چکیده

چکیده
حکایت از قالب­های داستانی است که پدیدآورندۀ آن، برای بیان تجربۀ خود از جهان بیرون، ارتباط تأثیرگذار و بیان اندیشه از آن بهره می­گیرد. یکی از انواع حکایت­ها،      حکایت­های صوفیانه است؛ حکایت­هایی که بیش از هر چیز، ظرف بیان اصول انسانی بوده و با خلق متن، اندیشه را از حالت بالقوه به فعل درآورده­اند. بنابراین با توجه به این موضوع، تحول از اساسی­ترین دغدغه­های حکایت­های صوفیانه است که ابتدا در شخصیت­ها به عنوان پایه­های حکایت، سپس  در مخاطبان آن صورت می­گیرد. بسیاری از منتقدان ادبی،       شخصیت­های حکایت و از جمله حکایت­های صوفیان را شخصیت­هایی ایستا و کم­تغییر معرفی نموده­اند. در این جستار، حکایت­های صوفیانه با تکیه بر خوانش آزاد (خواننده­محور و متن­محور) و از دیدگاه تحول بررسی شد. این بررسی­ها بیانگر دو گونه از تحول است: روایت تحوّل ( تحوّل در بینش و رفتار شخصیت­های حکایت) و خلق تحوّل (تأثیر حکایت بر اندیشۀ مخاطبان و تحوّل در بینش خوانندگان)، که تمامی عناصر حکایت و بیش از همه عنصر گفتگو در فرآهم آوردن زمینۀ این تحوّل نقش داشته­اند.

کلیدواژه‌ها