بیشتر زبان فارسی و باروری آن کمک فراوانی نمود؛ اما گاه پراکندگی و کمبود منابع در زمینۀ تعداد کثیری از گویشهای ایرانی نو باعث شده است که نتوان آن چنانکه شایسته است دربارۀ آنها نظرداد و به تحلیل و طبقهبندی آنها پرداخت و بدان خاطر باید از هرگونه مواد و پیکرۀ زبانی بهدست آمده از چنین گویشهایی استقبال کرد. گویش تاتی که در زمینۀ ارتباطش با زبان آذری و زبانهای دیگر ایرانی، نظرات بسیاری ذکر شده، از گویشهایی است که گونههای فراوانی دارد و یکی از آنها تاتی کلاسور(kalāsur) از گویشهای تاتی آذریایجان است. آنچه از این گویش در دست داریم، دو مقاله از آقای احمد اصغری است که در شمارههای قبلی نشریۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی تبریزچاپ شده بود. بنابه اهمیت این گویش در حال فراموشی و نیز بنا به این دلیل که از این گویش، مواد زبانی قابل اعتماد دیگری در دست نداریم، نگارنده در این مقاله به بررسی و تحلیل آن گویش پرداخته است. آنچه در این مقاله آمده تحلیل مواد قبلی و استخراج ویژگیهای دیگر گویش تاتی کلاسور از روی مواد زبانی ارائه شده است که در دو بخش تنظیم شده است: ا- تحلیل و بررسی تحقیق قبلی، 2- ویژگیهای دیگر زبانی تاتی کلاسور. در بخش دوم مقاله، سعی نویسنده بر آن بوده ضمن برشمردن ویژگیهای زبانی تاتی کلاسور، با گویشهای تالشی و تاتی خلخال نیز بهطور تطبیقی مقایسه شود.
چکیده
صوفیان محقّق ...
بیشتر
چکیده
صوفیان محقّق لازمۀ طی منازل سیر و سلوک را همراه داشتنِ توشهای به نام علم میدانند؛ زیرا از نظر ایشان علتِ انحراف عدهای از سالکان، جهل آنها و اشتغال به مجاهده قبل از عالم شدن است. به باورخواجه عبدالله گرچه علم برای عارف، پایبند است اما عارفِ بدونِ علم، شیطانی بیش نیست. جهالت زهری است که سالک را به هلاکت میرساند. از نظر وی معرفت، روحِ علم و امری شهودی است که با کسب و تحصیل بهدست نمیآید. علم در سیر و سلوک عرفانی مانند چراغی است که ظلمات مسیر را روشن میکند؛ اما حالی که معرفت در سالک ایجاد میکند مانند نردبانی است که موجب صعود او میشود. اگر عارفی با عالمان سخن بگوید، و آنها مفهومی از آن سخن دریابند، آن مفهوم، علم است؛ اما علم، برای عارفان، معرفت است. در واقع برای عارف، علم استدلالی به علم لدنّی تبدیل میگردد؛ یعنی آنچه بر علما معلوم است، برای عارفان مشهود میشود. از این رو لازم است که سالک با رفع حجاب علم از احکام آن به احکام احوال و مواجید منتقل شود. در مقام علم و قبل از رفع حجابِ آن، این عقل آدمی است که ادراک کرده و از ادراکاتِ او نفس ناطقه به بهجت و سرور میافتد؛ اما در مقام معرفت و شهود، نفس ناطقه محو گشته و ادراک بهواسطة روح است؛ یعنی روح دارای وجد و سرور میشود.
چکیده
شخصیتهای داستانی از طریق انتساب خصیصههای فردی، اجتماعی، سیاسی و ... در یک متن معرفی میشوند و در جریان کنشها و واکنشها، بازتاب دهندۀ افکار، آمال و ناگفتههای درونی خود، خالق اثر و ویژگیهای محیطی هستند. هدف از مقالۀ حاضر، تحلیل ساختار شخصیت و امکانات محیطی در ایجاد و شکلگیری شخصیتهای داستانی در آثار ...
بیشتر
چکیده
شخصیتهای داستانی از طریق انتساب خصیصههای فردی، اجتماعی، سیاسی و ... در یک متن معرفی میشوند و در جریان کنشها و واکنشها، بازتاب دهندۀ افکار، آمال و ناگفتههای درونی خود، خالق اثر و ویژگیهای محیطی هستند. هدف از مقالۀ حاضر، تحلیل ساختار شخصیت و امکانات محیطی در ایجاد و شکلگیری شخصیتهای داستانی در آثار داستانی «صادق هدایت» است. حضور شخصیتهای تیپیک «هدایت» در محیط داستانهایش به رکود و ایستایی فضای جامعۀ داستانی دامن زده است و «هدایت» با به نقد کشیدن این ساختار در قالب شخصیتهای درونگرا، منزوی، شکست خورده و ...، عمل شخصیتها را در برابر حوادث داستانیاش به مبارزه طلبیده است. تعدد شخصیت به عنوان بیماری اجتماعی و روانی، شخصیتها و محیط داستانی را تحت تأثیر قرار داده و هر دو را از خودشناسی، قدرت عمل و پویایی بازداشته است.
چکیده
عطّار عارفِ شاعری است که با تألیف تذکرۀالاولیا نقش شگرفی در حوزۀ ادبیّات منثور فارسی احراز کرده و یکی از شیرینترین شاهکارهای عرفانی ادب ایران را به یادگار گذاشته است. اخلاص مؤلّف به همراه بیپیرایگی زبانش موجب شده است که تنها کتاب نثر او از برجستهترین آثار تاریخ تصوّف ایران شمرده شود و در ردیف اسرارالتّوحید محمّد بن ...
بیشتر
چکیده
عطّار عارفِ شاعری است که با تألیف تذکرۀالاولیا نقش شگرفی در حوزۀ ادبیّات منثور فارسی احراز کرده و یکی از شیرینترین شاهکارهای عرفانی ادب ایران را به یادگار گذاشته است. اخلاص مؤلّف به همراه بیپیرایگی زبانش موجب شده است که تنها کتاب نثر او از برجستهترین آثار تاریخ تصوّف ایران شمرده شود و در ردیف اسرارالتّوحید محمّد بن منوّر در فرهنگ و شکلگیری و ترویج تصوّف از منابع قابل اعتماد قرار گیرد. عطّار بیش از محتوا در ساختار این اثر مؤثّر بوده و چون هدف تعلیمی داشته با زبانی ساده و رسا به القای مطلب پرداخته است. شیفتگی او به اقوال عرفا در سراسر کتاب مشهود است. او سخن مشایخ را بعد از آیات و احادیث بهترین راهنمای بشر میداند و سالکان را با آن چراغ به جانب سعادت جاودانی رهنمون میسازد و به این خاطر کتاب خود را بهترین پدیدۀ آفرینش قلمداد میکند. اینجا با نگاهی گذرا به احوال و آثار عطّار ابتدا صورت و محتوای تذکر¸ الاولیا و اعتقادات عرفانی مؤلّف که در لابهلای اقوال مشایخ نهفته است، میآید. سپس ارزشهای تاریخی، عرفانی وادبی کتاب و نهایتاً شیوۀ کاربرد آیات و احادیث آن مورد ارزیابی قرار میگیرد.