تصوف و عرفان
سالومه صیاد راجبی؛ محمد ابراهیم پور نمین؛ خسرو جلیلی کهنهشهری
چکیده
ادبیات صوفیه در دو صورت منثور و منظوم آن، بخشی بزرگ و مهم از ادبیات فارسی است با گونهها و زیرگونههای متنوعی چون دستینهها و آثار منثور و منظوم تعلیمی و نیز آثار خلاقهای که گزارشگر لحظات شور و اشراق صوفی در زبانی غنایی یا رمزی(سمبلیک) است. یکی از مواد اصلی و مشترک در میان تقریباً تمامی این انواع گوناگون، نقل «حکایات» و «اقوال» ...
بیشتر
ادبیات صوفیه در دو صورت منثور و منظوم آن، بخشی بزرگ و مهم از ادبیات فارسی است با گونهها و زیرگونههای متنوعی چون دستینهها و آثار منثور و منظوم تعلیمی و نیز آثار خلاقهای که گزارشگر لحظات شور و اشراق صوفی در زبانی غنایی یا رمزی(سمبلیک) است. یکی از مواد اصلی و مشترک در میان تقریباً تمامی این انواع گوناگون، نقل «حکایات» و «اقوال» مشایخ صوفی است. این پژوهش کوششی است برای ارائۀ تصویری دقیق و مستند از کمّ و کیفِ بازتابِ «حکایات» (و نه اقوالِ) مشایخ صوفی در مهمترین منظومههای تعلیمی صوفیانۀ فارسی شامل حدیقةالحقیقۀ سنایی، مثنوی معنوی مولانا، و هفتاورنگ جامی. نتایج این پژوهش نشان میدهد از مجموع 300 حکایت منقول در مجموع این آثار، گذشته از حکایات منسوب به پیران ناشناس (47 حکایت)، که بالاترین میزان حکایات را تشکیل میدهد، بیشترین حکایتها بهترتیب مربوط به بایزید(با 24مورد)، ابوسعید ابوالخیر(با 21 مورد) و شبلی(با 20 حکایت) است. همچنین حدود یکچهارم از مجموع کل حکایات، «حکایات کرامات»اند و مضمون بقیۀ حکایات، تعلیم معارف و مفاهیم صوفیانه است. گفتنی است در نگاهی تاریخی و تطبیقی، بهروشنیمیتوان افزایش توجه به نقل حکایاتِ کرامات را در فاصلۀ سنایی تا مولانا دید؛ چنانکه در حدیقةالحقیقه، هیچ حکایت کرامتی نقل نشده اما از میان 26 حکایت منقول در دفاتر ششگانۀ مثنوی مولانا، 15 حکایت، (یعنی حدود 60درصد حکایات) کرامتمحور است. درنهایت نیز میتوان مجموع منظومههای صوفیانۀ فارسی را در مقایسه با انواعی همچون تذکرهها و اولیانامهها و نیز عدهای از دستینههای کهن عربی، برخوردار از توجه کمتری به حکایات کرامات تلقی کرد.
علی اکبر سام خانیانی
چکیده
تحلیل گفتمان مبحث مشترکی بین زبانشناسی و شاخه های مختلف علوم انسانی و اجتماعی است و تلاش می کند انسجام صورت و مفهوم را در یک متن یا ساحت ارتباطی نشان دهد. متون ادبی از مهمترین محملهای گفتمان هستند. تحلیل گفتمان در آثار ادبی نه تنها در شناخت دقیقتر آثار بلکه در مردمشناسی، شناخت ساختارهای ارتباطی و بنمایههای اندیشگانی یک جامعه اهمیت ...
بیشتر
تحلیل گفتمان مبحث مشترکی بین زبانشناسی و شاخه های مختلف علوم انسانی و اجتماعی است و تلاش می کند انسجام صورت و مفهوم را در یک متن یا ساحت ارتباطی نشان دهد. متون ادبی از مهمترین محملهای گفتمان هستند. تحلیل گفتمان در آثار ادبی نه تنها در شناخت دقیقتر آثار بلکه در مردمشناسی، شناخت ساختارهای ارتباطی و بنمایههای اندیشگانی یک جامعه اهمیت دارد. گفتمان «ضداستبدادی» که از پیوستهای اصطلاح «استبداد» است در متون ادبی و تاریخی فارسی با شاخصه ها، مؤلفهها و عنوانهای منفاوت قابل پیجویی است. تحلیل گفتمان ضداستبدادی بروزهای این گفتمان انتقادی را در یک ساحت نشانهشناختی و مطالعۀ میانرشتهای بررسی مینماید. در پژوهش حاضر تحلیل فلسفی میشل فوکو دربارۀ پاریزیا و روش نورمن فرکلاف و تئون وندایک در تحلیل گفتمان مد نظر قرار گرفته است. با توصیف، تبیین و تفسیر ابعاد زبانشناختی، بلاغت وزیباشناسی متن، اثبات شده است که گستاخگویی سعدی در باب اول بوستان بعد فلسفی دارد و مصداق التزام به حقیقت است. همچنین با صورتبندی مفاهیم مؤلفه های مختلف گفتمان ضداستبدادی سعدی در باب اول نشان داده شده است.
نظریه های ادبی
فاطمه حیات داوودی؛ محمدحسن حسن زاده نیری؛ اسد آبشیرینی
چکیده
اکوسایکولوژی به مطالعهی روان انسان در رابطه با محیط زیست میپردازد. روانی که بر اساس نظریهی ساختار شخصیّت فروید محصول ارتباط متقابل، متعامل و متعارض سه عامل "نهاد"(Id)، "خود"(ego) و "فراخود"(superego) است. البته اکوسایکولوژی در آنجا که به وارد کردن خدا در جهانبینی فرد اهمیت میدهد در تقابل با آراء فروید قرار میگیرد. حال ما با روشی ...
بیشتر
اکوسایکولوژی به مطالعهی روان انسان در رابطه با محیط زیست میپردازد. روانی که بر اساس نظریهی ساختار شخصیّت فروید محصول ارتباط متقابل، متعامل و متعارض سه عامل "نهاد"(Id)، "خود"(ego) و "فراخود"(superego) است. البته اکوسایکولوژی در آنجا که به وارد کردن خدا در جهانبینی فرد اهمیت میدهد در تقابل با آراء فروید قرار میگیرد. حال ما با روشی توصیفی- تحلیلی به این سؤال خواهیم پرداخت که طبیعت بر روح و روان و نوع رفتار و کنشهای افراد جامعهی داستانی جای خالی سلوچ دولتآبادی چه تأثیری داشته است؟ تا سلطهی عقل را که چنین بحرانهایی در ساختار شخصیّتی خانوادهی سلوچ رقم زده و باعث شده تعادل ایگوی آنها بر هم بخورد، نشان دهیم. نتایج پژوهش بیانگر این است که سلطهی عقل در این رمان با مکانیزه کردن کشاورزی توسط میرزا حسن بدون توجه به سازگاری با محیط و افراد آن سلوچ را با تکانشهای آشوبناک "نهاد"، مرگان را با سوگواری و ماخولیا، ابراو را با ناتوانی "ایگو"ی وی در تعادل برقرار کردن بین "نهاد"، "فراخود" و جهان بیرونی، عباس را با اختلال شخصیّت ضد اجتماعی و هاجر را با اختلال شخصّیت وابسته مواجه کرده است. سلطهی عقل چون بدون توجه به تابآوری محیط و افراد آن منطقه به کار گرفته شده، تعادل ایگوی شخصیّتهای رمان را به هم زده و آنان را دچار اختلالاتی در شخصیّت کرده است که علت چنین اختلالاتی را میتوان در عدم مشارکت عاطفی ناخودآگاه شخصیّتهای رمان با پدیدههای طبیعی به تأثیرپذیری از جهان سرمایهداری و اومانیسم عصر روشنگری دید.
بلاغت و دستور زبان فارسی
محمدحسن جلالیان
چکیده
شاهنامه یکی از مفصلترین آثار زبانی سدههای نخستین رسمیّت و رواج زبان فارسی دری پس از اسلام است. این گنجینۀ گرانبها حاوی شواهد اصیل و قابل اعتماد از عناصر زبان فارسی این دوره و در بردارندۀ کلیدهای بسیاری در گشودن مسایل ناشناختۀ زبان فارسی دری و پیشینۀ آن، فارسی میانه، است. متقابلاً در این اثر به سبب کهنگی زبان آن، نکاتی هست که جز از ...
بیشتر
شاهنامه یکی از مفصلترین آثار زبانی سدههای نخستین رسمیّت و رواج زبان فارسی دری پس از اسلام است. این گنجینۀ گرانبها حاوی شواهد اصیل و قابل اعتماد از عناصر زبان فارسی این دوره و در بردارندۀ کلیدهای بسیاری در گشودن مسایل ناشناختۀ زبان فارسی دری و پیشینۀ آن، فارسی میانه، است. متقابلاً در این اثر به سبب کهنگی زبان آن، نکاتی هست که جز از طریق شناخت زبان فارسی میانه و سایر زبانهای دورۀ میانه و دورۀ باستانی قابل دریافت نیستند. در این نوشتار به سه واژۀ «شاد»، «می» و «پشیمان شدن» در شاهنامه پرداخته شده و با استفاده از شواهد درونی این اثر و نیز برخی شواهد سایر متون فارسی و همچنین قراینی از زبانهای باستانی معانی متفاوتی برای دو واژۀ نخست و ساخت کمترشناختهشدهای برای توجیه کاربردی خاص از مورد سوم در زبان فارسی دری ارائه شده است. معنای پیشنهادشده برای «شاد»، «توانگر و ثروتمند و برخوردار» است. واژۀ «می» صورت اصیل فارسی میانۀ «مغاک» دانسته شده و «پشیمان شدن» در کاربردهای خاص از گونۀ افعال غیرشخصی به شمار آمده است.
نظریه های ادبی
محمد محمدیآغداش؛ بهنام محرم زاده
چکیده
تحلیل گفتمان انتقادی شاخهای جدید و بین رشتهای در علوم انسانی و بالاخص در حوزه نقد زبانشناختی است که در سالهای اخیر توسعه بیشتری پیدا کرده و در تحلیل مسائل مختلف سیاسی- اجتماعی و البته متون ادبی خودنمایی میکند. نورمن فرکلاف نظریه پرداز و بنیانگذار این جریان فلسفی-زبانشناختی در اواخر قرن بیستم میلادی با دریافت و گذر از نظریات ...
بیشتر
تحلیل گفتمان انتقادی شاخهای جدید و بین رشتهای در علوم انسانی و بالاخص در حوزه نقد زبانشناختی است که در سالهای اخیر توسعه بیشتری پیدا کرده و در تحلیل مسائل مختلف سیاسی- اجتماعی و البته متون ادبی خودنمایی میکند. نورمن فرکلاف نظریه پرداز و بنیانگذار این جریان فلسفی-زبانشناختی در اواخر قرن بیستم میلادی با دریافت و گذر از نظریات نشانهشناسی، تأویلگرایی گادامر، دیرینهشناسی میشل فوکو و با رد آراء صرفا اقتصادگرایانهی نئوکمونیستها و با نگاهی به پساساختارگرایی دریدایی توانست مفهوم گفتمان قدرت و مردم را از طریق ساختهای ایدئولوژیک به دستآمده از صورتهای زبانی تازگی ببخشد.مقالهی حاضر میکوشد با رویکردی تطبیقی، مفهوم کلیدی و کلان مدرنیته را در بافت موقعیتی رمانهای مدیر مدرسه از جلال آل احمد و سفر به انتهای شبِ لویی-فردینان سِلین فرانسوی، که اصطلاح مدرنیته به عنوان گفتمان قدرت در رمانهای نیمه اتوبیوگرافیک (خود زندگینامه) مذکور در تضاد با گفتمان رسمی قهرمانهای داستان است، بر اساس رویکرد نظری نورمن فرکلاف تحلیل و بررسی کند. باید گفت که آل احمد در مدیر مدرسه قصد انتقاد از عواقب جامعهای را دارد که غربزده شده و به تقلید از مدرنیتهی غربی اخلاق، معنویات و فرهنگ سنتی را به فراموشی سپردهاست. سِلین نیز در سفر به انتهای شب با دنیای پست مدرن غرب و گفتمان مدرنیته که در جایگاه گفتمان قدرت قرار دارد، رسم و رسوم جاری بین افراد جامعه را، که تحت تاثیر پدیدهی مدرنیزاسیون دولتی و ظهور بیش از پیش ماشینهای صنعتی هویت انسانی خود را باختهاند، در قالب جملات قصار و لحن عامیانه به دیدهی تحقیر مینگرد.
تاریخ ادبیات ایران
مهدی رحیم پور
چکیده
پس از استقرار سلجوقیان در آسیای صغیر زبان فارسی در آنجا از رونق فراوانی برخوردار شد و سبب شد آثار متعددی به فارسی در آن سرزمین به رشتۀ تحریر درآید. درخصوص اینکه چه اثری برای اوّلین بار به فارسی در آناتولی تألیف شده، پژوهشهای زیادی صورت گرفته است و محقّقان ایرانی و ترکیهای در این زمینه مقالاتی را تألیف کردهاند. پیشتر حبیش بن ابراهیم ...
بیشتر
پس از استقرار سلجوقیان در آسیای صغیر زبان فارسی در آنجا از رونق فراوانی برخوردار شد و سبب شد آثار متعددی به فارسی در آن سرزمین به رشتۀ تحریر درآید. درخصوص اینکه چه اثری برای اوّلین بار به فارسی در آناتولی تألیف شده، پژوهشهای زیادی صورت گرفته است و محقّقان ایرانی و ترکیهای در این زمینه مقالاتی را تألیف کردهاند. پیشتر حبیش بن ابراهیم تفلیسی (متوفی 559 یا 579 قمری) را نخستین فارسینویس دیار روم دانستهاند که چند اثر به فارسی آن سرزمین نوشته است. امّا در سالهای اخیر رسالۀ دیگری با عنوان «کشفالعقبه» که در مجموعهای از رسائل که در قرن هشتم کتابت شده، مندرج است، به عنوان اوّلین اثر به زبان فارسی در آناطولی مطرح شده است. تاریخ تألیف این اثر اواخر قرن پنجم تخمین زده شده که بسیار جالب توجّه و قابل تأمّل است و در صورت اثبات این فرضیه تاریخ تألیف اوّلین اثر به فارسی در آناتولی بیش از نیم قرن عقبتر میرود و از لحاظ سابقۀ زبان و ادب فارسی در آسیای صغیر بسیار حائز اهمیت است. در این مقاله ضمن معرفی اجمالی رساله به قراینی اشاره شده که نشان میدهد این اثر میتواند به عنوان اوّلین اثر احتمالی در دیار روم پذیرفته شود.
تصوف و عرفان
محمد ابراهیم پور نمین
چکیده
یکی از انواع نگارشها در ادب صوفیه، مجموعههایی است گردآمده در ضبط و نقل اقوال و احوال مشایخ و پیران تصوّف؛ آثاری که در تعبیری عام، تذکرههای صوفیانه خوانده میشود. این دسته از آثار عموماً برآمده از سنّتی رایج در اغلب قریببهاتفاق ادیان و مذاهب است که حیات اولیا و قدّیسین را خاصه پس از مرگ آنان، نه صرفاً مقید به چهارچوب عینیت ...
بیشتر
یکی از انواع نگارشها در ادب صوفیه، مجموعههایی است گردآمده در ضبط و نقل اقوال و احوال مشایخ و پیران تصوّف؛ آثاری که در تعبیری عام، تذکرههای صوفیانه خوانده میشود. این دسته از آثار عموماً برآمده از سنّتی رایج در اغلب قریببهاتفاق ادیان و مذاهب است که حیات اولیا و قدّیسین را خاصه پس از مرگ آنان، نه صرفاً مقید به چهارچوب عینیت و واقعیت تاریخی حیات ایشان، بلکه بیشتر آمیخته و پوشیده با لایههای متعددی از افسانه و کرامت و در ساحتی قدسی و منزّه به تصویر میکشد؛ سنّتی که از تمامی انواع و گونههای آن در وسیعترین معنایش میتوان به مقدّسنگاری/ سپنتانگاری (Hagiography) تعبیر کرد. از این میراث صوفیه در مقام یک نوع / ژانر، با تعابیری چون احوال یا حالات / تذکره / سیره یا سیرت یا سیرتنامه یا سِیر/ مقامات و مناقب یا مناقبنامه/ ولینامه/ اولیانامه در منابع کهن و جدید یاد شده است. پژوهش حاضر از دیدگاه نقد ژانر و بررسی چشمانداز تاریخی تحولات این گونه از نوشتارهای صوفیان است که نشان میدهد ژانر مذکور چگونه از میراث زهدنویسان اولیه سر بر میآورد و در نقطۀ اوج تکامل خود به اولیانامههای اختصاصی مشایخ منجر میشود.