چکیده

عطیه در اصطلاح فن تنجیم بخششی است که منجمان احکامی برای تعیین عمر مولود به یکی از سیارات نسبت می دهند. اختر شناسان این بخشنده را «کدخدا» خوانند. از تاثیر کدخدا درهیلاج بر کمیت سالهای عمر مولود و کیفیت سعادت و نحوست آن استدلال می کنند. هیلاج یکی از امور پنجگانه است که با محاسبات ویژه ای به دست می آید و به ترتیب عبارتند از: شمس و قمر و سهم السعاده و جزو اجتماع مقدم یا جزو استقبال مقدم و طالع چنانچه اولی موقعیت هیلاج نداشت سراغ دومی ووو را می گیرند. کدخدا شدن سیاره تابع شرایطی است از آن جمله: کوکب باید موقعیت بهره مندی از یکی از حظوظ پنجگانه (خانه و شرف و وجد و حد و ارباب مثلثه) را داشته باشد. پس ازحصول شرایط، کدخدا یکی از سه عطیه کبری و وسطی و صغری را به مولود می بخشد. کدخدا اگر در وتد باشد عطیه کبری و اگر در خانه مایل وتد باشد عطیه وسطی و اگر در زایل وتد باشد عطیه صغری می بخشد. با مراجعه به جدولهای ویژه عطیه ها در می یابیم که بیشترین آنها یکصد و بیست سال و کمترین آنها هشت سال است. در این مقاله پس از توضیح مطالب مذکور به تبیین و توضیح مثالهایی از اصلاح «عطیه» در ادب فارسی پرداخته ایم.