چکیده
چکیده
ریختشناسی قصههای عامیانه، در سال 1928 م. توسط فرمالیست روسی «ولادیمیر پراپ» آغاز شد. وی اساس کارش را بر پایة اعمال شخصیتهای قصه نهاد و عملاً، ساختار صد قصه از قصههای جن و پری روسی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. تحلیل ساختاری که در حوزة ادبیات فارسی، بهتازگی مورد استقبال قرار گرفته است، گامی است در جهت شناخت دقیقتر و همهجانبهتر آثار ادب فارسی. این تحقیق بر آن است که یکی از قصههای مثنوی با عنوان «قلعة ذاتالصور» را براساس نظریة ولادیمیر پراپ، مورد تحلیل و بررسی قرار دهد و به الگویی ساختاری موافق با الگوی پراپ دستیابد.
کلیدواژهها