چکیده
چکیده
با رویکردی به نظریة پراپ و آرای تودوروف، برای سفرنامههای روحانی ادبیات فارسی نیز میتوان گشتارهای ثابتی را قائل شد؛ بدین معنا که این آثار در کلان پیرنگ خود دارای عناصر مشترکی هستندکه این عناصر در گشتارهای ثابتی چون: وضعیت نامطلوب موجود، آگاهی و بصیرت یافتن نسبت به وضع موجود، احساس خستگی از وضعیت و طلب امر برتر، ، ظاهر شدن پیر، حرکت، مراحل و منازل راه و مقصد (پایان رفلکسی ) بیان میشود. به این گشتارها با بررسی هشت اثر رسیدهایم: رسالهالطیر ابن سینا، رسالهالطیر غزالی، سیرالعباد الی المعاد سنایی، مصباحالارواح بردسیری، عقل سرخ سهروردی، منطقالطیر و مصیبتنامۀ عطار و رسالهالطیر نجمالدین رازی
کلیدواژهها