چکیده
بنابر آیه ای از قرآن کریم(الاحزاب، 72)، خداوند بر آسمانها و زمین و کوهها امانتی عرضه کرد اما آنها از پذیرفتن آن امتناع کردند و انسان که ظلوم و جهول بود، بار امانت را پذیرفت. تفسیرهای گوناگونی بر این آیة شریفه و اینکه آن امانت چه بود، بیان شده است. اکثر مفسران کلام الهی، آن امانت را استعداد یا صفت و یا عقیده ای میدانند که خداوند در قلب انسان به ودیعت نهاده است. اما ابنعربی براساس مبانی عرفانی خویش، امانت و امانتدهنده و حامل امانت را یکی می داند. در این مقاله کوشش شده است تفاسیر متعدد عرفای ایرانی و ابنعربی از آیة امانت که در آثار وی پراکنده است، بر اساس وحدت وجود و تجلی خداوند در عالم تحلیل گردد.
کلیدواژهها