2024-03-28T21:08:42Z
https://perlit.tabrizu.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=220
زبان و ادب فارسی (نشریه سابق دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز)
زبان و ادب فارسی
2251-7979
2251-7979
1382
53
220
بررسی تحلیلی رابطة دو اسطورة همسان
(فرّ کیانی و همای پادشاهی)
چکیده
تکیه بر فرّ ایزدی و اعتقاد به شاهِ آرمانی در فرهنگ و ادبیات و اساطیر ایرانی، اندیشهای دیرین و پنداری باسابقه است. فرّ بهعنوان یک اسطورة ریشهدار و عمیق حداقل دو نقش اساسی بر عهده داشت؛ نخست اینکه نظام موروثی پادشاهی را توجیه میکرد و دیگر آنکه با پیوند قدرت پادشاه به قدرت و ارادة الهی به آن جنبة معنوی و دینی میبخشید. در اوستا و متنهای پهلوی و به تبع آنها در شاهنامه ردّ پای این اسطوره بهطرزی عمیق و پررنگ نمایان است. محوریت اندیشة فرّ در فلسفة سیاسی، تفکر دینی و باورهای مردمی ایران باستان از ژرفا و شمول هر چه تمامتر این کهناسطوره حکایت دارد، اما با توجّه به تأثیر انکارناپذیری که تحوّلات اجتماعی و دینی در ساختار و محتوای اسطورهها دارند، در طول دورة اسلامی، هرچه از دوران باستان فاصله میافتد، تحول اسطورة فرّ از یک اندیشة اعتقادی و بنیاد سیاسی و اجتماعی به یک پندار موهوم و باور عامیانه، بیشتر قابل مشاهده است. در این دوره، از یکسو اسطورة فرّ رنگ میبازد و از سوی دیگر با اسطورة «همای سعادت» درمیآمیزد. این تلفیق، بهوفور، در آثار ادبی سدههای میانی در قالب تعبیراتی چون «فرّ هما» و «همایون فرّ» رخ مینماید و در دورههای متأخّر به موازات کاسته شدن از جایگاه اندیشة «فرّ کیانی»، بهتدریج «همای سعادت» با ژرفایی بهمراتب کمتر و صرفاً در لابهلای آثار ادبی و لایههایی از اندیشة عامیانه جایگزین آن میشود.
فرّ
هما
وارغن
اسطوره
تحول
ایران
2014
02
20
1
20
https://perlit.tabrizu.ac.ir/article_1016_89fe6c04521a99bc23dee32dfb3d5a30.pdf
زبان و ادب فارسی (نشریه سابق دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز)
زبان و ادب فارسی
2251-7979
2251-7979
1382
53
220
آیا خاقانی زنستیز است؟!
چکیده
زن و جایگاه حقوقی و انسانی وی از بحثهای داغ مکاتب فکری معاصر بهخصوص اومانیسم و فمینیسم است و موضوعی است که محققان و نویسندگان و شاعران زیادی- درگذشته و حال- ضمن آثار خویش به آن پرداختهاند. خاقانی نیز یکی از شاعرانی است که حضور زن در دیوان او بازتاب قابل توجهی دارد و اشعارش در این خصوص، زمینهساز نقدهای تندی علیه او شده تا جایی که برخی از پژوهشگران وی را زنستیزترین شاعر ادبیات فارسی دانستهاند. موضوع جستار حاضر بررسی همین نکته است که آیا خاقانی بهراستی زنستیزترین شاعر ادبیات فارسی است؟ نویسندگان مقالة حاضر با در نظرداشت واقعیتهایی از قبیل: 1- مباحث روانشناختی؛ 2- اقتضای حال و مقام (جغرافیای کلام)؛ 3- شرایط خانوادگی و اجتماعی شاعر؛ 4- شیوة بیان طنزآمیز خاقانی یا لحن سخن وی، بر آناند که دلیل قضاوتهای تند برخی بزرگان در متهم کردن وی به افراط در زنستیزی، این است که در فهم برخی اشعار وی دچار سوءبرداشت گردیدهاند. البته قابل انکار نیست که شواهدی دال بر خوارداشت زن در آثار خاقانی دیده میشود اما واقعیت این است که وی از این حیث تفاوتی با دیگر بزرگان ادبیات ما ندارد، زیرا نگاه منفی به زن در آثار ادبی، متأسفانه ویژگی غیرقابل انکاری است که ریشه در اندیشهها و تعالیم آیینها و ملل مختلف، چون مانوی، بودایی، یونانی... و سوءبرداشت از متون دینی و رسوخ اسرائیلیات در آن و باورهای عامیانه دارد.
خاقانی
دیوان خاقانی
زن
فمینیسم
زنستیزی
زنستایی
2014
02
20
21
42
https://perlit.tabrizu.ac.ir/article_1017_ee4a1b3a5ea4c0963e713eb9177e60a8.pdf
زبان و ادب فارسی (نشریه سابق دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز)
زبان و ادب فارسی
2251-7979
2251-7979
1382
53
220
همپیوندی درخت و اشراق
و بازتاب آن در شعر سهراب سپهری
چکیده
درخت یکی از پدیدههای طبیعت است که هنوز هم در میان بسیاری از اقوام، مقدس شمرده میشود. این پدیده که در بسیاری از اسطورهها با اصل آفرینش ارتباط مییابد با اشراق و عرفان همپیوند میشود. همپیوندی اشراق و درخت در شعر سهراب سپهری، شاعر نوپرداز جلوههای متعددی مییابد از جمله در دید او «گل سرخ» قبله است و «چشمه» جانماز و «نور» مهر و «دشت» سجاده و «سرو» گلدسته و از این رو سهراب با تکبیرةالاحرام «علف» و «قدقامت» موج به نماز میآغازد و با جهانبینیای که ناشی از حقیقت زنده و ملموس است خدا را در «تپش باغ»، «لای شببوها» و در «آب و گیاه» مییابد.نگارنده در این مقاله در پی آن است که به این سؤالات پاسخ دهد:
1- حضور عنصر طبیعت در شعر سهراب از کجا نشأت میگیرد؟
2- سهراب به چه صورت از ارتباط درخت و اصل آفرینش در اساطیر سودجسته است؟
3- همپیوندی درخت و اشراق در شعر سهراب بر چه مبنایی است؟
در شعر سهراب، این همپیوندی از خلقت آغازین انسان شروع شده و تا شرح سلوک عرفانی ادامه مییابد. شعر «نشانی» اوج همپیوندی درخت و معرفت در شعر اوست که از درخت سپیدار آغاز میشود و به لانة نور بر بالای درخت کاج منتهی میشود.
سهراب سپهری
شعر
درخت
اشراق
نور
2014
02
20
43
67
https://perlit.tabrizu.ac.ir/article_1018_621e3ee68b295fcd3b8a8d26fe42e360.pdf
زبان و ادب فارسی (نشریه سابق دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز)
زبان و ادب فارسی
2251-7979
2251-7979
1382
53
220
ریختشناسی قصة «قلعة ذاتالصور» در مثنوی،
طبق نظریة ولادیمیر پراپ
چکیده
ریختشناسی قصههای عامیانه، در سال 1928 م. توسط فرمالیست روسی «ولادیمیر پراپ» آغاز شد. وی اساس کارش را بر پایة اعمال شخصیتهای قصه نهاد و عملاً، ساختار صد قصه از قصههای جن و پری روسی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. تحلیل ساختاری که در حوزة ادبیات فارسی، بهتازگی مورد استقبال قرار گرفته است، گامی است در جهت شناخت دقیقتر و همهجانبهتر آثار ادب فارسی. این تحقیق بر آن است که یکی از قصههای مثنوی با عنوان «قلعة ذاتالصور» را براساس نظریة ولادیمیر پراپ، مورد تحلیل و بررسی قرار دهد و به الگویی ساختاری موافق با الگوی پراپ دستیابد.
ریخت¬شناسی
نظریة پراپ
مثنوی
قلعة ذات¬الصور
2014
02
20
67
86
https://perlit.tabrizu.ac.ir/article_1019_ddeae09ac4e59aca78fe52a4225210e2.pdf
زبان و ادب فارسی (نشریه سابق دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز)
زبان و ادب فارسی
2251-7979
2251-7979
1382
53
220
بازتاب اجتماع و رئالیسم سوسیالیستی در سالهای ابری،
اثر علیاشرف درویشیان
چکیده
هدف پژوهش حاضر آن است که نشان دهد، سالهای ابری، از جمله آثاری است که جامعة کرمانشاه را در اواخردهة سی و اوایل دهة چهل، کاملاً به تصویر کشیده است و در لابهلای این توصیفات، تقابل سنّت و تجدّدخواهی رامیتوان بهطور آشکارا، مشاهده نمود. علاوه بر این، برجستگی برخی از مؤلفههای معنایی و تحلیلهای جامعهشناسانة نویسنده از حوادث، رنگو بوی آثار رئالیسم سوسیالیستی، به آن بخشیده است. برای دستیابی به این هدف، ابتدا بهطور اجمالی، به مارکسیسم و یکی از خوانشهای آن، رئالیسم سوسیالیستی و سیر تاریخی آن اشاره شده، سپس، از آن جایی که اجتماع در اکثر موارد، علاوه بر پیشزمینة اثر (محتوا)، در روساخت آن نیز تأثیر میگذارد و با عناصر بیرونی اثر (فرم و ساختار) پیوند میخورد، در دو بخش جداگانه، بازتاب اجتماع و رئالیسم سوسیالیستی بررسی شده است؛ در بخش نخست، انعکاس برخی از نهادهای جامعه مانند فرهنگ، سیاست، اقتصاد، خانواده و مدرسه در محتوای اثر نشان داده شده و در بخش دوم، بازتاب آن در ساختار و بافت داستان با تکیه بر سه عنصر شخصیّت، زبان و صحنههای داستان، مورد بررسی قرار گرفته است.
سالهای ابری
کرمانشاه
نقد
اجتماع
رئالیسم سوسیالیستی
سنّت و تجدّد
2014
02
20
87
106
https://perlit.tabrizu.ac.ir/article_1020_c03cffa155a67c7e651737eb35eec227.pdf
زبان و ادب فارسی (نشریه سابق دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز)
زبان و ادب فارسی
2251-7979
2251-7979
1382
53
220
رستم و هیرمند
چکیده
با بررسی منابع اساطیری و حماسی مربوط به رستم چنان برمیآید که میان این قهرمان اساطیری و رودخانة هیرمند پیوندی معنادار وجود دارد. پیدایش همزمان و غیرطبیعی آن دو در یک دورة بهخصوص اساطیری و شهادت باورهای رایج در منطقة سیستان، حاکی از تأیید این پیوند رازآلود و قابل تفسیر است. با کنار هم چیدن آن اسناد و مدارک میتوان ادعا کرد که رستم قهرمان خاص هیرمند و گاهی تجسّم انسانی این رودخانه است.
رستم
هیرمند
سیستان
اساطیر ایران
2014
02
20
107
118
https://perlit.tabrizu.ac.ir/article_1021_270131acd9de2066c89f2c32cf213122.pdf
زبان و ادب فارسی (نشریه سابق دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز)
زبان و ادب فارسی
2251-7979
2251-7979
1382
53
220
تطبیق اولیاءالله با اصحاب کهف
در متون عرفانی فارسی
چکیده
در طول تاریخ تصوّف و عرفان اسلامی، صوفیّه برای مصون ماندن از مخالفتها و تهدیدات اهل شرع و متّهم شدن به کفر و زندقه، همواره کوشیدهاند تا مبانی عقیدتی و اعمال طریقتی خود را با مستندات قرآنی و حدیثی توجیه کنند. قصّۀ اصحاب کهف به لحاظ مشابهاتی که عرفا بین «اولیاءالله» و «اصحاب کهف» قائل شدهاند، در کتب عرفانی جایگاه ویژهای دارد. اطلاق لفظ فتیـﺔ (جوانمردان) برای اصحاب کهف، تقویت ایمان و فزونی هدایت آنها توسّط خداوند، نهان شدن ایشان در غار از شرّ دشمنان، خوابیدن و بیدارشدنشان به ارادة حقّ تعالی و... جزو مواردی است که با علائم و خصوصیّات اولیاءالله، از جمله: «فتوّت»، «حفظ»، «استتار»، «تسلیم» و... تطبیق داده شده است.
اصحاب کهف
اولیاءالله
فتوّت
حفظ
استتار
تسلیم
2014
02
20
119
136
https://perlit.tabrizu.ac.ir/article_1022_87548e0bb11948405f6203d4a0e01797.pdf
زبان و ادب فارسی (نشریه سابق دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز)
زبان و ادب فارسی
2251-7979
2251-7979
1382
53
220
احکام فقهی در آئینة مثنوی مولوی
چکیده
برمبنای تقسیمبندی محقّق حلی در شرایعالاسلام، که مباحث فقهی را به چهار بخش عبادات، معاملات، ایقاعات و احکام تقسیم نموده، در این مقاله تنها به احکام پرداخته شده و پس از طرح و توضیح مباحث فقهی، دیدگاه مولوی در زمینة صید و ذباحه، غصب، ارث، قضاوت، حدود و تعزیرات، خطای حاکم، قصاص و دیات بررسی شده است. غالب دیدگاههای فقهی مولوی منطبق بر نظر مشهور فقهاء است؛ در برخی موارد رأی او با آراء فقهی فقیهان سنّی و گاهی نیز با فقیهان شیعی مطابقت دارد و گاهی نیز به نظر میرسد دیدگاه فقهی منحصر به فردی دارد که با هیچ مذهبی قابل انطباق نیست، اما در بررسی بهعملآمده به این نتیجه رسیدیم که با اصول تفسیر قوانین و توجیه علمی و منطقی میتوان به یک نقطة اشتراک در آراء او و دیگر فتاوا رسید. لیکن نمیتوان انکار نمود که در موارد نادری نیز، دیدگاه مولوی با رأی مشهور فقها هیچ نسبتی ندارد، و البته طبیعت اجتهاد و استنباط نیز همین را اقتضاء میکند.
مولوی
مثنوی
فقه
احکام
حدود
قصاص و دیات
قضا و شهادات
2014
02
20
137
154
https://perlit.tabrizu.ac.ir/article_1023_545a0f502ffc5ed01b00b0feecfc2d97.pdf