چکیده

آزادی، مفهومی است که هم مورد عنایت اخلاقیون و عارفان بوده و هم اهل سیاست و فیلسوفان سیاسی، به ماهیت و چند و چون آن پرداخته‏اند. در آثار عارفان مسلمان، تعبیر آزادی و حریت، به معنای اخلاقی- سلوکی آن، به تکرار ذکر شده، و موانع پیدا و پنهان آن معرفی، و راه رهایی از آن بندها نیز تبیین و تعیین گشته است.
نویسنده، ابتدا به معرفی و تبیین انواع آزادی، و تعاریف متعدد عارفان مسلمان از آن مفهوم می‌پردازد؛ در بخش دوم مقاله نیز سعی می‌کند، تعاریف مختلف اصطلاح آزادی، با مفاهیم و مقولات مشابه آن، مثل بندگی، تصوف و اباحه، مقایسه و نسبتشان را تبیین نماید. در این بخش نشان داده می‌شود که از دید عارفان بزرگ، آزادی با بندگی و تصوف، نه تنها مباینتی ندارد، بلکه به معنی هم، و ملازم و مقوّم یکدیگرند، به عبارت دیگر، در این مقاله تبیین و تثبیت می‌گردد که در کلام عارفان مسلمان، تصوف و بندگی حقیقی، جز با نیل به آزادی و آزادگی ممکن نیست؛ اما بین آزادی و اباحه، نزد غالب عارفان، نسبتی برقرار نیست، و عدة اندکی که حریت را به معنی رهایی از بند احکام و اوامر خداوند معنا می‌کرده‌اند، در نظر و عمل، مورد نقد و طرد عارفان مشهور واقع شده‌اند.

کلیدواژه‌ها