ORIGINAL_ARTICLE
متن و فرامین در ادبیات
«ادبیت»اثر فراتر از جنبههای«ادبیاتی»است و نهایتا حرکت«فرامتنی»بیشتر از خود متن اهمیت پیدا میکند.در این جریان هدف از کاربرد زبان صرفا توجیه خود زبان میباشد و خوانندهء این نوع آثار به کمک«اصطلاح محوری»رمز و رموز و مکانیزمهای موجود در آن را کشف میکند.قع میشود. جریان ادبی دوم حالت«درون زبانی»یا«خود ارجاعی»دارد و جنبهء
https://perlit.tabrizu.ac.ir/article_1760_60ae260a0f02cbe6b63f59b5eef43d3d.pdf
2001-02-19
1
32
ORIGINAL_ARTICLE
نقدی بر «سی قصیده ناصر خسرو»
نگارنده میکوشد از شرح بسط اضافی کلام بپرهیزد و مقال خود را با ذکر مطالبی که در زیر هر عنوان فهرتس میکند،به پایان برد.فراوانی که برای ایشان قایل است،بر آن شد که اغلاط چاپی و نگارشی، کاستیهای بخش توضیحات و ضبط و ارجاع نادرست ابیات و...را فهرست کند و به محضر گرانقدرش تقدیم نماید. طبیعی است که تذکر نکات نگارشی و چاپی و جلب دقت اهل قلم در کار نوشتن موجب شرمندگی است ولی چارهای نیست که گفته شود.محک شناخت اهل علم،گفتار و نوشتار است و اغلاط از هر دست و نوعی که باشد از اعتبار کاتب و مکتوب میکاهد.همچنین به سبب بعد آموزشی،کتابی میتواند اعتماد دانشجو را به خود جلب کند که منقح و پیراسته از نقایص مطبعی و اغلاط نگارشی باشد.دکتر حلبی در آخرین تجدید نظر،مطالب تازهای را بر کتاب افزودهاند.این نکات با آن که جالب و لازماند،کافی نیستند.
https://perlit.tabrizu.ac.ir/article_1761_03c9ea44d38b7c89467fd4641f5339b0.pdf
2001-02-19
33
60
ORIGINAL_ARTICLE
سیر تصوف و عرفان از ایران به شبه قاره و سهم عارفان تبریزی در آن (شیخ جلال الدین تبریزی)
همهء عارفان صلح دوست و صلح جو بودند و با هم زندگانی میکردند. اگر چه همهء فرقههای تصوف در یک زمان به شبه قاره رسیدند اما در میان آنها دو فرقه زودتر در آنجا معرفی و معروف شدند یعنی«چشتیه و سهروردیه»و در زمانهای بعدی سلسلهء چشتیه از همه بیشتر گسترش یافت. شیخ جلال الدین تبریزی مرید شیخ ابو سعید تبریزی یکی از آنها بود که در سدهء هفتم هجری از ایران به شبه قاره رفت.این شخصیت که در آن سرزمین از شهرت والایی برخوردار است متأسفانه در ایران ناشناخته مانده است.او نخستین عارفی است که به بنگال(بنگلادش کنونی)رسید البته در دهلی به مریدی شیخ خواجه قطب الدین بختیار کاکی اوشی(متوفی 633 هـ) درآمده بود. شیخ نجم الدین صغری در آن زمان قاضی القضاة یا شیخ الاسلام دهلی بود که با شیخ جلال الدین تبریزی اختلافات پیدا کرد و این اختلافات به اتهام زنی منجر شد.سلطان دهلی محضری ساخت که در آن شیخ جلال الدین از همه اتهامات تبرئه شد و دیگر صلاح ندید در دهلی بماند بنابراین راه بنگال را در پیش گرفت. در آنجا به تبلیغ اسلام و عرفان پرداخت.بسیاری از هندوان را مسلمان کرد و مریدان زیادی از میان مسلمانان داشت.پس از چندین سال فعالیت تبلیغی،اسلامی و روحانی بالاخره در سال 642 هجری قمی در همان جا در گذشت.مزار وی در پندوه موجود است که به نام«درگاه بزرگ»نامیدهشکی نیست که تصوف و عرفان از ایران آغاز گردیده است و نخستین عارفان بزرگ که امروز نامشان در صفحات روزگار میدرخشد ایرانی بودند.زمانی که تصوف وارد اسلام شد،بغداد مرکز خلافت اسلامی بود و همه عارفان در آن شهر زندگی میکردند و مریدان را تربیت کرده و به مناطق دور اعزام میداشتند. پس از کی دورهء تکمیلی تصوف در ایران،عارفان آغاز به مهاجرت به کشورهای دیگر کردند و به ویژه به شبه قاره پاکستان و هند رسیدند.
https://perlit.tabrizu.ac.ir/article_1762_4883db9e17e92cbfbbd78324f8390392.pdf
2001-02-19
61
102
ORIGINAL_ARTICLE
اختیارات انسانی و قضا و قدر الهی
جاذبه زمین همواره عمل میکند؛سرما و گرما اثر ثابت خود را اعمال میکنند؛ مرگ نیز،دیر با زود،امری حتمی الوقوع است.بالاخره انسان الزاما در محدودهء انسانی خود میفهمد و به هیجان در میآید و در این قلمرو مسائل را تبیین میکند. در این میان انسان چه نقشی دارد؟او در سپهر این الزامات میتواند تصمیم بگیرد و عزماش را جزم کند،یا کاملا منفعل است،و یا حالت سوش وجود دارد که بین الامرین میباشد؟ما در این مقاله سعی کردهایم،از طرفی حدود مقدرات را،با توجه به تاریخ و حیات فعلی انسان بررسی نماییم،و از طرف دیگر معنی آزادی و اختیار انسانی را در چهار چوب همین مقدرات بیان کنیم.بدن اینکه بخواهیم با نصایح بیبنیان،و زور و عنف آزادی یا جبر را بر احوال انسانی تحمیل نماییم.بدین جهت،ابتدا صورتهای مختلف جبر را مورد بررسی قرار دادهایم،سپس راههای آزادی را در جو همین الزامات بررسی کردهایم.
https://perlit.tabrizu.ac.ir/article_1763_ad957a00a010ddef25b08adc5622a04e.pdf
2001-02-19
103
134
ORIGINAL_ARTICLE
نگاهی به مفهوم زیبایی شناسی
.با این که زیباییشناسان در مورد ملاکهای زیبایی، همداستان نیستند،هر شیئی یا پدیدهای را که در هنرپذیر،احساس خوشایندی برانگیزد،اعم از اینکه زمینهای طبیعی یا هنری داشته باشد،زیبا و برخوردار از زیبایی میدانند. هر چند نویسندگان و شاعران ایرانی از زیبایی،بسیار سخن گفتهاند، اما از این مفهوم تعریف روشنی به دست ندادهاند،بلکه همواره خود را مجذوب و مسحور زیبایی یافتهاند،نمونههای زیرین از این واقعیت،حکایت میکنند:به چه مانند کنم در همه آفاق تو را هر چه در وهم من آید تو از آن خوبتری یا آخر چه بلایی تو که در وهم نیایی بسیار بگفتیم و نکردیم بیانتاز سدهء هیجدهم به این سو،زیباییشناسی به عنوان یک علم،بر آن شد که راه علوم طبیعی را پیش گیرد و مانند علوم فیزیکی،شیمی یا زیستشناسی با روشهای این علوم همل کند،ولی به زودی معلوم شد که زیباییشناسی بر خلاف علوم طبیعی،تأثیر عاطفی دارد و نمیتوان آن را در آزمایشگاه،مانند پدیدههای بیجان یا جاندارانی همچون خرگوش مورد آزمایش قرار داد.
https://perlit.tabrizu.ac.ir/article_1764_ac3c49d0ace71c101f57c7a031bcd1e4.pdf
2001-02-19
135
179