دانشگاه تبریززبان و ادب فارسی (نشریه سابق دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز)2251-79796723020150923Epic tone in Khaghani poemلحن حماسی در شعر خاقانی1233863FAنرگساسکوییاستادیار زبان و ادبیات فارسی، واحد بناب، دانشگاه آزاد اسلامی، ایران، بناب0000-0003-2991-1037Journal Article20140505<strong></strong>
In the poem, the tone Is caused by the two things: the spirit of the poet and poetry style. Khaghani is very sensitive and touchy. This mentality is evident in his poem. It's like that, Khaghani fights with everything. Thus, in his poem, there is a kind of epic. Also, he has used the elements of poetry to be poetry, the epic is. His style of poetry reinforce epic tone in his poetry. This elements of Style Include: Measure, appropriate words for this style, Epic Pictures, hyperbole and mobility in elements of poetry. This article explores the epic tone in Khaghani poem.
لحن که مهمترین عامل فضاسازی و تأثیرگذاری بر مخاطب در شعر است، از دو منبع خلق و خوی راوی و عوامل و جزئیات ساختاری و سبکی شعر نشأت میگیرد. خاقانی روحیهای حساس و زودرنج دارد. این خصلت به اضافۀ پایبندی به اعتقادات مذهبی و آموزههای عرفانی چون استغنا و آزادگی، موجب بروز کنشهایی مبارزهطلبانه و حماسی در برابر بسیاری از نیروها و پدیدهها و در نتیجه، تولد حماسههای شخصی در شعر خاقانی با محوریت خود شاعر شده است که در ادبیات ما کمنظیر است. این خلق و خوی سلحشورانه در کنار عوامل سبکی دیگر چون حرکت و پویایی در ارکان مختلف سخن، بهرهمندی از موسیقی پرطنین و قوی درونی و بیرونی شعر که نقش بسیار تأثیرگذار در ایجاد لحن حماسی در شعر دارد، گزینش واژگان خاص و هماهنگ با حماسه، آفرینش صورتهای خیالی متناسب با جنگاوری، اغراق و نیز تلمیحات حماسی و پهلوانی سبب بروز لحن حماسی در بسیاری از اشعار خاقانی شدهاست. در این مقاله به بررسی ساختاری و سبکشناختی عوامل فکری و عاطفی، ادبی و زیباشناختی مؤثر در پیدایش لحن حماسی در شعر خاقانی شروانی پرداختهایم.https://perlit.tabrizu.ac.ir/article_3863_dfbe02d22886e13883487234c2fefb73.pdfدانشگاه تبریززبان و ادب فارسی (نشریه سابق دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز)2251-79796723020150923The Study of Functions and Characterization in Sulaiman Story in The Quranبررسی خویشکاریها و شخصیتپردازی در داستان حضرت سلیمان (ع) در قرآن کریم براساس نظر پراپ26473864FAبتولاشرفیدانش اموخته دکترای دانشگاه سیستان و بلوچستانگیتیتاکیاستادیار دانشگاه سیستان و بلوچستانمحمدبهنام فرعضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بیرجندJournal Article20150101Functions and characterizations are two main elements in stories. Functions are related to a series of limited actions used in stories and characterization to the selection, arrangement, arrival and the role of characters. This article studies the functions according to Propp’s view and characterization based on Propp and Rimmon-Kenan’s views in Sulaiman Story in The Quran in order to study the structure of this story. The data collected from Mohammad Reza Safavi’s translation of Quran stories and examined with a descriptive-analytic method. The findings of this study show that: (1) In spite of using the similar functions to colloquial stories, some of the Quran functions do not accord with Propp’s classification of detailed function subtypes completely. (2) They are meaningful, brief and in some cases moral. (3) All the mentioned stories about Sulaiman in The Quran have just one move. Except the cited story in surah Alanbia extended through the function of difficult task, extension through the functions of difficult task-solution and struggle-victory cannot be observed in none of the other stories. In addition, in spite of the different nature of some functions with Propp analysis, a partial conformity can be seen between the sequences of these stories and the four sequences discovered by Propp. (4) The discovered differences in characterization analysis including: help done by evil creatures to the heroes and different nature of beneficent and evil forces also verifies that the nature of The Quran stories is different from the fables or myths.خویشکاریها و شخصیتپردازی دو رکن اساسی در داستاننویسی است. خویشکاریها به پارهای از عملکردهای محدود برای پیشبرد سیر طبیعی داستان و شخصیتپردازی به نحوۀ گزینش، چیدمان و ورود شخصیتها به داستان و نقش شخصیتها در داستان میپردازد. پژوهش حاضر به بررسی خویشکاریها برمبنای دیدگاه پراپ و نحوۀ شخصیتپردازی بر مبنای دیدگاه پراپ و ریمون-کنان در داستان حضرت سلیمان (ع) در متن قرآن پرداخته است. نتایج حاکی از این است که: (1) علیرغم استفاده از خویشکاریهای مشابه داستانهای عامیانه، پارهای از خویشکاریهای قرآن کریم از لحاظ تیپ با تقسیمبندی پراپ مطابقت کامل ندارد. (2) این خویشکاریها هدفمند، مختصر، و در مواردی معنویاند. (3) داستانهای کوتاه ذکر شده دربارة سلیمان(ع) در قرآن همه یک حرکت دارند. به جز داستان ذکر شده در سورۀ انبیاء که از طریق خویشکاری کار دشوار بسط یافته، در سه داستان دیگر بسط از طریق خویشکاری کار دشوار و کشمکش-پیروزی دیده نمیشود. علاوه بر این، علیرغم ماهیت متفاوت بعضی از خویشکاریها با تحلیل پراپ، شاهد تطابق نسبی الگوهای این داستانها با الگوهای چهارگانهی پراپ هستیم. (4) تفاوتهای کشفشده در تحلیل شخصیتپردازی از جمله: یاریگری موجودات شریر برای قهرمان نیز مؤید ماهیت متفاوت این داستانها با افسانههاست.https://perlit.tabrizu.ac.ir/article_3864_a580617194e3065d7771b8c6c3dab8c0.pdfدانشگاه تبریززبان و ادب فارسی (نشریه سابق دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز)2251-79796723020140923Introduction to the creation of dramatic poetry and And its influence on current poetry (in form, contonet and image)بررسی تأثیر نمایشنامه و عناصر آن در شعر معاصر فارسی (در حوزة شکل، ساختار، زبان و صورخیال) با تکیه بر موفقترین اشعار49713866FAمیرجلیلاکرمیاستاد دانشگاه تبریز0000-0003-3265-8205حسینرسول زادهدانشجوی دکتری دانشگاه تبریزJournal Article20140601One of the innovations of literaryin the constitutional period was "drama". After the prose plays that were experienced by Akhoundzadeh and Mirza Aqa Tabrizi, Verse dramas also was writed by borroweing from Persian classics works, such as Ferdowsi's Shahnameh and nizami worls. Verse plays are divided into three types: 1) verse plays that have been implemented 2) Plays that were associated with the music “opera” 3) plays that have the elements of poetry in high frequency and not displyed in scence. This plays that named (close drama) or (dramatic poets) is important result in current poetry. (idela) and (afsae) and some of shahriar poets divided in this group. This paper will discuss the effects of other plays elemen (such as form and language and image) in current literature and specialy feachers of th (close drama) or (dramatic poets). Some works af akhvan sales (mardo markab) and monoochehr sheybani and shahriar review in this paper.Key words: irony, kinds of irony, ParvinE’tesami.یکی از نوآوریهای ادبی در دورة مشروطه به نگارش درآمدن «نمایشنامه» است. بعد از نمایشنامههای منثور، نمایشنامههای منظوم نیز با اقتباس از آثار کلاسیک فارسی (از جمله آثار نظامی و شاهنامة فردوسی)، به نگارش آمدند. نمایشنامههای منظوم که به حوزة شعر- به جهت داشتن وزن- نزدیکتر بودند، خود به سه نوع تقسیم میشوند: 1) نمایشنامههای منظومی که در صحنه به اجرا درآمدهاند(مانند نمایشنامههای تقی رفعت) 2) نمایشنامههایی که با موسیقی همراه بودند «اُپرا»(برخی از آثار میرزاده عشقی) 3) نمایشنامههای منظومی که عنصر شعری و جنبة توصیفی در آنها بسامد بالایی دارد و قابل اجرا در صحنه نیستند. نوع سوم که به آنها «نمایشنامههای خواندنی»(Close drama) یا «شعر نمایشی»(Dramatic poets) اطلاق میشود، یکی از مهمترین دستاوردهای شعر معاصر فارسی است که از تلفیق شعر و نمایش به وجود آمدهاند. «سه تابلو مریم» از عشقی، «افسانة» نیما و «دو مرغ بهشتی و هذیان دل» از شهریار و همچنین برخی اشعار منوچهر شیبانی و شاملو و اخوان ثالث در ردیف اشعار نمایشی قرار دارند. در این پژوهش، با نگاهی به پیدایش انواع نمایشنامهها به بررسی تأثیرات نمایشنامه در شعر معاصر ـ در حوزة ساختار و شکل و زبان و صور خیال ـ پرداخته شده و ویژگیهای «شعر نمایشی» که از دستاوردهای این تأثیرات است، با ذکر نمونههای موفق، بررسی شده است.https://perlit.tabrizu.ac.ir/article_3866_31637807ae681c2295158c0192a3db23.pdfدانشگاه تبریززبان و ادب فارسی (نشریه سابق دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز)2251-79796723020140923Comparing Content- Structural of Zohre and Manuchehr Epopee by IrajMirza with Aziz and Ghazal BySeyyedSharafadin-E-Gilaniمقایسه محتوایی ـ ساختاری منظومه زهره و منوچهر ایرجمیرزا با عزیز و غزال سیداشرف الدین گیلانی73903867FAپریسااورک موردغفاریکارشناس ارشدJournal Article20150111Epopee of Zohre, Manouchehr, Aziz and Ghazal are samples of Mashroutiat era novels. These navels are imitated from Europe literature. The present study which is documental and library one aim to compare content and Structure of Zohre and Manouchehr epopee by IrajMirza with epopee of Aziz and Ghazal by SeyyedSharafadin-E- Gilani.The present study which is documental and library one aim to compare content and Structure of Zohre and Manouchehr epopee by IrajMirza with epopee of Aziz and Ghazal by SeyyedSharafadin-E- Gilani. The said epopee imitated from Venus and Adonis by Shakespeare.However, Aziz and Ghazal epopee isn’t as rich as IrajMirza one in terms of content and structural, and richness and strength of his poem is less than IrajMirza epopee, but novel of Aziz and Ghazal is more ethical and real in terms of content and it seems that Gilani is pursuant to the ethical refinement of reader’s thoughts.منظومه زهره و منوچهر ایرج میرزا و داستان عزیز و غزال سیداشرف الدین گیلانی، نمونهای از داستانهای عاشقانه عصر مشروطه است که تحت تأثیر ادبیات اروپایی شکل گرفته است. این پژوهش به تحلیل و مقایسه ساختاری و محتوایی داستان زهره و منوچهر و عزیز و غزال که هر دو به تقلید از منظومه ونوس و آدونیس ویلیام شکسپیر، شاعر انگلیسی نگارش یافته است، میپردازد. بررسی عناصر ساختاری و درون متنی این دو منظومه، نشان دهندۀ میزان توفیق ایرجمیرزا در نظم این داستان عاشقانه است. اگرچه اثر سیداشرف الدین، به شکلی ساده و ابتدایی، همه عناصر سازنده داستان، از جمله: طرح، شخصیت، زاویه دید، صحنه پردازی و غیره را دارد، اما فاقد کیفیتی است که معمولاً داستانهای موفق از آن برخوردارند. این پژوهش در تلاش است تا با بیان خصایص ساختاری و محتوایی هر دو اثر، دلایل تفوّق ایرج میرزا را در پردازش این اثر هنرمندانه، آشکار سازد.
منظومه زهره و منوچهر ایرج میرزا و داستان عزیز و غزال سیداشرف الدین گیلانی، نمونهای از داستانهای عاشقانه عصر مشروطه است که تحت تأثیر ادبیات اروپایی شکل گرفته است. این پژوهش به تحلیل و مقایسه ساختاری و محتوایی داستان زهره و منوچهر و عزیز و غزال که هر دو به تقلید از منظومه ونوس و آدونیس ویلیام شکسپیر، شاعر انگلیسی نگارش یافته است، میپردازد. بررسی عناصر ساختاری و درون متنی این دو منظومه، نشان دهندۀ میزان توفیق ایرجمیرزا در نظم این داستان عاشقانه است. اگرچه اثر سیداشرف الدین، به شکلی ساده و ابتدایی، همه عناصر سازنده داستان، از جمله: طرح، شخصیت، زاویه دید، صحنه پردازی و غیره را دارد، اما فاقد کیفیتی است که معمولاً داستانهای موفق از آن برخوردارند. این پژوهش در تلاش است تا با بیان خصایص ساختاری و محتوایی هر دو اثر، دلایل تفوّق ایرج میرزا را در پردازش این اثر هنرمندانه، آشکار سازد.
منظومه زهره و منوچهر ایرج میرزا و داستان عزیز و غزال سیداشرف الدین گیلانی، نمونهای از داستانهای عاشقانه عصر مشروطه است که تحت تأثیر ادبیات اروپایی شکل گرفته است. این پژوهش به تحلیل و مقایسه ساختاری و محتوایی داستان زهره و منوچهر و عزیز و غزال که هر دو به تقلید از منظومه ونوس و آدونیس ویلیام شکسپیر، شاعر انگلیسی نگارش یافته است، میپردازد. بررسی عناصر ساختاری و درون متنی این دو منظومه، نشان دهندۀ میزان توفیق ایرجمیرزا در نظم این داستان عاشقانه است. اگرچه اثر سیداشرف الدین، به شکلی ساده و ابتدایی، همه عناصر سازنده داستان، از جمله: طرح، شخصیت، زاویه دید، صحنه پردازی و غیره را دارد، اما فاقد کیفیتی است که معمولاً داستانهای موفق از آن برخوردارند. این پژوهش در تلاش است تا با بیان خصایص ساختاری و محتوایی هر دو اثر، دلایل تفوّق ایرج میرزا را در پردازش این اثر هنرمندانه، آشکار سازد.https://perlit.tabrizu.ac.ir/article_3867_f63cebd5eec38d2cf9dc509a233620d4.pdfدانشگاه تبریززبان و ادب فارسی (نشریه سابق دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز)2251-79796723020140923Studying Some Interpretive Errors of Meibodi about Surah Yusuf in theThird Turn of Kashfolasrarبررسی برخی از لغزشهای تفسیری میبدی پیرامون سوره یوسف در نوبت سوم کشفالاسرار911113868FAلیلامرندیدانشجوی دکتری دانشگاه آزاد تبریزعلیدهقاندانشیار دانشگاه آزاد اسلامی تبریز0000000318022825خلیلحدیدیدانشیار دانشگاه تبریزJournal Article20140716Rashid-al-din Meibodi, writer of the most known interpretation of mystical taste in AlnobahAlsalesah(third turn) has mystical and artistic look at verses of Quran and stories of the prophets and has interpreted them with help of mystical secrets and interpretations. Story of Hazrat Joseph is one of the suitable areas for formation of mystical interpretations and inferences due to variety of subjects and scenes and location of characters in different positions. Events mentioned in this story imply meanings and concepts beyond form of event and this feature is result of the known tasteful mystic like Meibodi and caused him to have interpretations based on his taste, which are not consistent with contents of this story and what was mentioned in Quran. For this reason, his interpretations have some errors and ambiguities despite beauties and attractions and one cannot find reliable Quranic sense or narration directly for some of them. This paper has attempted to present a correct interpretation of the studied verses with help of Quranic text and also other reliable interpretations by criticizing and studying views and theories of Meibodi in the third turn of Kashfolasrar while explaining the errors.رشیدالدین میبدی مؤلف معروفترین تفسیر بر مذاق صوفیانه، در «النوبة الثالثه» نگاه عرفانی و هنری به آیات قرآن و قصههای پیامبران دارد و آنها را به یاری رموز و تأویلهای صوفیانه تفسیر کرده است. در این میان ،داستان حضرت یوسف به دلیل تنوع موضوعات و صحنهها و قرار گرفتن شخصیّتها در موقعیتهای مختلف ، یکی از عرصههای مناسب برای شکلگیری تأویلها و استنباطهای صوفیانه است. گاهی وقایع مطرح شده در این قصه بر معانی و مفاهیمی فراتر از ظاهر و صورت واقعه دلالت میکند و همین ویژگی دست مایۀ عارف صاحب ذوقی چون میبدی گشته و موجب آن شده است که وی بر اساس ذوق و سلیقۀ خود به تأویلهایی دست بزند که گاه چندان با مضمون این داستان و مطابق آنچه در قرآن آمده است همگون و همساز نباشد. به همین دلیل تفسیرها و تأویلهای وی به رغم زیباییها و جاذبههایی که دارد گاه با لغزشها و ابهامهایی همراه است و به ندرت میتوان برای برخی از آنها به صورت مستقیم، محملی قرآنی یا حدیثی معتبر یافت. این مقاله کوشیده است تا با نقد و بررسی آراء و نظرات میبدی در نوبت سوم کشفالاسرار، ضمن تبیین موارد لغزشی، تفسیر صحیحی از آیات مورد بررسی ، با کمک از متن قرآن و نیز تفاسیر معتبر دیگر ارائه دهد.https://perlit.tabrizu.ac.ir/article_3868_1998480afd9c62bc37398b37e1183c83.pdfدانشگاه تبریززبان و ادب فارسی (نشریه سابق دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز)2251-79796723020140923Analysis of mythical themes of the story of “Shahriyar Babel with Shahriyarzadeh in Marzban bookتحلیل بنمایههای اساطیری «داستان شهریار بابل با شهریارزاده» در مرزباننامه1131343869FAحمیدرضافرضیدانشیار دانشگاه آزاداسلامی تبریزمحمدرضاعابدیاستادیار دانشگاه تبریزJournal Article20150106Myths as primitive human insight about human and world are usually reflected in culture and literature of the nations in transformational way. Marzban book is one of the texts that myths and legends can be traced in them. In this article, mythical themes of the story of Shahriyar Babel with Shahriyarzadeh in Marzban book have been investigated. It is assumed that this story depicts rituals and ceremonies of initiation. Therefore, content analysis of the story proved conformity of this story with initiation ceremony so that all elements and steps of initiation including solitude, separation, taking trainees to the hunting ground, hardship (torture), climbing up the tree and etc are seen. Of course, there are symbolic and archetypical elements in the text related to the main content (initiation) and these elements have been analyzed accordingly.اسطورهها به عنوان بینش انسان بدوی در باب انسان و جهان، معمولاً با تغییر شکل در فرهنگ و ادبیات ملتها بازتاب پیدا میکنند. مرزباننامه از جمله متون ادب فارسی است که میتوان ردّپای اساطیر و افسانههای کهن را در آن مشاهده کرد. در این مقاله بنمایههای اساطیری «داستان شهریار بابل با شهریارزاده» از مرزباننامه بررسی شده است. فرض نگارندگان بر این بوده است که این داستان آیینها و مراسم آشناسازی (پاگشایی) را در خود نمودار میسازد. مبتنی بر ایدۀ مذکور و با تحلیل محتوایی داستان، قابل تطبیق بودن این داستان با مراسم آشناسازی اثبات شده است؛ همة اجزاء و مراحل مراسم آشناسازی از قبیل انزوا، جداسازی، بردن نوآموز به بیشه (شکارگاه)، آزمون سخت (شکنجه)، بالا رفتن از درخت و ... را میتوان در داستان مذکور مشاهده کرد. افزونبراین عناصر نمادین و کهنالگویی دیگر نیز در متن وجود دارد که در ارتباط با مضمون اصلی (آشناسازی) هستند و بر این اساس تحلیل شدهاند.https://perlit.tabrizu.ac.ir/article_3869_0850b093e79636b25375372f74c0c941.pdfدانشگاه تبریززبان و ادب فارسی (نشریه سابق دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز)2251-79796723020140923Analysis of the conception of " meaning of life " at the GHeisarAminpoorpoemeبررسی و تحلیل مفهوم «معنای زندگی» در اشعار قیصر امینپور1361563870FAمصطفیگرجیعضو هیات علمی دانشگاه پیام نورسیدحامدموسوی جروکانیدانشجوی دکتری دانشگاه پیام نورJournal Article20140523A group of us certainly has confronted the question that what is ‘the meaning of life’? Everyone has responded to it depending on his knowledge and insight. Reviewing and analyzing the responses of contemporary poets who have reflected most of concerns/problems of human break an impasse. With respect to this issue, authors have analyzed GheisarAminpour’s approach into the meaning of life. In this discussion, at first it has been paid attention to the meaning of “meaning” and then to the concept of “life”. In the Gheisar poetry, the word of “meaning” means in the sense of purpose, value, and function. “Life” has two concepts, sometimes it includes aspects of life such as birth, death, youth, teen, wife, and… and sometimes it means life issues such as pain and suffering, love, infinity, loneliness, vicious, and… he believes in forgery of the meaning of life in the discussion of the discovery of the meaning of life (life is meaningful and you should just find it) or forgery of that (life is meaningless and you should make sense for that). With reliance on two theories of supernaturalism and naturalism, he knows that matters like access to deep knowledge, fall in love and living amorously, God’s love for creatures, martyrdom, having children, having childish life and… are meaningful to life. It should be noted that with this approach, any research has been carried out on Gheisar poems. Incidentally, the research method of this study has been a library and content analysis one.گروهی از ما انسانها قطعاً با این پرسش مواجهشدهایم که «معنایزندگی» چیست؟ هرکس با تکیه بر دانش و بینش خویش، پاسخی مییابد. بازخوانی و تحلیل پاسخ شاعران معاصر که غالب دغدغهها/مسائل انسان معاصر را در شعر خویش انعکاسدادهاند، راهگشاست. نگارندگان باتوجه به همین مسأله، رویکرد قیصرامینپور را به معنایزندگی مورد تحلیلقراردادهاند. در این بحث، ابتدا به معنای «معنا» سپس به مفهوم «زندگی» توجه شده است. در اشعار قیصر، واژة معنا در معنای هدف، ارزش و کارکرد بهکاررفتهاست. «زندگی» نیز دو مفهوم دارد؛ گاهی شامل جلوههای زندگی اعم از تولد، مرگ، جوانی، نوجوانی، همسر و ... میشود، و گاهی مراد از آن، مسائل زندگی اعم از درد و رنج، عشق، تناهی، تنهایی، شرور و ... است. امینپور در بحث کشف معنایزندگی (زندگی معنایی دارد و فقط باید آن را یافت) یا جعل آن (زندگی معنایی ندارد و باید برای آن معنایی ساخت) به جعل معنایزندگی باورمند است. وی با تکیه بر دو نظریة فراطبیعتگرایی و طبیعتگرایی، اموری مانند دستیابی به آگاهی عمیق، عاشقشدن و عاشقانهزیستن، عشق خدا به مخلوقات، شهادتطلبی، داشتن فرزند، داشتن زندگیکودکانه و ... را معنابخش زندگی میداند. لازم به ذکر است که با این رویکرد، روی اشعار امینپور، پژوهشی صورتنگرفتهاست. ضمناً روش تحقیق، کتابخانهای و تحلیل محتوا بودهاست.https://perlit.tabrizu.ac.ir/article_3870_d40bc67eccbe2386865f23f05a0e5869.pdf