مقالاتی که در سامانه ثبت شده و تمامی فرآیند ارزیابی و داوری را طی کرده و اصلاحات بازنگری (در صورت لزوم) به انجام رسیده باشد، در صورتی که سردبیر نشریه آنها را در وضعیت پذیرش آنلاین قرارد داده باشد در قسمت مقالات آماده انتشار نمایش داده میشود.
علمی- پژوهشی
تاریخ ادبیات ایران
محمد طاهری خسروشاهی؛ احمد فرشبافیان
چکیده
میرزا محمّدرضا چلبی تبریزی؛ از سخنوران ایران و از فارسیگویان توانای آذربایجان در سدۀ یازدهم هجری و از مصاحبان و دوستان صائب تبریزی است. تذکرههای عصر صفوی، عمدتاً اطّلاعات یکسان، پراکنده، آشفته و غیرمنسجمی دربارة صاحب ترجمه به دست میدهند. همین قدر دانسته است که او به عنوان یکی از فارسیگویان آذربایجان در عصر صفوی، همچون بسیاری ...
بیشتر
میرزا محمّدرضا چلبی تبریزی؛ از سخنوران ایران و از فارسیگویان توانای آذربایجان در سدۀ یازدهم هجری و از مصاحبان و دوستان صائب تبریزی است. تذکرههای عصر صفوی، عمدتاً اطّلاعات یکسان، پراکنده، آشفته و غیرمنسجمی دربارة صاحب ترجمه به دست میدهند. همین قدر دانسته است که او به عنوان یکی از فارسیگویان آذربایجان در عصر صفوی، همچون بسیاری از سخنوران همروزگار خود، رحل اقامت در دیار هندوستان افکنده و در آن دیار قرابتی با دربار ذوالفقارخان؛ حاکم دست نشانده گورکانیان هند در قندهار به هم رسانیده است. تنها اثر باقیمانده از این سخنور گمنام آذربایجان، دیوان اشعار او شامل 483 غزل، 94 رباعی، 50 تک بیت و یک قصیده است که تاکنون اقدامی برای تصحیح آنها صورت نگرفته است. باید گفت آثار گویندگان شعر فارسی، به دلیل دامنة وسیع و کارکرد گستردة آن، در طول زمانهای مختلف، دچار تغییر شده است. یکی از این آثار ارزشمند، دیوان اشعار چلبی تبریزی است. از مجموعه اشعار چلبی، چهار نسخه خطی در کتابخانه ملّی ایران، کتابخانة مجلس شورای اسلامی، کتابخانة آیتاللهالعظمی گلپایگانی قم و نسخة انستیتوی آثار خطی تاجیکستان موجود است. همچنین جُنگ خطّی سفینة صائب متضمّن تعدادی از سروده های پراکنده این شاعر است. معرّفی احوال و آثار این شاعر گمنام شعر فارسی به جامعة ادبی و شناساندن نسخه های خطّی موجود از دیوان اشعار او، به همراه بررسی و تبیین مختصات سبکی و ویژگی های زبانی و ادبی شاعر و ارائه شواهدی از نشانه های سبک هندی در آثار او، مهمترین رسالت این پژوهش تلقی میشود.
علمی- پژوهشی
شعر معاصرایران
نورالدین پیدا؛ رحمان مشتاق مهر؛ یدالله نصراللهی
چکیده
پس از انقلاب ادبی نیما، جریانها و شاخههای متعددی از شعر نیمایی منشعب شد که گاهی رنگ نحلهها و مکاتب ادبی غربی نیز به خود گرفت. به تبع گسترش جریان ها و نحله های ادبی، مطالعات و نقدهای گوناگونی دربارۀ آنها صورت پذیرفت. باتوجه به تعدد منابع موجود در حوزة جریانشناسی شعر معاصر، نقد و بررسی آنها و مقایسة دایرة مطالعات نویسندگان ...
بیشتر
پس از انقلاب ادبی نیما، جریانها و شاخههای متعددی از شعر نیمایی منشعب شد که گاهی رنگ نحلهها و مکاتب ادبی غربی نیز به خود گرفت. به تبع گسترش جریان ها و نحله های ادبی، مطالعات و نقدهای گوناگونی دربارۀ آنها صورت پذیرفت. باتوجه به تعدد منابع موجود در حوزة جریانشناسی شعر معاصر، نقد و بررسی آنها و مقایسة دایرة مطالعات نویسندگان هر کدام، به درک غثّ و سمین آثار چاپ شده، کمک خواهد کرد. در این مقاله که به شیوۀ توصیفی، تحلیلی و به شکل مقایسۀ آثار، تدوین شده است، سعی کردهایم کتابهای حوزۀ جریانشناسی شعر را به نقد بگذاریم و هر یک از کتابها را در مقایسه با یکدیگر و نیز در بررسی تحلیلی هر جریان، بسنجیم. نتایج به دست آمده نشان میدهد که تکاپوها در تبیین تحولات شعر معاصر، اگرچه بسیار سودمند بوده است، در بعضی از آنها اشکالات اساسی دیده میشود. بسیاری از مطالعات جریانشناسی، در حد گزارهای توضیحی از یک جریان شعری تقلیل پیدا کرده است و در بهترین حالت برخی از منتقدین به نقد شعر و تفسیر جریانهای شعری پرداختهاند. فقدان معیار و ملاک مشخص در دسته بندی شاعران در جریانها و حتی نام گذاری جریانها و عدم دسته بندی زمانی شفاف برای سبک شعری معاصر، موجب آشفتگی در بعضی از تقسیم بندیها شده است.
علمی- پژوهشی
نظریه های ادبی
مهدی باقری؛ محمد خاکپور؛ محمد مهدی پور
چکیده
نقد آثار برجسته در همۀ ادوار از بدو ظهور آن اثر امری رایج و شایع بوده است و اهمیّت پژوهش در این زمینه کمتر از ارزش آثار خلق شده نیست. در قرن دوازدهم هجری امامبخش صهبایی از جمله منتقدانی است که میراثدار نظریههای ادبی ادیبانی چون مُنیر لاهوری، آزاد بلگرامی و سراجالدین علیخان آرزو است که باعث شکلگیری این شاخۀ ادبی در شبه قاره ...
بیشتر
نقد آثار برجسته در همۀ ادوار از بدو ظهور آن اثر امری رایج و شایع بوده است و اهمیّت پژوهش در این زمینه کمتر از ارزش آثار خلق شده نیست. در قرن دوازدهم هجری امامبخش صهبایی از جمله منتقدانی است که میراثدار نظریههای ادبی ادیبانی چون مُنیر لاهوری، آزاد بلگرامی و سراجالدین علیخان آرزو است که باعث شکلگیری این شاخۀ ادبی در شبه قاره شد. رسالۀ "شرح سهنثر ظهوری" از جمله آثاری است که میتوان آن را تبلور اندیشههای جدید صهبایی دانست که در نتیجۀ تحلیل و نقد عناصر زبانی و بلاغی رسالۀ مزبور به دست آمده است. امتیاز دیدگاههای صهبایی، در حوزۀ نقد ادبی در عین تازگى، علمى و منسجم بودن آن است. مظاهر عدول از مقتضای ظاهر(وضع مُظهر در موضع مُضمر)، استعمال واژه موقوف بر سماع یا قیاس، شعر دو لَخت(مطلع دو لختی)، طَرفِ وقوع(استعارۀ ایهامی کنایی)، مناسبات الفاظ در کلام، اطلاق و حَملِ الفاظ تازگی و بیسابقه بودن دیدگاه او را به وضوح نشان میدهد. بسیاری از اصطلاحات موجود در آثار او صورت اولیّه تعبیراتی است که امروز در مکاتب نقد ادبی جدید در دنیا مطرح میشود؛ مثلاً او "کلمهبندی" را تقریباً به مفهوم texture یا همان "بافت" و "استخوانبندی" را به معنی structure یا "ساختار"به کار میبرد. اصطلاح استعارۀ ایهامی کنایی(طَرف وقوع) بعد از خانِ آرزو، ظاهراً فقط در آثار صهبایی آمده است. صهبایی ارزش استعاره در آفرینشهای ادبی را منوط به پیچیدگی و دیریابی و کاربرد آن در آثار فحول ادبی میداند. این مقاله با رویکرد تحلیلی- توصیفی میکوشد
علمی- پژوهشی
تصوف و عرفان
الهه بیات زرند
چکیده
نمادها تصویرهایی قدرتمند هستند که انبوهی از مفاهیم و اساطیر فرهنگی را در قالب یک خوشۀ معنایی صورتبندی میکنند. این خوشههای معنایی طی فرایندهای خلاق ادبی تولید میشوند و بخشی از حافظۀ فرهنگی ما را تشکیل میدهند. یکی از این نمادها که در متون ایرانی قبل از اسلام تولید شده و در حافظۀ فرهنگی جامعۀ پس از اسلام باقی مانده و در صورتبندیهای ...
بیشتر
نمادها تصویرهایی قدرتمند هستند که انبوهی از مفاهیم و اساطیر فرهنگی را در قالب یک خوشۀ معنایی صورتبندی میکنند. این خوشههای معنایی طی فرایندهای خلاق ادبی تولید میشوند و بخشی از حافظۀ فرهنگی ما را تشکیل میدهند. یکی از این نمادها که در متون ایرانی قبل از اسلام تولید شده و در حافظۀ فرهنگی جامعۀ پس از اسلام باقی مانده و در صورتبندیهای جدیدی در سنت شعری و عرفانی فارسی استمرار یافته، سیمرغ است. این صورتبندیهای متعدد نشان میدهد که سیمرغ در فرهنگ ایرانی به یک دال مرکزی تبدیل شده و بازخوانی بینامتنی کدهای رمزگذاری شده در آن میتواند تفکر اسطورهای و سنت فکری رمزآلود انسان ایرانی در سدههای گذشته را برای نسل جدید فهمپذیر کند. با عنایت به این موضوع، مقالۀ حاضر با تکنیک قرائت تنگاتنگ و با تکیه بر شواهد متنی موجود در پیکرۀ ادبیات پیشااسلام و پسااسلام میکوشد ضمن تاکید بر سمبلیسم غنی این پرنده، سیر تطور معنایی آن را در دورههای مختلف تاریخی تا قرن هفتم واکاوی کند و چرایی و چگونگی این چرخشهای معنایی را به یک مسئله تبدیل کند. بر این اساس، مقالۀ حاضر تلاش میکند به این سؤال پاسخ دهد که سیمرغ در پیکرۀ متون ادبی پسااسلام چه تفاوتی با متون پیش از اسلام دارد و در صورتبندیهای متعدد آن چه نوع دستکاریهای خلاقانهای در صورت و محتوای آن رخ داده است؟
علمی- پژوهشی
تصوف و عرفان
آرزو پوریزدانپناه کرمانی؛ زینب شیخ حسینی
چکیده
مکتوبات یکی از گونههای مهم ادبیّات و انواع نثر فارسی است که در دورههای مختلف تاریخی از نظر ادبی، اجتماعی، تاریخی و سیاسی از اهمّیت شایانی برخوردار بوده است. عرفای اسلامی با استفاده از فن مکتوبنگاری و با پیروی از پیشوایان دین، اقدام به نگارش نامههایی برای انتقال آموزههای عرفانی و هدایت سالکان طریقت کردهاند. عبدالله قطب یکی ...
بیشتر
مکتوبات یکی از گونههای مهم ادبیّات و انواع نثر فارسی است که در دورههای مختلف تاریخی از نظر ادبی، اجتماعی، تاریخی و سیاسی از اهمّیت شایانی برخوردار بوده است. عرفای اسلامی با استفاده از فن مکتوبنگاری و با پیروی از پیشوایان دین، اقدام به نگارش نامههایی برای انتقال آموزههای عرفانی و هدایت سالکان طریقت کردهاند. عبدالله قطب یکی از عارفان برجستة قرن نهم هجری است که اقدام به تأسیس جامعهای آرمانی و مدینهای فاضله با عنوان «اخوان آباد» در حوالی جهرم کرد. وی از طریق نگارش مکتوبات به ادارة این جامعة آرمانی و هدایت و تعلیم مریدان خود پرداخت؛ مکتوباتی که هم از نظر نثر شیوای فارسی و هم از نظر دربرداشتن نکات ارزشمند عرفانی برای ارشاد و تعلیم سالکان درخور توجّه است. بر این اساس، در این جستار با روش تحلیلی ـ توصیفی ساختار مکاتیب قطب مورد بررسی قرار گرفته است. یافتههای تحقیق حکایت از آن دارد ویژگیهای سبکی نگارش قطب، یعنی گرایش به سادهنویسی و ایجاز و اختصار، ساختار مکتوبات وی را دستخوش تغییر قرارداده و همین امر سبب تفاوت مکاتیب قطب در قیاس با سایر مکتوبات عرفانی شده است. این مکتوبات در زمرة مکتوبات اخوانی و چند سویه جای میگیرد.
علمی- پژوهشی
تصوف و عرفان
محمد افشینوفایی
چکیده
در این مقاله با هدف شناسایی و نمایاندن لایههای نهان ارتباطات گفتمانی در زبان و ساختار متنی صوفیانه، به بررسی مناقب اوحدالدین کرمانی، عارف و شاعر سدۀ ششم و هفتم، پرداخته شده است. بدین منظور عناصر زبانی (اسم و صفت، فعل، ضمیر، نشانۀ جمع، قید، مترادفات، اعداد) و عناصر ساختاری و مفاهیم مربوط به آنها (بافت و موقعیت، وارونگی و تعلیق واقعیت، ...
بیشتر
در این مقاله با هدف شناسایی و نمایاندن لایههای نهان ارتباطات گفتمانی در زبان و ساختار متنی صوفیانه، به بررسی مناقب اوحدالدین کرمانی، عارف و شاعر سدۀ ششم و هفتم، پرداخته شده است. بدین منظور عناصر زبانی (اسم و صفت، فعل، ضمیر، نشانۀ جمع، قید، مترادفات، اعداد) و عناصر ساختاری و مفاهیم مربوط به آنها (بافت و موقعیت، وارونگی و تعلیق واقعیت، نفی نقد و پرسشگری) و پیوند با گفتمانهای غالب (انبیا، نظام خلافت و حکومت، بزرگان عرفان و تصوف و متون دیگر) در سه مرحلۀ توصیف، تبیین و تفسیر بررسی شده است و سرانجام با مقایسۀ حکایتی مشترک در مناقب و تذکرة الأولیاء عطار، کار تحلیل انتقادی و ساختارشناسی تطبیقی متن در این نمونه به انجام رسیده است.
در این مقاله با هدف شناسایی و نمایاندن لایههای نهان ارتباطات گفتمانی در زبان و ساختار متنی صوفیانه، به بررسی مناقب اوحدالدین کرمانی، عارف و شاعر سدۀ ششم و هفتم، پرداخته شده است. بدین منظور عناصر زبانی (اسم و صفت، فعل، ضمیر، نشانۀ جمع، قید، مترادفات، اعداد) و عناصر ساختاری و مفاهیم مربوط به آنها (بافت و موقعیت، وارونگی و تعلیق واقعیت، نفی نقد و پرسشگری) و پیوند با گفتمانهای غالب (انبیا، نظام خلافت و حکومت، بزرگان عرفان و تصوف و متون دیگر) در سه مرحلۀ توصیف، تبیین و تفسیر بررسی شده است و سرانجام با مقایسۀ حکایتی مشترک در مناقب و تذکرة الأولیاء عطار، کار تحلیل انتقادی و ساختارشناسی تطبیقی متن در این نمونه به انجام رسیده است.
علمی- پژوهشی
نظریه های ادبی
هیوا حسن پور؛ تورج خسروی شعبانی
چکیده
چکیده
تحلیل گفتمان ادبی، به تحلیل دادههای زبانی و فرازبانی متن ادبی برای رسیدن به مفاهیم و تعابیر متفاوت از آن گفته میشود. این پژوهش به شیوۀ توصیفی – تحلیلی به بررسی و تحلیل رمان مرد گرفتار از منظر تحلیل گفتمان حاکم بر آن پرداخته است. ضرورت انجام این پژوهش در آن است که نشان میدهد متن ادبی تنها دادههای زبانی و زیباییشناسانه ...
بیشتر
چکیده
تحلیل گفتمان ادبی، به تحلیل دادههای زبانی و فرازبانی متن ادبی برای رسیدن به مفاهیم و تعابیر متفاوت از آن گفته میشود. این پژوهش به شیوۀ توصیفی – تحلیلی به بررسی و تحلیل رمان مرد گرفتار از منظر تحلیل گفتمان حاکم بر آن پرداخته است. ضرورت انجام این پژوهش در آن است که نشان میدهد متن ادبی تنها دادههای زبانی و زیباییشناسانه نیست و میتوان از رهگذر دادههای زبانی و فرازبانی، تعابیر و برداشتهای متفاوتی از آن به دست داد. این پژوهش به شیوۀ توصیفی تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانهای انجام شده است. این داستان را از لحاظ گفتمان میتوان در سه بخش دستهبندی کرد: گفتمان غالب، گفتمان تازه و نافرجامی گفتمان تازه. گفتمان قدرت با تکصدا کردن زبان و جامعه و سرکوب گفتگو و دیگر ارتباطات، در جهت گسترش قدرت و تثبیت هرچه بیشتر آن گام مینهد که خود در ساخت جامعه و سوژههای همگون تأثیر فراوانی دارد. در نهایت، از آنجا که هیچ گفتمانی نمیتواند به تمامی خود را تثبیت کند، در تقابل با گفتمان غالب، گفتمانی تازه سر برمیآورد که شخصیت اول داستان آن را نمایندگی میکند. با تولید گفتمان تازه، که یکی از ملزومات آن هویت تازه است، سوژه هویت تازهای پیدا میکند و به تدریج گفتمان پیشین به حاشیه میرود.