چکیده
بین روساخت نحوی یک اثر یا قطعة زبانی با اندیشه و طرح ذهنی صاحب آن رابطهای تنگاتنگ وجود دارد. ساخت نحوی یک اثر بیتأثیر ازساخت معنایی آن نیست؛ به طوری که میتوان با دقت و تأمل در روساخت تا حدودی به اندیشه و نیت آفرینندة آن روساخت پی برد. هر طرح ذهنی و ساخت معنایی نمیتواند در هر قالب و توالی نحوی ظاهر شود و صراحت و رسانگی لازم را داشته باشد و این حکایت از نظاممندی دستگاه زبان دارد. حتی یک دستگاه بسیار جزیی از دستگاه دستوری زبان به نام «مطابقه»(concord) نیز از این حقیقت مستثنا نیست. به همین دلیل است که دستگاه مطابقة موجود درآثار زبانی تحت یک الگو و طرح واحد و ثابت تعریف نمیشود و هر اثر یا قطعة زبانی میتواند دستگاه مطابقة مخصوص به خود داشته باشد. لذا برای زبانی مثل زبان فارسی نمیتوان یک طرح یا الگوی واحد از دستگاه مطابقه ارایه داد. در این مقاله نویسنده با بررسی دستگاه مطابقة کتاب «فرار از مدرسه»ی استاد زرینکوب و مقایسة آن با طرح موجود از دستگاه مطابقة زبان فارسی به این نکتة مهم پرداخته است.
کلیدواژهها