چکیده

نقد ادبی اصلی‌ترین شاخه ادبیات است که هر روز تنوع، گستره، و ژرفای نو می‌یابد، و شیوه‌ها و شگردهایی تازه عرضه می‌دارد.اما این شیوه‌ها و شاخه‌ها، سراسر ابداعی و نوپدید نیست، بلکه بسیاری از مباحث یا قواعد آن ریشه در آراء و نظریه‌های ادبی گذشتگان دارد و امروز بازخوانی و تفسیر می‌شود.از این باب مراجعه به آراء و سنت‌های ادبی گذشته یک رسم شایع در کار نقادی است....در ایران نیز با آنکه گذشته ادبی آن در عرصه نقد و تحلیل ادبیات چندان پرمایه و سرشار نبوده است، اما گه گاه تلاش‌ها و دغدغه‌هایی در باب نقد و تفسیر ادبیات و ارائه رهنمود به شاعران یا نویسندگان پدید آمده که بازیابی و ارائه آنها یکی از ملزومات توسعه نقد ادبی در این سرزمین است؛و از این لحاظ سده ششم هجری به دلایلی چند اهمیتی ویژه دارد که پرداختن بدآنها مورد اهتمام این نوشته است.