چکیده
«ساموئل بکت» (Samuel Beckett)یکی از نویسندگان نامی قرن بیستم است که توانسته نظر محققان زیادی را به خود جلب کند. گرچه وی آثار ادبی کمی از خود به جا گذاشته، ولی همین آثار اندک، از جنبههای مختلفی مطالعه شدهاند. در این جستار، نمایشنامة «آخر بازی» از منظر ذن بوداییسم بررسی شدهاست. بدین منظور، نخست مراحل مختلف ذن بوداییسم بیان شده، سپس با قدری تامل در دیالوگ، صحنهآرایی، شخصیت پردازی، رفتار و نگرش شخصیتهای داستان، نکات مشترکی میان ذن و این اثر پیدا شده است.
بدین ترتیب میتوان «آخر بازی» را شاهکار ادبی و نویسندة آن را یک نابغه نامید؛ نابغهای که زندگی، فرهنگ و تمدن غرب او را از ذن بوداییسم- که یک مکتب شرقی محسوب میشود- بیبهره نگذاشتهاست. با این که ذن، نوعی مذهب و یا به عبارت دیگر، نوعی فلسفه به شمار میآید، ولی میتوان رگههای آن را در نمایشنامة «آخر بازی» هم پیدا کرد.
کلیدواژهها