چکیده
چکیده
ادبیات کارگری یا شعر کارگری صلای آزادی، اصلاح و بهبود زندگی تودههای نادار جامعه را بر زبان دارد و واماندگی، فقر و رنج کارگران و دیگر زحمتکشان مردم را موضوع خود قرار میدهد. شعری است که در آن هیچ پدیدة زشت و زیبا از دیدگان تیزبین شاعر پنهان نمیماند و خیلی از موضوعاتی که دیگران به راحتی از کنار آن میگذرند، شعر آفرین میگردد. در شعر قبل از مشروطیّت نیز انعکاس زندگی مشقّتبار و طاقتفرسای طبقة رنجبران را میبینیم، امّا چنین اشعاری هرگز از سر اعتراض و آگاهی تودههای زحمتکش سروده نشده است. ستمی که در این اشعار مطرح است، ستمی است عارضی و حاصل صعوبت کار، نه ستم اجتماعی و ناشی از رابطة کارگر و کارفرما و از مقولة تجاوز مباشر و کد خدا؛ و در نهایت شعر با دعوت رنجبران به سکوت و بردباری در برابر قضا و قدر و سرنوشت محتوم پایان میپذیرد. گفتنی است جنبههای سیاسی و اجتماعی ادبیّات کارگری جنبههای هنری آن را تحت الشّعاع خود قرار میدهد. اهداف مکتبی سرایندگان و عمر کوتاه دورههای آزادی قلم و بیان، فرصت چندانی برای تجربههای بادوام و مستمر هنری در این عرصه باقی نگذاشته است که این مقاله در پی آن است، محتوا و مبانی جمالشناختی ادبیات کارگری را با استناد به آثار موجود در این زمینه از مشروطیت تا کودتای 28 مرداد 1332 مورد بررسی قرار دهد.
کلیدواژهها