نویسندگان

1 استادیار، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد آستارا

2 استادیار دانشگاه آزاداسلامی، واحد آستارا

چکیده

در روایت‌شناسی ساختارگرا برای هر روایتی دو نوع زمان مطرح است: زمان متن، زمان داستان. ترتیب، دیرش و بسامد در حیطه «زمان متن»، زمان تقویمی و زمان حسی و عاطفی در گسترة «زمان داستان» از مباحث اصلی زمان در دانش روایت‌شناسی است. اگرچه نظریه‌پردازی دربارة شگردها و روش‌های زمان در روایت‌های تاریخی و ادبی بحثی تازه بوده و به قرن بیستم باز می‌گردد اما شیوة روایتگری داستان در داستان کلیله‌ودمنه، زمینة مناسبی برای طرح مؤلفه‌های اصلی زمان در این اثر فراهم آورده است. مقاله حاضر نتیجه پژوهشی است که به شیوة توصیفی-استقرایی و بر اساس نظریه «زمان در روایت» به بررسی زمان در حکایت‌های اصلی و فرعی کلیله‌ودمنه پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که حکایت‌های کلیله‌ودمنه همخوانی معناداری با ویژگی‌های «زمان متن» دارد. چنانکه در «دیرش» به ترتیب مکث توصیفی، صحنة نمایش، خلاصه و حذف، بسامد بیشتری دارد؛ در «ترتیب» فراوانی کاربرد پس‌نگاه بیشتر از پیش‌نگاه است و در بحث «بسامد»، به بسامد بازگو، بیشتر از بسامد مکرر توجه شده است. این دستاوردها نشان می‌دهد کتاب کلیله‌ودمنه با وجود داشتن نثری فنی، دارای شیوه‌ای اعتدالی در روایت حکایت‌هاست و هرگز اطنابش بیشتر از ایجاز و اعتدالش نیست.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Studying the Time in Kalileh and Demneh Tales According To the Time in Narrative Theory

نویسندگان [English]

  • Masoume Nazari Charvadeh 1
  • Bahram Khoshnoodi 2
  • AhmadReza Nazari 2

1 Assistant Professor, Islamic Azad University, Astara Branch

2 Assistant Professor, Islamic Azad University, Astara Branch

چکیده [English]

In the structural narratology there are two types of time for each narrative: time of the text, time of the story, arrangement, duration and frequency within the ‘time of the context’; calendar time and the sensory and emotional time in the range of ‘time of the story’ are the main topics of time in narratology knowledge. Although theorizing about the techniques and methods of time in historical and literary narratives is a new discussion and dates back to the twentieth century, style of storytelling in Kalileh and Demneh Stories, has provided an appropriate ground for layout of the main components of time in this work.
This article is the result of a research that has studied the time in the main and secondary Tales of Kalileh and Demneh using the descriptive-deductive method and based on the theory of "time in narration". Result obtained from the research show that Kalileh and Demneh Tales have significant match with features "the time of the text". As in “duration” descriptive pause, stage of the play, summarizing and removing, have respectively higher frequencies, in “arrangement” frequency of after-look is more than that of pre-look and in the discussion on “frequency” more attention has been given to recount frequency than repeated frequency. These achievements show that despite having technical prose, Kalileh and Demneh, enjoys a moderate approach in narrating the stories and that, its circumlocution is never more than its brevity and moderation.

کلیدواژه‌ها [English]

  • structural narratology
  • time of the context
  • time of the story
  • Kalileh and Demneh
  • Gérard Genette
. اخلاقی، اکبر (1377)، تحلیل ساختاری منطق‌الطیر، اصفهان: فردا.
2. ایگلتون، تری (1388)، پیش‌درآمدی بر نظریة ادبی، ترجمة عبّاس مخبر،چ پنجم، تهران: مرکز.
3. امامی، نصرالله، مهدی‌زاده فرد، بهروز (1387)، «روایت و دامنة زمانی روایت در قصه‌های مثنوی»، نشریة ادب‌پژوهی، ش 5،صص 129- 160.
4. تودوروف، تزوتان (1382)، بوطیقای ساختارگرا، ترجمة محمّد نبوی،چ دوم، تهران: آگاه.
5. توکّلی، حمیدرضا (1389)، از اشارت‌های دری، بوطیقای روایت در مثنوی، تهران: مروارید.
6. تولـان، مایکل (1386)، روایت‌شناسی: درآمدی زبـان‌شناختـی انتقادی، ترجمة سیّده فاطمه علوی و فاطمه نعمتی، تهران: سمت.
7. حرّی، ابوالفضل (1388)، «مولّفه‌های زمان و مکان روایی در قصص قرآنی»، نشریة ادب‌پژوهی، ش 7 و 8. ص 125- 141.
8. درودگریان، فرهاد و دیگران (1390)، «تحلیل زمان روایی از دیدگاه روایت‌شناسی بر اساس نظریة زمان ژنت در داستان "بی و تن" اثر رضا امیرخانی»، نشریه سبک‌شناسی نظم و نثر و فارسی «بهار ادب»، س 4، ش 3، ص 127- 138.
9. ریمون کنان، شلموت (1387)، روایت داستانی، بوطیقای معاصر، ترجمة ابوالفضل حّری، تهران: نیلوفر.
10.صهبا، فروغ (1387)،«بررسـی زمان در تاریخ بیهقـی بر اساس نظریة زمان در روایت». فصلنامة پژوهش‌های ادبی. س 5. ش 21. ص 89- 111.
11. قاسمی‌پور، قدرت (بی‌تاریخ)، «زمـان و روایـت»، فصـلنامـة نقـد ادبـی، س 1، ش 1، ص 123-144.
12. غلامحسین‌زاده، غلامحسین و دیگران (1386) ،«بررسی عنصر زمان در روایت با تأکید بر حکـایـت اعرابـی درویـش در مثنـوی»، فصـلنـامـة پژوهش‌های ادبـی، ش 16، ص199- 217.
13. لوته، یاکوب (1388)، روایت در سینما و ادبیّات، امید نیک‌فرجام، چ دوم، تهران: مینوی خرد.
14. مارتین، والاس(1389)، نظریه‌های روایت، ترجمة محمّد شهبا، چ چهارم، تهران: هرمس.
15. مندنی‌پور، شهریار(1380)، کتاب ارواح شهرزاد، تهران: ققنوس.
16. منشی‌، نصرالله (1370)، کلیله‌ودمنه، تهران: دانشگاه تهران.
17. نیکوبخت، الهام (1389)، «رؤیای خیس »(گذر از تک‌گویی درونـی به جریان سیّال ذهن)، ماهنامة کتاب ماه ادبیّات، س 4، ش 43، ص 18- 21.