چکیده
چکیده
«خرق عادت» یکی از نتایج مسلّم مجاهده و ریاضت عرفانی، و توجّه و تمرکز به ضمیر ناخودآگاه سوررئالیستی است که پیشینة آن یقیناً در بخشهای گمشدة تاریخ حیات بشر ــ اسطورهها ــ قابل پیگیری است. تأثیرپذیری سوررئالیسم، در اندیشه و عمل، از اندیشههای عرفانی، منجر به ظهور برخی تشابهات و اشتراکات بین این دو مکتب (در عین تقابلات و تمایزات بنیادین ادبیّات عرفانی و سوررئالیستی با یکدیگر) شده است که «خرق عادت» عینیترین و شگفتانگیزترین ثمرۀ برنامههای نسبتاً مشترکشان محسوب میشود. تنوّع نتایج خارقالعاده، از جمله کرامات، کشف و شهود، تصادفات عینی، سحر و جادو، پیشگویی و غیبگویی، در نمونههای عرفانی و سوررئالیستی، گرچه زمینة مناسبی برای ادّعاپروری و هذیانپردازی محسوب میشود، از منظری دیگر میتواند به فلسفة انزواطلب و دنیاگریز عرفان ختم شود که ریشه در جریانات اجتماعی و واکنشهای فردی عارف ادیب، و به تبع آن هنرمند سوررئالیست دارد. تأکید براین نکته نیز ضروری است که «خرق عادت» ــ برجستهترین نقطة مشترک در نتایج عملی عرفان و سوررئالیسم ــ در مواردی چند، با آبشخورها، برنامهها و رسالتهایی کاملاً متفاوت بین دو مکتب، ظاهر شده است؛ بنابراین مطالعة تطبیقی «خرق عادت» بین عرفان و سوررئالیسم، نمیتواند از اهمیّت و استقلال دو مکتب فکری عظیم در ادبیّات جهان، بکاهد یا داعیة همسانی، همانندی و پدرپسری عرفان و سوررئالیسم را داشته باشد.
کلیدواژهها