@article { author = {}, title = {}, journal = {Journal of Persian Language & Literature (Former Journal of the Faculty of Literature, University of Tabriz)}, volume = {55}, number = {224}, pages = {1-23}, year = {2012}, publisher = {University of Tabriz}, issn = {2251-7979}, eissn = {2676-6779}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {مقدمه¬ای بر رابطۀ ادبیات و فلسفه}, abstract_fa = {چکیده ادبیات و فلسفه در طول تاریخ همواره در حال تعامل و داد و ستد بوده­اند. گاه به هم نزدیک و حتی عین هم شده و گاه نیز از یکدیگر فاصله گرفته­اند. نوع ارتباط این دو شاخه از فعالیت فکری بشر، از روزگار باستان تاکنون، همیشه محل بحث صاحب‌نظران بوده است. اما این مسأله همچنان بر جای خود باقی است که چه نوع ارتباط منطقی و معرفت­شناختی بین ادبیات و فلسفه وجود دارد. مقالۀ حاضر می­کوشد تا با نگاهی تحلیلی، تاریخی و روش­شناسانه، صورتی قابل فهم و علمی از مسأله به دست دهد. برای نیل بدین مقصود به مباحث مفهومی دربارۀ چیستی ادبیات و فلسفه پرداخته، حیثیت علمی هردو را مورد بررسی قرار می­دهد و سپس نقاط اشتراک و افتراق دو دانش را تعیین می­نماید. دست آخر به احصاء انواع ارتباط معنی­دار و منطقی بین ادبیات و فلسفه می‌پردازد. آنچه از مجموع مباحث مطروحه در این مقاله بر‌می­آید، این است که ادبیات و فلسفه هر دو دارای وجهی هستی­شناسانه هستند اما با دو زبان و روش متفاوت است و این که در قرن اخیر مرزهای این دو طریقة جهان­شناسیک بغایت به یکدیگر نزدیک شده است.}, keywords_fa = {واژه‌های کلیدی: فلسفه,ادبیات ترابط علوم}, url = {https://perlit.tabrizu.ac.ir/article_1002.html}, eprint = {https://perlit.tabrizu.ac.ir/article_1002_78c4d805a7b32151dcc679b9d15d4785.pdf} } @article { author = {}, title = {}, journal = {Journal of Persian Language & Literature (Former Journal of the Faculty of Literature, University of Tabriz)}, volume = {55}, number = {224}, pages = {25-42}, year = {2012}, publisher = {University of Tabriz}, issn = {2251-7979}, eissn = {2676-6779}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {دو روایت از سندبادنامه}, abstract_fa = {چکیده  کتاب سندبادنامه از جمله داستان­های مطرح در نثر فارسی است که دربارة سابقه، منشأ و نسخه‌های منظوم و منثور آن اتفاق نظر چندانی وجود ندارد. بعلاوه در هزار و یک شب نیز داستان‌هایی تحت عنوان حکایات سندباد بحری وجود دارد که شرح مسافرت‌های هفت گانة شخصی به همین نام است. مقالة حاضر به ریشه‌یابی حضور سندباد در ادب پارسی می‌پردازد و به شکل گذرا سندبادنامه‌های مطرح در تواریخ ادبیات را از ابتدا مطرح می‌کند. سپس نامدارترین سندباد‌نامه موجود که همان سند بادنامه ظهیری سمرقندی است، از لحاظ تاریخی و نیز محتوایی مورد بحث قرار می‌گیرد. در بخش بعدی، داستان سندباد بحری از هزار و یک شب مورد تحلیل قرار می‌گیرد؛ نظرات مختلف پیرامون واقعی بودن آن و جنبة‌های روانکاوی آن مطرح و مورد مداقّه قرار می‌گیرد و در پایان از بحث نتیجه‌گیری به عمل می‌آید.}, keywords_fa = {سندبادنامه,هند,تقلید,زنان,سفر,واقعیت,تخیل}, url = {https://perlit.tabrizu.ac.ir/article_1003.html}, eprint = {https://perlit.tabrizu.ac.ir/article_1003_a830631b35f2363216b39ba187581c35.pdf} } @article { author = {}, title = {}, journal = {Journal of Persian Language & Literature (Former Journal of the Faculty of Literature, University of Tabriz)}, volume = {55}, number = {224}, pages = {43-62}, year = {2012}, publisher = {University of Tabriz}, issn = {2251-7979}, eissn = {2676-6779}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {فاصله‌‌گذاری در بوف کور}, abstract_fa = {چکیده برتولت برشت از جامعه‌شناسان و نمایش‌نامه‌نویسانی است که اندیشه‌هایی پیشرو در زمینة هنر، نمایش‌نامه و داستان داشته است. مهمترین نظریة برشت «فاصله‌‌گذاری» نام دارد که تحت تأثیر رهیافت‌های فرمالیستی از جمله آشنایی‌زدایی و برجسته‌سازی بوده است. «فاصله‌‌گذاری» به معنی آفرینش شخصیت‌های تازه، غیرعادی، شگفت‌انگیز و بیگانه در اثر است. نظریة برشت پیش از همه در نمایش‌نامه کاربرد دارد. اما منتقدان می‌توانند آن را در داستان نیز به کار گیرند، به ویژه در داستان‌هایی که شخصیت‌های شگفتی دارند. بوف کور صادق هدایت دارای شخصیت بی‌هویت، پوچ انگار و غریبه‌ای است که برای مخاطب تازگی دارد. مقالة حاضر به بررسی داستان بوف کور بر پایة نظریة فاصله‌‌گذاری برشت و گرایش‌های اجتماعی- سیاسی وی می‌پردازد.}, keywords_fa = {برشت,بوف کور,داستان,فاصله‌گذاری,هدایت}, url = {https://perlit.tabrizu.ac.ir/article_1004.html}, eprint = {https://perlit.tabrizu.ac.ir/article_1004_aec28b253986c564d6c281f1f8493dbf.pdf} } @article { author = {}, title = {}, journal = {Journal of Persian Language & Literature (Former Journal of the Faculty of Literature, University of Tabriz)}, volume = {55}, number = {224}, pages = {63-86}, year = {2012}, publisher = {University of Tabriz}, issn = {2251-7979}, eissn = {2676-6779}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {اجتماعیات در ادب فارسی با نگاهی به سیر اندیشه و اعتقادات و اخلاقیات در ادب فارسی قرن ششم}, abstract_fa = {چکیده ادبیّات تنها جولانگاه مطالعات زیبایی‌شناختی و بلاغی نیست. هرچند که اکثر مطالعات ادبی پیشین، از این دیدگاه انجام گرفته است. این مقاله، ساخت و کارکرد اجتماعی ادبیات و رابطۀ میان جامعه و ادبیات و تأثیر متقابل این دو بر یکدیگر را مورد بررسی قرار می‌دهد. در ابتدا به چگونگی پیدایش دانش جامعه‌شناسی و چگونگی آگاهی‌یابی ادبیات از بعد اجتماعی خویش، پس از سپری کردن دوران بیهودگی، در اروپا می‌پردازد و نشان می‌دهد که بحث «اجتماعیات» تحت تأثیر چه بستر و فضایی، به وسیلۀ نسل اوّل جامعه‌شناسی در ایران شکل گرفت. تمایز بین «اجتماعیات» و «جامعه‌شناسی ادبیات» و تعیین قلمرو این دو مفهوم نیز در این مقاله نمایانده شده است. این بحث آشکار می‌سازد که از طریق «اجتماعیات در ادب فارسی» می‌توان اوضاع اجتماعی ایران، تحوّل نگرش‌های اجتماعی در اعصار مختلف، تأثیر سلسله‌ها و نهادهای حکومتی، خواست‌های زمان، آداب و رسوم، فرهنگ ایران به طور عام و لحظات سیاه و سفید تاریخ ایران را در آیینۀ تمام‌قد ادبیات ایران دید.}, keywords_fa = {اجتماعیات,ایران,ادبیات,جامعه‌شناسی,جامعه‌شناسی ادبیات,کارکرد اجتماعی,بینش تطبیقی,قرن ششم}, url = {https://perlit.tabrizu.ac.ir/article_1005.html}, eprint = {https://perlit.tabrizu.ac.ir/article_1005_57e57c2aca968d82dcd045e2930410e2.pdf} } @article { author = {}, title = {}, journal = {Journal of Persian Language & Literature (Former Journal of the Faculty of Literature, University of Tabriz)}, volume = {55}, number = {224}, pages = {87-114}, year = {2012}, publisher = {University of Tabriz}, issn = {2251-7979}, eissn = {2676-6779}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {خودشناسی و اهمیت آن در ا شعار حسن‌زادةآملی}, abstract_fa = {چکیده علامه آملی از حکیمان عارفی است که مدارج علمی و عرفانی و مراتب حکمی و معنوی وی گره­خوردگی و آمیختگی بلافصلی با موضوع معرفت نفس و خودشناسی دارد. به نظر وی مبحث نفس ناطقة انسانی، قلب جمیع معارف ذوقیه و قطب قاطبة مسایل حکمیه و محور استوار کل مطالب علوم عقلیه و نقلیه و اساس پایدار همة خیرات و سعادتها است و معرفت آن اشرف معارف است و پس از معرف حق سبحانه، هیچ موضوعی در حکمت متعالیه به پایة آن نمی­رسد. به باور وی خودشناسی، نزدیک‌ترین و سهل­الوصول‌ترین راهی است که به خداشناسی منجر می‌شود؛ در واقع انسان خود راهی است به سوی خدای خویش. بنابراین خودشناسی، شناختن راه سلوک است و مراتب این سلوک نیز همان مراتب وجودی انسان است که به مقام خلیفه­اللهی و مرتبة فنا می‌انجامد. در تعبیری دیگر و بنا بر حدیث «انّ الله خلق آدم علی صورته» از آن جایی که آدمی صورت علم عنایی حق است می‌تواند همة اسماءالله را در خود مشاهده کند و هر چه را که آشکار و نهان است در خود پیدا کند.}, keywords_fa = {خداشناسی,خودشناسی,انسان,أنفسی,آفاقی}, url = {https://perlit.tabrizu.ac.ir/article_1006.html}, eprint = {https://perlit.tabrizu.ac.ir/article_1006_31ed00813218fc9fa311ef5235b91b54.pdf} } @article { author = {}, title = {}, journal = {Journal of Persian Language & Literature (Former Journal of the Faculty of Literature, University of Tabriz)}, volume = {55}, number = {224}, pages = {115-130}, year = {2012}, publisher = {University of Tabriz}, issn = {2251-7979}, eissn = {2676-6779}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {تحلیل نمادها و کهن‎الگوها در بخشی از خسرو و شیرین نظامی}, abstract_fa = {چکیده آنچه «خسرو و شیرین» نظامی را به عنوان یکی از شاهکارهای زنده و پویای زبان و ادب فارسی در یک رابطه بینامتنیت با متونی قرار می‏دهد که ریشه در اندیشه‏های کهن بشری دارد و از آبشخور ناخودآگاه جمعی و مفاهیم نمادین آن بهره‏مندند، بخشهایی است که در هاله‏ای از نمادها پیچیده شده است و کشف استعارات غریب و پیچ‌و‌خمهای آن جز با فرا‏‏‏‏ رفتن از بافت غنایی متن ممکن نیست. یکی از این بخشهای برجسته، داستان به گنج‏خانه رفتن خسروپرویز و خوابی است که پیش از آن می‏بیند. در یک رویکرد نمادین به این بخش از منظومه خسرو و شیرین، مجموعه‏ای گسترده از مفاهیم نمادین و رازناک به دست می‏آید که تمامی آنها نمودگر کهن‏الگوی باززایی یا به تعبیر یونگی آن، فرایند فردیت است؛ کهن‏الگویی که درون‌مایة اصلی منظومه را تشکیل می‌دهد. گنج‏خانه، گنجهای پنهان، کلید طلایی، صندوق مرمرین درون طاق، طلسم طلایی و شمایل حضرت محمد(ص) از برجسته‏ترین نمادهای موجود در این بخش از منظومة خسرو و شیرین است که درون‎مایه سمبلیک داستان را شکل می‏دهد و مفاهیم نمادین آنها ارتباطی عمیق با کهن‏الگوی نوزایی و نتیجة حاصل از آن، یعنی دستیابی به کمال دارد.}, keywords_fa = {}, url = {https://perlit.tabrizu.ac.ir/article_1007.html}, eprint = {https://perlit.tabrizu.ac.ir/article_1007_d505337940284d279bddf972f91dbddf.pdf} } @article { author = {}, title = {}, journal = {Journal of Persian Language & Literature (Former Journal of the Faculty of Literature, University of Tabriz)}, volume = {55}, number = {224}, pages = {131-162}, year = {2012}, publisher = {University of Tabriz}, issn = {2251-7979}, eissn = {2676-6779}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {نخستین تجربه¬های نقد شعر فارسی در عهد صفوی برپایۀ نامه¬ای نویافته از حزین لاهیجی}, abstract_fa = {چکیده عهد صفوی به لحاظ شکل­گیری نخستین مراحل نقد شعر فارسی، از اهمّیت خاصّی برخوردار است. در این دوره، رویارویی شاعران ایرانی و هندی، سبب  به وجود آمدن اندیشه­های انتقادی در عرصۀ شعر و شاعری بوده است. غالب این اندیشه‌ها در مطاوی تذکره­ها، تراجم احوال و پرسش­ها و پاسخ­هایی است که در قالب نامه‌ها ثبت شده­اند. در میان شاعران این عهد، سهم حزین لاهیجی و سراج­الدّین­خان­آرزو در تکوین آن اندیشه­ها بیش از دیگر شاعران  و منتقدان است. آن دو، دو مرجع بلامنازع در داوری و نقد شعر شناخته شده­اند و در آرا و نظریات انتقادی ایشان-که در ساختار محوری و معنا محوری خلاصه می­شود- تقابل نقد ایرانی و هندی را می‌توان به وضوح دید. این مقاله نخستین تجربه‌های نقد شعر فارسی را بر پایۀ نامه­ای از حزین لاهیجی- که در پاسخ به سؤالات خان­آرزو دربارۀ برخی از اشعار خاقانی نوشته است- نشان می‌دهد. در این نامه بیست و پنج بیت از یازده قصیده از قصاید خاقانی مورد نقد و بررسی قرارگرفته‌است. از فحوای نامه چنین برمی‌آید که آرزو به خاطر استادی حزین در زبان و شعر فارسی، اشکالات و اعتراضات خود را بر او عرضه می­دارد؛ چرا که به زعم آرزو، دریافت شاعر از شعر، بهترین نوع دریافت است. خاستگاه سؤالات آرزو بیشتر مبتنی بر قرائت نادرست شعر، تصرّف در کلمات و تصحیف آنها، اختلاف نسخه‌های دیوان خاقانی و بالاخره عدم توجّه به روابط، اشارات و تلمیحات در آفرینش تعابیر و مضامین از جانب اوست. بیان کشاکش شعرا، نقل و تصحیح نامه، طرح جریان شکل‌گیری نقد شعر و تحلیل انتقادی نامه بر اساس آراء دو شاعر، از اهمّ اهداف این مقاله­اند.  }, keywords_fa = {حزین,خان آرزو,نامه,رقعه,دریافت شعر,نقد شعر,تصرّف,اختلاف نسخه}, url = {https://perlit.tabrizu.ac.ir/article_1008.html}, eprint = {https://perlit.tabrizu.ac.ir/article_1008_30b7331575cc815c2700f3620b28703b.pdf} }