چکیده

در کلیدر و جای خالی سلوچ، بخش عمده‌ای از واقعیت‌های داستانی ـ شخصیت‌ها، کنش‌ها، اشیاء و صحنه‌ها ـ علاوه بر دلالت مستقیم بر واقعیت‌های عیان و عینی، مفهومی فراتر از خود را نیز در درون خود نهفته دارند که در کل به آن‌ها دلالت ضمنی گفته می‌شود. این مفاهیم عبارت‌اند از: دلالت‌های استعاری، تمثیلی، نمادین، کنایی و مجازی. تمثیل در این‌جا، به خاطر تعلق این دو رمان به ادبیات رئالیستی، به طور کلی ـ جز در دو سه جا ـ چندان جایگاهی ندارد. استعاره نیز در معنای خاص و تخصصی آن در حوزة ادبیات منظوم قرار می‌گیرد و مفهوم عام آن نیز آن چنان کلی است که مصادیق و زیرمجموعه‌های آن را باید در اسنادهای مجازی دیگر چون نماد و کنایه و مجاز مرسل جستجو کرد. در این دو رمان، واقعیت‌های کنایی و نمادین در عین دلالت بر حقیقت وجودی خود، به دلیل قرار گرفتن در موقعیت‌های خاصی از متن ماجرا بر حقیقتی فراتر از سطح ظاهری خود نیز راه می‌برند و توان وارد شدن به قلمرو دلالت‌های مجازی را دارند. بیش‌ترین گونة دلالت‌های مجازی در این دو رمان از نوع نماد و کنایه است که در این‌جا نمونه‌های بسیاری از آن‌ها به بررسی گذاشته شده است.

کلیدواژه‌ها